أصول الحديث علومه و مصطلحه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[خطیب، محمد عجاج]] ( | [[خطیب، محمد عجاج]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 109 /خ6الف6 | | کد کنگره =BP 109 /خ6الف6 | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''أصول الحديث علومه و مصطلحه''' تأليف [[محمد عجاج خطيب]]، کتابى است پيرامون جايگاه حديث و | '''أصول الحديث علومه و مصطلحه''' تأليف [[محمد عجاج خطيب]]، کتابى است پيرامون جايگاه حديث و تدوین آن و نيز علوم مختلف و اصطلاحات گوناگون حديث. | ||
کتاب به زبان عربى و مقدمه آن در سال 1387ق، نوشته شده است. | کتاب به زبان عربى و مقدمه آن در سال 1387ق، نوشته شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه | کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است. | ||
نویسنده در تبيين روش كار خود در تأليف کتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آنها، بهصورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى بهمنظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع، گردآورى نموده است.<ref>تمهيد، ص12</ref> | |||
وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث | وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خویش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين کتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مىباشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است.<ref>همان، ص12-13</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب.<ref>مقدمه، ص3</ref>، به | در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب.<ref>مقدمه، ص3</ref>، به عناوین ابواب و فصول، اشاره گرديده است.<ref>همان، ص4-5</ref> | ||
در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده.<ref>تمهيد، ص7-10</ref>و سپس، چگونگى پيداش اين علم.<ref>همان، ص10</ref>و كثرت انواع آن، توضيح داده شده.<ref>همان، ص11</ref>و در پايان، به بيان روش | در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده.<ref>تمهيد، ص7-10</ref>و سپس، چگونگى پيداش اين علم.<ref>همان، ص10</ref>و كثرت انواع آن، توضيح داده شده.<ref>همان، ص11</ref>و در پايان، به بيان روش نویسنده در تأليف کتاب، پرداخته شده است.<ref>همان، ص12</ref> | ||
نویسنده باب اول را بهعنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است: | |||
1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص17-19</ref> | 1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص17-19</ref> | ||
«رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور | «رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نویسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مىباشد.<ref>همان، ص23-32</ref> | ||
2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است.<ref>همان، ص36-46</ref> | 2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است.<ref>همان، ص36-46</ref> | ||
3. حديث در عهد نبوى: | 3. حديث در عهد نبوى: نویسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و.<ref>همان، ص51-77</ref> | ||
4. حديث در عصر صحابه و تابعين.<ref>همان، ص79-88</ref> | 4. حديث در عصر صحابه و تابعين.<ref>همان، ص79-88</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين.<ref>همان، ص95-129</ref> | 5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين.<ref>همان، ص95-129</ref> | ||
باب دوم، داراى سه فصل مىباشد. در اين باب بهمنظور بررسى مسائل مربوط به | باب دوم، داراى سه فصل مىباشد. در اين باب بهمنظور بررسى مسائل مربوط به تدوین حديث، وضعيت کتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از کتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است.<ref>همان، ص139-142</ref>در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوین شده، از جمله صحيفههاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده.<ref>همان، ص194-200</ref>و سپس ديدگاه علمايى همچون [[رضا، محمد رشید|محمد رشيد رضا]] و [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]] بررسى و در نهايت، نظر خود نویسنده، بيان شده است.<ref>همان، ص307-218</ref> | ||
در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث.<ref>همان، ص223-295</ref> | در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث.<ref>همان، ص223-295</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است: | در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است: | ||
فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. | فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نویسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آنها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت.<ref>همان، ص304-305</ref>در ادامه، از اقوال و مصنفات [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخارى]]، [[مسلم بن حجاج|مسلم]]، [[ابن ابیداود، عبدالله بن سلیمان|ابوداود سجستانى]]، [[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذى]]، [[نسائی، احمد بن علی|نسائى]] و [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] بحث به ميان آورده است.<ref>همان، ص304-328</ref> | ||
در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روشهاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و.<ref>همان، ص331-335</ref> | در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روشهاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و.<ref>همان، ص331-335</ref> | ||
فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. | فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نویسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و.<ref>همان، ص337</ref> | ||
در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و.<ref>همان، ص355-375</ref> | در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و.<ref>همان، ص355-375</ref> | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
فهرست مطالب، بههمراه فهرست مهمترين مصادر و منابع مورد استفاده | فهرست مطالب، بههمراه فهرست مهمترين مصادر و منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى کتاب آمده است. | ||
پاورقىها توضيحى بوده و در آنها علاوه بر ذكر منابع، پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن، توضيحاتى ارائه شده است. | پاورقىها توضيحى بوده و در آنها علاوه بر ذكر منابع، پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن، توضيحاتى ارائه شده است. |
نسخهٔ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۵۲
أصول الحديث علومه و مصطلحه | |
---|---|
پدیدآوران | خطیب، محمد عجاج (نویسنده) |
ناشر | دار الفکر |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1409 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | حدیث - تاریخ
حدیث - علم الدرایه حدیث - علم الروایه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 109 /خ6الف6 |
أصول الحديث علومه و مصطلحه تأليف محمد عجاج خطيب، کتابى است پيرامون جايگاه حديث و تدوین آن و نيز علوم مختلف و اصطلاحات گوناگون حديث.
