رسائل الشهيد الثاني (طبع قدیم): تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR00169J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ رسائل الشهید الثاني( طبع قدیم) را به رسائل الشهيد الثاني (ط. مکتبة بصيرتي) منتقل کرد) |
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۱۳
نام کتاب | رسایل الشهید الثاني( طبع قدیم) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | شهید ثانی، زینالدین بن علی (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 182/6 /ش9ر5 1300الف |
موضوع | اخلاق اسلامی
غیبت (اخلاق اسلامی) فقه جعفری - قرن 10ق - مجموعهها |
ناشر | مکتبة بصيرتي |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE169AUTOMATIONCODE |
)
مؤلف
زين الدين بن على جبعى عاملى معروف به شهيد ثانى (م 966 ق)
در اين كتاب مسئله نجس شدن آب چاه به سبب ملاقات با نجاست بررسى شده است و مؤلف نظريه نجس نشدن به سبب ملاقات را انتخاب كرده است.
وى 5 قول در مسئله را كه عبارتند از نجس بدون به سبب ملاقات، پاك بودن بدون تغيير آب، نجس بودن همراه با وجوب كشيدن آب چاه و اعاده نكردن نماز و غسل، نجس نبودن و وجوب نزح، نجس بودن كم تراز كر و پاك بودن بيش از كر را در ابتدا ذكر نموده و سپس مرجع اين اقوال را دو قول نجس بودن و پاك بودن دانسته است.
وى منشأ اين نظريات را اختلاف روايات دانسته است و علاوه بر آنان، منشأ دلايل قول به نجاست را كتاب المعتبر محقق حلّى (م 676 ق) دانسته است و به بررسى و رد آنها پرداخته است و پس از رد دلايل نجاست به بيان دلايل طهارت پرداخته است.
اين كتاب به سبك فقه استدلالى نوشته شده است و در آن نظريات بزرگانى همچون شيخ مفيد (م 413 ق) ، سيد مرتضى (م 436 ق) ، شيخ طوسى (م 460 ق) ، محقق حلى (م 676 ق) علامه حلّى (م 726 ق) ، ابن زهرة (م 585 ق) و ديگران بيان و بررسى شده است
در اعيان الشيعه ج 159/5 از اقوال نادر در مسائل فقهى از ابن ابى عقيل عدم انفعال ماء البئر به مجرد ملاقات را ذكر نموده است و قول معروف و مشهور را نجاست آب چاه به مجرد ملاقات دانسته است.
وى به نقل از مجالس المؤمنين قاضى نور الله تسترى (م 1019 ق) آورده است: لا يخطر ببالى ان احدا يوافقه من مجتهدى الاماميّة فى هذه المسألة سوى السيد الاجل الحسيب الفاضل النقيب الامير معز الدين محمد الصدر الاصفهانى فانه الّف فى ترويج مذهب ابن ابى عقيل رسالة مفردة
و همينطور به نقل از رياض العلماء از مولى محمد محسن كاشانى نيز موافقت با اين فتوا را نقل كرده است.
در الذريعة در سه جا 126/11، 234/15، 65/24 از اين كتاب نام بردهاست
تاريخ تأليف
در الذريعة ج 126/11 تاريخ پايان آن را 950 ق ذكر نموده و در ج 234/15 تاريخ پايان آن را 959 ق دانسته است نسخهها:
در الذريعة 234/15 به نسخهاى متعلّق به آستان قدس رضوى، به خط شيخ حسن بن حسين نجفى مربوط به 980 ق و نسخه ديگرى از كتابخانه مدرسه آية الله شيرازى بزرگ در سامراء اشاره شده است در الذريعة 65/24 به نسخه كتابخانه شيخ الشريعة اصفهانى به خط محمد صالح بن حسين على اصفهانى مربوط به سال 1001 اشاره شده است.
در مقدمهاى بر فقه شيعه ص 195 در ضمن مجموعه الافادات ذكر شده كه در صفحه 196 به نسخههاى خطى متعددى از مجلس شوراى اسلامى، آستان قدس رضوى، دانشگاه تهران، ملك در تهران، آية الله مرعشى آية الله گلپايگانى و غير آن اشاره شده است.
تاريخ انتشار
در مقدمهاى بر فقه شيعه به نسخه چاپى مربوط به سال 1313 ق اشاره شده است كتاب موجود تجديد چاپ آن كتاب است كه توسط انتشارات مكتبة بصيرتى در قم چاپ شده است ويژهگيها:
از ويژهگيهاى كتاب اينكه صرفا به مباحث فقهى پرداخته نشده است بلكه به مباحث روايى و اسناد روايات و نحوه برخورد در كتب حديثى اشاره شده است به عنوان نمونه در مورد كتاب استبصار شيخ طوسى آمده است:
و لا يقدح فى ذلك كون الاستبصار منحصر فى روايات التهذيب المتعارضة كما هو الظاهر من حاله و الباعث لتصنيفه كما اشار اليه فى خطبته لان ذلك لا يبلغ حد اللزوم على وجه يتطرق القدح فيما صرح فيه بالمتن الواضح و السند الصحيح فلعلّه حقّقه من محل آخر فان الطرق لم تنحصر فى التهذيب (ص 7 كتاب)
فقه الحديث و توجه به سند روايات از ديگر ويژگيهاى كتاب است.به عنوان نمونه وى در مورد روايتى كه از دلايل پذيرش طهارت آب چاه است مىنويسد: فالقدح المعتبر فى هذا الحديث انما كان من احتمال انقطاعه حيث لم يصرح فيه بأن القائل الامام و حيث ثبت ذلك صار دليلا قويا على الطهارة بغير اشكال و ثبوته على الوجه الّذى قررناه لم يتفطن اليه احد من الاصحاب قبل يومنا هذا فللّه الحمد و المنّة
نوشته مختصرى در مسئله فراموش كردن تقدم و تأخر حدث و طهارت است در جائيكه مكلف قصد خواندن نماز را دارد.مؤلف پس از بيان اقوال مسئله در نهايت قول به واجب بودن وضوء براى خواندن نماز را انتخاب مىكنند.
قول مشهور فقهاء واجب بودن وضوء مىباشد زيرا طهارت يقينى در نماز لازم است.
گروهى نيز قائل به تفصيل در مسئله شدهاند به اين معنا كه اگر حالت سابقه وى طهارت بوده الآن هم طهارت وجود دارد و اگر محدث بوده است حالا هم محدث است.
مؤلف استصحاب طهارت را متحقق مىداند و طهارت يقينى كه حكم آن مستمر باشد شرط نميداند.وى پس از بررسى ادله عام مثل آيه اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم و روايات در نهايت وجوب طهارت را انتخاب نموده مىنويسد:
فهذا ما اقتضناه الحال من تحقيق هذه المسئلة مطلقة و مفصلة و هو مبحث دقيق و تقرير و شقيق لم يحم حماه احد ممن سبق و قد ظهر به قوة القول بوجوب الطهارة مطلقا حيث لا يستفاد من الاتحاد و التعاقب حكم يخالفه و هو فى الحقيقة غير مناف للاطلاق كما حققناه
نسخهها
در الذريعة 159/11 به نسخه آستان قدس رضوى به خط شيخ حسن بن حسين نجفى مربوط به 980 ق در ضمن مجموعهاى از رسائلش اشاره شده است. (ذ234/15/)
در مقدمهاى بر فقه شيعه صفحات 195 و 196 به نسخههاى متعدد خطى اشاره شده است و اين كتاب در ضمن مجموعه الافادات در سال 1313 ق چاپ شده است.
در اين نوشته مسئله باطل بودن يا صحيح بودن غسل و وضوء بر اثر ايجاد حدث اصغر در ضمن غسل جنابت بررسى شده است و مؤلف پس از بررسى اقوال مختلف نظريه صحيح بودن غسل جنابت و واجب بودن وضوء براى نماز را انتخاب نموده است.
وى سه نظريه اعادۀ غسل از شيخ صدوق و پدرش، شيخ طوسى (م 460 ق) علامه حلّى (م 726 ق) فخر المحققين (م 767 ق) ، شهيد اوّل (م 876 ق) ، بى تأثير بودن حدث و صحت غسل از قاضى ابن براج (م 481 ق) ، ابن ادريس (م 598 ق) ، صحيح بودن غسل و گرفتن وضوء از سيد مرتضى (م 413 ق) ، و محقق حلّى (676 ق) را با ادلّۀ آنان بيان نموده است و پس از بررسى و نقد آنان نظر سيد مرتضى را قبول نموده مىنويسد: و الّذى ظهر بعد تحرير الحال ان قول السيد سيد الأقوال (صفحه 37 كتاب)
و همينطور در صفحه 39 مىنويسد: فحيث لم يتحقق هنا اجماع على عدم الوضوء و كان الحدث الطارى انما يوجب الوضوء فلا مانع من القول بوجوبه اين كتاب به سبك فقه استدلالى نوشته شده است و مؤلف در آن به نظريات علامۀ حلّى در مختلف و خصوصا نظريات شهيد اوّل در الذكرى و البيان نظر داشته است.
نسخهها
در الذريعة 170/11 به نسخه آستان قدس رضوى به خط شيخ حسن بن حسين نجفى مربوط به 980 ق در ضمن مجموعهاى از رسائلش اشاره شده است.
در مقدمهاى بر فقه شيعه صفحات 195 و 196 به نسخههاى منتخب متعدد خطى اشاره شدهاست.
اين كتاب در ضمن مجموعة الأفادات و در سال 1313 ق چاپ شده است.
در اين كتاب مسئله وجوب نماز جمعة در زمان غيبت امام معصوم ع بررسى شده است و مؤلف در نهايت قول به وجوب عينى آن را به طور مطلق مىپذيرد.