کتاب به زبان عربى و مقدمه آن در سال 1387ق، نوشته شده است.
ساختار
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است.
نویسنده در تبيين روش كار خود در تأليف کتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آنها، بهصورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى بهمنظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع، گردآورى نموده است.[۱]
وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خویش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين کتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مىباشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است.[۲]
گزارش محتوا
در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب.[۳]، به عناوین ابواب و فصول، اشاره گرديده است.[۴]
در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده.[۵]و سپس، چگونگى پيداش اين علم.[۶]و كثرت انواع آن، توضيح داده شده.[۷]و در پايان، به بيان روش نویسنده در تأليف کتاب، پرداخته شده است.[۸]
نویسنده باب اول را بهعنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است:
1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است.[۹]
«رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نویسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مىباشد.[۱۰]
2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است.[۱۱]
3. حديث در عهد نبوى: نویسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و.[۱۲]
4. حديث در عصر صحابه و تابعين.[۱۳]
5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين.[۱۴]
باب دوم، داراى سه فصل مىباشد. در اين باب بهمنظور بررسى مسائل مربوط به تدوین حديث، وضعيت کتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از کتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است.[۱۵]در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوین شده، از جمله صحيفههاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده.[۱۶]و سپس ديدگاه علمايى همچون محمد رشيد رضا و سيد حسن صدر بررسى و در نهايت، نظر خود نویسنده، بيان شده است.[۱۷]
در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث.[۱۸]
در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است:
فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نویسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آنها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت.[۱۹]در ادامه، از اقوال و مصنفات بخارى، مسلم، ابوداود سجستانى، ترمذى، نسائى و ابن ماجه بحث به ميان آورده است.[۲۰]
در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روشهاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و.[۲۱]
فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نویسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و.[۲۲]
در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و.[۲۳]
سه مبحث زير بهعنوان تتمه بحث، به مطالب کتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين.[۲۴]
وضعيت کتاب
فهرست مطالب، بههمراه فهرست مهمترين مصادر و منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى کتاب آمده است.
پاورقىها توضيحى بوده و در آنها علاوه بر ذكر منابع، پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن، توضيحاتى ارائه شده است.
پانویس
- ↑ تمهيد، ص12
- ↑ همان، ص12-13
- ↑ مقدمه، ص3
- ↑ همان، ص4-5
- ↑ تمهيد، ص7-10
- ↑ همان، ص10
- ↑ همان، ص11
- ↑ همان، ص12
- ↑ همان، ص17-19
- ↑ همان، ص23-32
- ↑ همان، ص36-46
- ↑ همان، ص51-77
- ↑ همان، ص79-88
- ↑ همان، ص95-129
- ↑ همان، ص139-142
- ↑ همان، ص194-200
- ↑ همان، ص307-218
- ↑ همان، ص223-295
- ↑ همان، ص304-305
- ↑ همان، ص304-328
- ↑ همان، ص331-335
- ↑ همان، ص337
- ↑ همان، ص355-375
- ↑ همان، ص380-450
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.