وى در ابتدا اتفاق علماء اسلام فى الجملة در تمام زمانها و مكانها را بر وجوب نماز جمعة ذكر مىكند و اينكه اصحاب امامية در زمان حضور امام و نائب خاص وى، اتفاق بر وجوب عينى آن دارند امّا در زمان غيبت يا افرادى كه اذن عام داشته باشند در بين آنان در بعضى از شرايط اختلاف وجود دارد.اين كتاب به سبك فقه استدلالى نوشته شده است و در آثار فقهاى بعد از وى به آن استناد شده است.در الذريعة صفحه 62 از جلد 15 تا صفحه 79 حدود يكصد كتاب در موضوع نماز جمعة ذكر شده است.شيخ محمد حر عاملى (م 1104 ق) در رسالة فى صلاة الجمعة نظريات وى را تأييد و نظريات مخالفين را رد نموده است و شيخ جمال الدين محمد بن حسين خوانسارى در ابتداى كتابش اجماعهايى بر عدم وجوب عينى تا زمان شهيد ثانى نوشته است (ذ79/15/)
مؤلف علاوه بر اين كتاب، كتاب ديگرى بنام (الحث على صلاة الجمعة) تأليف نموده است كه در الذريعة 248/6، و اعيان الشيعه 155/7 به آن اشاره شده است و در هر دوى آنها تصريح شده كه اين دو كتاب با هم فرق دارند ولى در الذريعة آمده است طبعت مع رسالته فى وجوب الجمعة علت تأليف
شهيد ثانى در خطبه كتاب درباره شرايط زمانى و علت تأليف كتاب براى رفع تهاجم به اسلام مىنويسد: فهذه جملة تشتمل على بيان حكم صلاة الجمعة فى هذه الزمان الذى قد منى فيه بالبليّة اهل الايمان و خذلهم ببغية و حسده الشيطان حتى هدموا اعظم قواعد الدين بالشبهة لا بالبرهان و ها انا محقق لموضع الخلاف فيها و مرشد الى ما هو الحق من وجوبها يومئذ بالدليل الواضح و البرهان
تاريخ تأليف
در الذريعة (71/15، 72) به نسخهاى اشاره شده كه تاريخ پايان يافتن كتاب در آن 972 ذكر شده است و بنابر اين عدهاى اين كتاب را از تأليفات شهيد ثانى ندانستهاند كه در كشف الحجب اينگونه ذكر شده است ولى صاحب الذريعة به نسخهاى به خط مؤلف در كتابخانه خوانسارى اشاره نموده كه به طور قطع مربوط به شهيد ثانى مىباشد و بنابر اين وى اين اشتباه را نتيجه اشتباه ناسخ دانسته است كه كلمه سبعين را به جاى ستين نوشته است و همينطور به نسخۀ تصحيح شده ديگرى اشاره مىكند كه تاريخ پايان كتاب را 962 ق، يعنى چهار سال قبل از وفات وى ذكر نموده است.
نسخهها
در الذريعة 71/15 به نسخهاى به خط شهيد ثانى در كتابخانه خوانسارى و نسخه تصحيح شده ديگرى اشاره شده است همينطور در الذريعة 72/15 به نسخه كتابخانه ميرزاى شيرازى بزرگ در سامراء، مربوط به سال 1010 اشاره شده است.
در مقدمهاى بر فقه شيعه ص 195 و 196 به نسخههاى منتخب متعدد خطى اشاره شده و اين كتاب در ضمن مجموعة الافادات در سال 1313 ق چاپ شده است.
تأكيد و تشويق شهيد ثانى بر نماز جمعه
اين كتاب پر از عبارتهايى است كه مؤلف در مورد تأكيد در حضور نماز جمعه مطالبى را ذكر نموده است به عنوان نمونه در ص 51 مىنويسد، فالحث على فعلها و الأمر به بضروب التأكيد فى الكتاب و السنة لا يوجد بمثله
در صفحه 55 مىنويسد: فهذه الاخبار الصحيحة الواضحة الدلالة لا يشوبها شك و لا يحوم حولها شبهة من طرق اهل البيت عليهم السلام فى الأمر بصلوة الجمعة و الحث عليها و ايجابها على كل مسلم عدا ما اسئتنا؟؟ و التوعد على تركها بالطبع على القلب الذى هو علامة الكفر و العياذ باللّه تعالى كما نبّه عليه تعالى فى كتابه العزيز
ويژگيها
در اين كتاب مباحث اصولى دقيقى مثل اجماع در صفحه 69 و مباحث علم رجال مطرح شده است به عنوان نمونه در مورد جرح و مذمت كشى در كتاب رجالش مىنويسد:
يشتمل كتابه على اغاليط من جرح لغير مجروح بروايات ضعيفة و مدح لغيره كذلك كما نبّه عليه جماعة من علماء هذا الفن و الغرض من وضعه ليس هو معرفة التوثيق و ضده كعادة غيره من الكتب بل غرضه ذكر الرجل (صفحه 67)
در اين كتاب اسرار باطنى و آداب كارهاى نماز، و وظائف قلب در حالتهاى مختلف آن، با استفاده از روايات معصومين ع و مباحث اخلاقى در كتابهاى علماء با تقوا و عامل بيان شده است شهيد ثانى علاوه بر اين كتاب، سه كتاب ديگر در زمينه نماز نوشته است.در كتاب الفقيه واجبات نماز و در كتاب النفلية مستحبات نماز، و در كتاب آداب الصلاة بعضى از آداب و دعاهاى نماز به صورت مختصر ذكر شده است. (ذ22/1/، 452/4)
اكثر مطالب كتاب مباحث اخلاقى و عرفانى همچون اخلاص، تواضع، ترس از خدا، ذكر و غفلت، قرب الهى و غير آنان است و در مواردى نيز به صورت مختصر مقدمات واجب و مستحب نماز بيان شده است.مباحث اخلاقى كتاب از كتابهاى متعدد اخلاقى گردآورى شده است اما مؤلف به اسامى آنان در كتاب اشاره نكرده است.وى در مقدمه كتاب دربارۀ آنان مىنويسد.
فشاركتهم فى مثوبته مجمع اطرافه و مبانيه و تهذيب ترتيبه و تقريب معانيه
كتابهاى متعدد ديگرى به همين نام تأليف شده است كه نام بعضى از آنها در جلد 2 الذريعة صفحات 47 تا 51 ذكر شدهاند.
شهيد ثانى در مقدمه كتاب در معرفى آن مىنويسد: قد ذكرنا هذه الرسالة نبذة من اسرارها و زبدة من آدابها و اكثرها قد وردت به النصوص عن اهل الخصوص عليهم افضل الصلوة و اكمل التحيات و بمراعاتها يرتقى القابل من مدارجها الى معارج الاسرار و التجليات علاوه بر اين كتاب، شهيد ثانى داراى آثار ديگر اخلاقى بنام اسرار الزكاة، الصوم، الحج و غير آنان مىباشد. (ذ45/2/)
آداب الصلاة
شهيد ثانى داراى 4 اثر گرانبها در زمينه نماز مىباشد.اولين آنها كتاب الالفية است كه در بيان واجبات نماز تأليف شده است.دومين كتاب النفلية است كه در مستحبات نماز مىباشد.سومين آنها التنبيهات العليّة است كه در اسرار و وظائف قلبى نماز نوشته شده است.آقا بزرگ تهرانى در الذريعة ج 452/4 درباره آن مىنويسد، جعله ثالث الرسالتين الالفية فى واجبات الفرائض اليوميّة و النفلية فى مستحباتها و التنبيهات هذا فى اسرارها اثر ديگرى از شهيد ثانى بنام آداب الصلاة وجود دارد كه در الذريعة 22/1 به آن اشاره شده است.آقا بزرگ تهرانى در معرفى آن مىنويسد: هو غير اسرار الصلاة له بل هو مختصر فيه بعض الآداب و الادعية و التعقيبات رائيه فى النجف ضمن مجموعة من رسائل الشهيد عند آقا محمد بن المولى محمد على الخوانسارى
صاحب اعيان الشيعة در ج 157/7 در مورد اين سه كتاب مىنويسد:
رسالة فى اسرار الصلاة سماها التنبيهات العلية على وظائف الصلاة القلبية و اسرارها جعلها ثالثة الرسالتين الالفية فى واجبات الفرائض اليومية و النفلية فى مستحباتها و التنبيهات فى اسرارها و بعض المعاصرين جعل التنبيهات و الاسرار اثنتين و هما واحد مطبوع عدة مرات
از عبارت اعيان الشيعه مشخص نيست كه چه كسى بين التنبيهات العلّية و اسرار الصلاة فرق گذاشته است اما اگر منظور ايشان تفاوت دو كتاب التنبيهات العلية و آداب الصلاة باشد صاحب الذريعة اين تفاوت را قائل شده و همانطور كه گذشت نسخه خطى آداب الصلاة را در كتابخانه مولى محمد على خوانسارى در نجف ديده است.
تاريخ تأليف
تاريخ پايان كتاب نهم ذى الحجة سال 951 ق بوده است. (ذ452/4/)
نسخهها
در الذريعة 452/4 به نسخهاى از كتابخانه سيد عبد الحسين حجة به خط فقيه شيخ على بن على فرزلى شامى عاملى مربوط به 983 ق اشاره كرده است.
حواشى
در الذريعة 49/2، 452/4، 51/5 به شرح اسرار الصلاة به نام جامع الخيرات از محمد على بن محمد حسن آرانى اشاره شدهاست كه مكررا در ايران چاپ شده است.
همچنين به تعليقه محمد على بن مفرى فرح مشهدى كه در ذيل عنوان ديوان مؤذن خراسانى چاپ شده است اشاره شده است.
تعليقه ديگرى كه در الذريعة 452/4، 49/2 به آن اشاره شده است تعليقه مولى عبد الرسول فيروزكوهى (م 1325 ق) است.
در اين كتاب فروعات فقهى و احكام مسافرى كه قصد اقامت ده روز را داشته و تا حد ترخص خارج شده است و قصد برگشتن را داشته است و يا مردد بوده و يا قصد رفتن مسافت را داشته است و همچنين تقسيمات ديگر احكام مسافر بيان شده است
مؤلف بيشتر به نظريات شيخ طوسى و علامه حلى پرداخته است و همچنين در مواردى نظريات شهيد اوّل (م 786 ق) و سيد على طباطبائى، صاحب الرياض (م 1231 ق) نقل و بررسى شده است.
اين كتاب به سبك فقه استدلالى نوشته شده است و از زمان نگارش مورد توجه فقها واقع شده و در كتابهايى همچون مدارك الاحكام سيد محمد عاملى (م 1009 ق) ، حدائق الناظرة شيخ يوسف بحرانى (م 187 ق) ، غنائم الايام محقق قمى (م 1231 ق) ، مستند الشيعه شيخ احمد نراقى (م 1245 ق) ، جواهر الكلام شيخ حسن نجفى (م 1266 ق) ، مصباح الفقيه آقا رضا همدانى (م 1323 ق) و غير آن به آن استناد و نظريات آن مورد نقد و بررسى واقع شده است.
شهيد ثانى دربارۀ ارزش علمى آن مىنويسد: فهذه جملة من الكلام فى تحقيق مسألة فقهيّة شهيره فى الفتوى عامّة البلوى يعجل بجوابها المتفقه القاصر و يعجز عن كشف حجابها الفقيه الماهر
نسخهها
در الذريعة ج 180/11 به نسخهاى به خط محمد صالح بن حسن على باغ سهيل مربوط به 1001 ق اشاره شده است.و در جاى ديگر الذريعة ج 44/24 و 45 به 4 نسخه خطى اشاره شده كه عبارتند از نسخه كتابخانه آستان قدس رضوى مربوط به سال 980 ق، نسخه كتابخانه آية الله شيرازى بزرگ، كتابهاى مولى محمد حسين قمشهى مربوط به 954 ق به خط شاگرد شهيد، نزد فخر الدين نصيرى مربوط به 1308 ق و به خط عبد الحميد بن محمد جواد تبريزى يزدى.
ويژگيها و نظريات جديد
بيان ابهامات مباحث و آموزش اجتهاد و تفريع فروعات فقهى از ويژهگيهاى اين كتاب است به عنوان نمونه وى در صفحه 189 مىنويسد: قد علم ان صورها غير خالية من اجمال محتاجة الى تحقيق الحال؟؟ فعليك بالتأمل فى ذلك جمعنا الله و اياك على الرشاد و سلك بنا جادة السداد بمنّه و كرمه وى در مورد نحوۀ تقليد و اينكه غرض مولى تقليد صرف مردم و عدم ترجيح مقلد در بين مسائل شرعى است در صفحه 176 مىنويسد: فهذه جملة من الاشكال الواردة على المسألة الثانية اذا اخذت مطلقة كما هو المفهوم و المعمول عليه بين الناس بحيث لو ادخل الناس عنقه فى ربقة التقليد الصرف لم يتم له ذلك لمخالفة المسألة الاولى فى هذه الموارد فترجيح المقلد لاحديهما دون الاخرى بعيد عن مقاصد الله سبحانه و رسوله و ائمه بقواعد الشريعة المطهرة.
علاوه بر مباحث فقهى، مؤلف گاهى به معرفى بعضى از كتب فقهى مىپردازد وى در صفحه 183 در مورد تفريع فروعات در كتاب المبسوط به نقل از شيخ طوسى مىنويسد: كما اشار اليه فى خطبته انه يفرع على المنصوص لتكثير المسائل الشرعيّة لينبّه المخالفين على ان ابطالنا القياس لا يوجب قلّة فروعنا و بزارة فقهنا بزعهم كما بيّنه فى اوّل الكتاب
در اين كتاب حكم طلاق زن حائضى كه امكان آگاهى يافتن از پايان حيض او نيست و قبل از حيض با وى عمل زناشوئى انجام شده است، بيان شده است.
مؤلف در ابتدا اقوال مختلف در مسئله مثل طلاق پس از سه ماه، يك ماه، كمتر از يك ماه، پنج ماه، 6 ماه، و طلاق پس از علم به انتقال به پاكى برحسب عادت خود آن زن را مطرح نموده است و در نهايت طلاق پس از سه ماه را انتخاب نموده، در صفحات 201 و 202 مىنويسد:
فليس هنا الاّ وجه واحد و هو تقييد جواز طلاق الغائب بثلاثة اشهر و باقى الاخبار لو وافقت عوايد مستقره و معان واضحة لم يسع العمل بها و ان كانت اصول بعض اصحابنا يقتضى العمل بها فكل يعمل على شاكله
كتاب به سبك فقه استدلالى نوشته شدهاست و مصنف با استقراء تام نظريات فقهاى بزرگ امامية از ابن جنيد و شيخ صدوق تا محقق كركى و معاصرينش را بيان و بررسى نموده است. اين كتاب پس از تأليف مورد توجه فقهاى پس از وى واقع شده و در موسوعههاى فقهية به نقد و بررسى نظريات وى در طلاق زن حائض غائب پرداخته شده است.
تاريخ تأليف
از تاريخ تأليف كتاب اطلاع دقيقى در دست نيست ولى با توجه به نسخه مذكور در الذريعة 175/15، كه مربوط به سال 951 ق است اين كتاب قبل از سال 950 تأليف شده است.
نسخهها
در الذريعة 180/11 به نسخهاى به خط محمد صالح بن حسن على باغ سهيل مربوط به سال 1001 ق اشاره شده است.
در ج 175/15 و 176 الذريعة نيز به نسخهاى به خط شاگرد مؤلف به نام شيخ سلمان بن محمد جبعى ضمن مجموعهاى از رسائل وى در كتابخانه قمشهى بزرگ مربوط به سال 951 ق و همينطور نسخه ديگرى در كتابخانه شيخ الشريعة اصفهانى اشاره شده است.
در قوانين ارث در اسلام در دو مورد زوجة و پسر بزرگتر استفتائاتى ديده مىشود.
در مورد زوجة از ارث از عين زمين منع شده است و در مورد پسر بزرگتر مواردى از وسائل مربوط به پدر به وى اختصاص يافته است.
قسمتى از ارث كه در قوانين اسلام به پسر بزرگتر زنده اختصاص دارد در اصطلاح فقهى الجفوة ناميده مىشود.
اين مسئله از مسائل فقه خلافى است كه به فقه اماميّة اختصاص دارد و در بين فقهاى اماميّة فى الجملة مورد اتفاقى است ولى در مورد وجوب و استحباب، مقدار و شرايط آن اختلافاتى وجود دارد.در اين زمينه كتابهاى متعددى نوشته شده است كه در الذريعة ج 243/6 حدود 14 مورد آن ذكر شده است.اين كتاب به سبك فقه استدلالى نوشته شده و در كتب فقهى بعد از آن به آن استناد شده است.مؤلف مباحث كتاب را در 6 قسمت و براساس كلمات استفهاميّة ما، هل، كيف، كم، من لم تقسيم نموده است كه تفصيل آن خواهد آمد. اگر چه مؤلف به صورت مفصّل به بحث وجوب اين مسئله پرداخته است اما در پايان آن در صفحه 253 مىنويسد:
و اعلم ان الاولى عندى المستحق الحبوة ان لا يأخذ منها شيئا لكثرة ما يرد عليها من الشبهات بحيث لا يكاد يسلم فرد من افرادها كما عرفت
معناى لغوى و شرعى الحبوة
صاحب الذريعة در ج 241/6 در مورد معنى لغوى و شرعى حبوة مطلب مختصر و مفيدى را بيان نموده است كه در اينجا ذكر مىكنيم:
الحبو فى اللغة الدنو من الشىء يقال حبا الولد، اى زحف نفسه و حباه اى اعطاه شيئا بلا عوض.و الحبوة فى مصطلح الفقهاء هو عبارة عما ينفرد به الولد الاكبر من تركة والده من ثياب بدنه و خاتمه و سيفه و مصحفه و غير ذلك على خلاف فيها و على الولد فى قبال ذلك ان يقضى ما على والده من صلاة و صوم بشروط خاصة مذكورة فى محلّها فى كتب الفقه و بما ان المسألة خلافية فقد افرده بالتدوين كثيرون من اصحابنا قديما و حديثا.فمنهم من انكر وجوبها، و منهم من اثبتها على وجه خاص، و منهم من اطلق
تاريخ تأليف
در پايان كتاب و همينطور در الذريعة 243/6، اعيان الشيعة 155/7 تاريخ پايان آن، 25 ذى الحجة 956 ق ذكر شده است.
نسخهها
در الذريعة 243/6 به نسخهاى نزد شيخ صالح جزائرى به خط شيخ احمد بن حسين شيبانى مربوط به 980 ق اشاره شده است.
در مقدمهاى بر فقه شيعه صفحات 195 و 196 به نسخههاى خطى متعددى اشاره شده است.
تقسيم بندى مطالب
مباحث كتاب همچنانكه در مقدمه كتاب و همينطور در الذريعة 243/6 ذكر شده است در 6 قسمت تقسيم شده كه عبارتند از:
مطلب ما: مفهوم حبوة از نظر لغت و شرع
مطلب كم: سؤال از مقدار اعيان از تركة كه به پسر بزرگتر مىرسد
مطلب هل: سؤال از واجب بودن يا مستحب بودن آن است. مطلب من: سؤال از فردى است كه حبوة به او مىرسد
مطلب كيف: سؤال از پرداخت مجانى يا غير مجافى؟؟ حبوة است.
مطلب لم: سؤال از اينكه چرا حبوة صرفا به پسر بزرگتر مىرسد.
در قوانين ارث در اسلام در دو مورد زوجة و پسر بزرگتر استثنائاتى ديده مىشود در مورد زوجة از ارث از عين زمين منع شده است و در مورد پسر بزرگتر مواردى از وسائل مربوط به پدر مثل شمشير و انگشترى و نظائر آن كه در اصطلاح فقهى به آن حبوة مىگويند به وى اختصاص يافته است.
شهيد اوّل پس از تأليف كتابى به نام الحبوة در 25 ذى الحجة سال 956 ق پايان يافته است به تأليف رسالهاى در ميراث زوجة پرداخته است كه در 27 ذى الحجة سال 956 ق پايان يافته است.
وى در مقدمه كتاب پس از اشاره به دو مورد استثناء ارث مىنويسد: احديهما حبوة الولد الذكر و قد حررنا البحث فيها بما فيه كفاية فى موضع يختص به و الثانى الزوجة اين عبارت نشانگر آن است كه كتاب الحبوة را قبل از ميراث الزوجة تأليف نموده است.
اين كتاب به سبك فقه استدلالى نوشته شده است و از آنجا كه روايات آن داراى اختلاف هستند، در بين فقها نيز اقوال متفاوتى ايجاد شده است.
در اين كتاب اقوال فقهاى قبل از مؤلف از شيخ مفيد (م 413 ق) تا فقهاء معاصر وى مطرح شده است و فقهاى بعد از وى و حتى خود وى در شرح لمعة به اين كتاب استناد نمودهاند.
نسخهها
در الذريعة 303/23 به دو نسخه كتابخانه شيخ الشريعة اصفهانى و كتابخانه محمد على خوانسارى اشاره شده است و در كتاب مقدمهاى بر فقه شيعه صفحات 195 و 196 نيز به نسخههاى خطى متعددى اشاره شده است.
تقسيم بندى مطالب
همچنانكه در مقدمه كتاب و الذريعة 303/23 و 304 اشاره شده است مباحث كتاب در 5 قسمت بيان شده است كه عبارتند از:
1-مطلب ما: ماهيت و مفهوم محروم شدن زن با بيان متعلّق و مقدار اين محروميت
2-مطلب من: چه زوجهاى محروم مىشود
3-مطلب كيف: آيا محروميت از عين زمين يا از قيمت و يا از هر دو است؟
4-مطلب هل: آيا اين محروميت به نحو لزوم است يا غير لازم است؟
5-مطلب لم: چرا از؟ وجه محروم مىشود و ديگران محروم نيستند.
وى در ص 272 نظرش را دربارۀ محروميت زوجة اينگونه مىنويسد: و بالجملة فمراعاة دلالة هذه النصوص و فتاوى الاصحاب يقتضى حرمانها من الارض فى الجملة مطلقا و انما ينقدح الكلام على خصوص الارض او عمومها
سبك تأليف
در اين كتاب تعريف غيبت و اقسام و احكام آن، و احاديث و روايات باب غيبت و
مباحث اخلاقى آن ذكر شده است و در خاتمه نيز 12 روايت در تشويق به مودت و
نزديكى قلبهاى مؤمنين بيان شده است.
سبك نگارش آن فقه استدلالى است و روايات متعددى در آن بررسى و به آنان
استناد شده است و نظريات فقها در آن كمتر مطرح شده است.
اعتبار علمى
از زمان نگارش آن، فقهاى بزرگى در موسوعههاى فقهى به آن استدلال نموده و
شروح و حواشى بر آن نوشته شده است و ترجمه و خلاصۀ آن نيز نوشته شده است.
بعدها شهيد ثانى كتابى به نام «مستثنيات الغيبة» تأليف نموده است كه در 7
مورد استثنائهاى غيبت را ذكر نموده است كه به نظر آقا بزرگ تهرانى در
الذريعة جلد 21 صفحۀ 1، احتمالا اين كتاب جبران بعضى از مباحثى است كه در
كتاب «كشف الريبة» نيامده است.
علت تأليف
شهيد ثانى در مقدمۀ كتاب دربارۀ علت نگارش آن در صفحۀ 284 اين گونه
مىنويسد:
هنگامى كه ديدم اكثر كسانى كه به علم و فضل و عدالت منتسب هستند در حالى كه در خواندن نماز و گرفتن روزه و انجام عبادات دقت مىنمايند و از بسيارى از محرمات مثل زنا، نوشيدن شراب و ديگر گناهان پرهيز مىكنند امّا با اين حال قسمت زيادى از وقتشان را صرف مجالسى مىكنند كه در آن آبروى برادران دينيشان و يا مسلمانان ديگران را مىبرند در حالى كه اين كار را گناه نمىدانند و از مؤاخذۀ جبار سماوات و الارض نمىترسند.
و علتى كه آنان را وادار به اين كار مىكند در حالى كه معاصى ديگر را انجام نمىدهند، يا غفلت از حرمت آن و عذابهاى الهى و يا مناقشۀ در آيات و روايات است بر خودم واجب دانستم كه كتابى را بنويسم كه در آن بعضى از روايات و آيات وارد شده در مورد غيبت گردآورى شده است و نام آن را «كشف الريبة عن أحكام الغيبة» ناميدم و به دنبال آن مباحثى از سخن چينى و حسد ذكر نموده و در آخر نيز با رواياتى كه تشويق به برادرى و دوستى و رحمت دارد آن را بپايان رسانيدم.
تاريخ تأليف
در الذريعة 37/18 تاريخ پايان كتاب را 949 ق ذكر نموده است و همينطور در أعيان الشيعة ج 310/7 در زندگىنامۀ سليمان بن محمد عاملى (زنده در 951 ق) به نسخهاى از كشف الريبة مربوط به سال 951 ق اشاره شده است كه شهيد ثانى به وى اجازۀ روايت آن را داده است.
با توجه به مطالب بالا آنچه در الذريعة ج 36/18 و 37 در مورد نسخۀ سليمان بن محمد جبعى آمده كه در سال 954 ق بعد از چهارده ماه از تأليف كتاب نوشته شده است صحيح نمىباشد وى در آنجا مىنويسد: كتبها في جمادى الثانية 954 بعد أربعة أشهر من التأليف.
نسخهها
در الذريعة 36/18 و 37 به نسخۀ شاگرد مؤلف، شيخ سليمان بن محمد جبعى مربوط به 954 ق اشاره شده است. در مقدمهاى بر فقه شيعه صفحات 195 و 196 به نسخههاى خطى متعددى اشاره شده است.
حواشى، شروح، ترجمه
اين كتاب داراى حاشيهاى از سيد محمد بن محمود حسينى لواسانى تهرانى معروف به عصار است كه در سال 1305 ق با اصل كتاب چاپ شده است (ذ185/6/) آقا بزرگ تهرانى در الذريعة 36/18 دربارۀ آن عبارت «هو كتاب نفيس» را ذكر نموده است.
اين كتاب يكبار توسط سيد ميرزا على بن محمد حسينى شهرستانى (م 1344 ق) ترجمه شده است.
و بار ديگر بوسيلۀ ميرزا حسن بن عبد الرزاق لاهيجى (م 1121 ق) ترجمه شده است كه علاوه بر ترجمه به تلخيص مباحث آن و تحقيقات بيشترى در بعضى از زمينهها اقدام نموده است و نام آن را «تأليف المحبة» يا «تزكية الصحبة» ناميده است. (ذ30/3/، 130/4، أعيان الشيعة 133/5).
در الذريعة 204/20 و 205 به خلاصۀ ديگرى از اين كتاب نيز اشاره شده است كه در كتابخانۀ شيخ ابو المجد محمدرضا اصفهانى موجود است و وجود اين نسخه را براى صاحب الذريعة نوشته است.
نكته
در خاتمۀ كتاب 12 روايت در تشويق به محبت و دوستى مؤمنين بيان شده است كه روايت دهم آن نامهاى از امام صادق (ع) به عبد الله نجاشى است كه معروف به « الرسالة الأهوازية» مىباشد كه در الذريعة 426/1، 485/2، 36/18 و أعيان الشيعة 88/8 به آن اشاره شده است.
ترجمه
از جمله ترجمههاى اين كتاب عبارت است از:
1 - تأليف المحبة، كه توسط ميرزا حسن، فرزند عبد الرزاق لاهيجى ترجمه شده و تحقيقاتى به آن افزوده و اصل كتاب را هم تلخيص كرده.
2 - ترجمهاى توسط سيد ميرزا على شهرستانى حائرى در قرن 14 هجرى كه همراه با اضافاتى از مترجم منتشر شده است.
شرح
كشف الريبة توسط سيد محمد لواسانى، معروف به عصار شرح شده و بيشتر مطالب شرح در حاشيۀ كتاب كه در سال 1302 ه، به چاپ رسيده آمده است.
تلخيص
شيخ مرتضى مظاهرى اصفهانى كشف الريبة را در سال 1379 هجرى به فارسى ترجمه كرده و به عنوان تلخيص و منتخب كشف الريبه به چاپ رسانده است.
چاپ
1 - در سال 1305 هجرى همراه با شرح عصار كه در حواشى آن آمده چاپ شده است.
2 - پس از آن در سال 1319 هجرى، همراه با محاسبة النفس چاپ گرديد.
3 - چاپ حاضر در برنامه همراه با كتاب محاسبة النفس سيد ابن طاووس و محاسبة النفس كفعمى است.
كتاب با خط زيباى نسخ توسط حسن بن عبد الكريم هريسى نوشته شده و متن كتاب به صورت تصحيح شده و با چاپى زيبا در اختيار علاقهمندان قرار گرفته است.
پیوندها
مطالعه کتاب رسایل الشهید الثاني( طبع قدیم) در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور