آزادی در اندیشه امام خمینی(ره): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'وي' به 'وی'
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ')
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸: خط ۸:
[[داستانی بیرکی، علی]] (تدوین)
[[داستانی بیرکی، علی]] (تدوین)


[[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران]] (نويسنده)
[[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏DSR‎‏ ‎‏1574‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏4‎‏آ‎‏4‎‏ ‎‏1390*
| کد کنگره =‏DSR‎‏ ‎‏1574‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏4‎‏آ‎‏4‎‏ ‎‏1390*
خط ۴۷: خط ۴۷:




در مقدمه، ضمن بحث از آزادى در ديدگاه امام(ره)، به خصوصيات و برخى ويژگى‌هاى کتاب، اشاره شده است.<ref>مقدمه، ص3-7</ref>
در مقدمه، ضمن بحث از آزادى در ديدگاه امام(ره)، به خصوصيات و برخى ویژگى‌هاى کتاب، اشاره شده است.<ref>مقدمه، ص3-7</ref>


فصل اول، با عنوان «كليات»، به مباحثى پيرامون معنا و مفهوم آزادى، آزادى موهبتى الهى، ارزش والاى آزادى و نقش انسان‌ساز آن، آزادى، امنيت، عدالت و ويژگى‌هاى آزادى پرداخته است.<ref>متن کتاب، ص1-28</ref>
فصل اول، با عنوان «كليات»، به مباحثى پيرامون معنا و مفهوم آزادى، آزادى موهبتى الهى، ارزش والاى آزادى و نقش انسان‌ساز آن، آزادى، امنيت، عدالت و ویژگى‌هاى آزادى پرداخته است.<ref>متن کتاب، ص1-28</ref>


فصل دوم، تحت عنوان «جايگاه آزادى»، به انديشه‌هاى حضرت امام(ره) درباره ضرورت ايجاد فضاى سالم براى آزادى انديشه، آزادى‌هاى فردى و سياسى، آزادى بيان، آزادى احزاب و اجتماعات و آزادى عقيده و مذهب اختصاص داده شده است.<ref>همان، ص29-68</ref>
فصل دوم، تحت عنوان «جايگاه آزادى»، به انديشه‌هاى حضرت امام(ره) درباره ضرورت ايجاد فضاى سالم براى آزادى انديشه، آزادى‌هاى فردى و سياسى، آزادى بيان، آزادى احزاب و اجتماعات و آزادى عقيده و مذهب اختصاص داده شده است.<ref>همان، ص29-68</ref>
خط ۵۵: خط ۵۵:
در فصل سوم، «حدود آزادى»، مبانى شرع و عقل، اخلاق و سنت‌هاى انسانى، حدود قانونى، عدم توطئه‌چينى، عدم فسادانگيزى و عدم ضرررسانى به‌عنوان حدود آزادى در بيانات حضرت امام مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص69-100</ref>
در فصل سوم، «حدود آزادى»، مبانى شرع و عقل، اخلاق و سنت‌هاى انسانى، حدود قانونى، عدم توطئه‌چينى، عدم فسادانگيزى و عدم ضرررسانى به‌عنوان حدود آزادى در بيانات حضرت امام مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص69-100</ref>


فصل چهارم، به آزادى‌هاى قشرهاى مختلف جامعه اختصاص دارد و مطالبى درباره آزادى زن، آزادى در دانشگاه‌ها و فعاليت‌هاى دانشجويى، آزادى حوزه‌هاى علميه و حقوق و آزادى‌هاى اقليت‌هاى مذهبى را شامل مى‌شود.<ref>همان، ص101-</ref>
فصل چهارم، به آزادى‌هاى قشرهاى مختلف جامعه اختصاص دارد و مطالبى درباره آزادى زن، آزادى در دانشگاه‌ها و فعاليت‌هاى دانشجویى، آزادى حوزه‌هاى علميه و حقوق و آزادى‌هاى اقليت‌هاى مذهبى را شامل مى‌شود.<ref>همان، ص101-</ref>


فصل پنجم، با عنوان «رابطه آزادى با مفاهيم بنيادين حكومت»، مواضع امام(ره) را در مورد حاكميت اسلامى، آزادى و قانون اساسى، آزادى انتخابات، مشاركت آزادانه مردم در تصميم‌گيرى‌ها و آزادى و استقلال شوراها بيان مى‌كند.<ref>همان، ص163-253</ref>
فصل پنجم، با عنوان «رابطه آزادى با مفاهيم بنيادين حكومت»، مواضع امام(ره) را در مورد حاكميت اسلامى، آزادى و قانون اساسى، آزادى انتخابات، مشاركت آزادانه مردم در تصميم‌گيرى‌ها و آزادى و استقلال شوراها بيان مى‌كند.<ref>همان، ص163-253</ref>


در خلال مباحث و مطالب کتاب، به تبيين ديدگاه‌ها و انديشه‌هاى حضرت امام(ره) پيرامون آزادى، پرداخته شده است. روشن است كه مفهوم آزادى در مكتب اسلام، با آنچه كه در مكتب ليبراليسم مطرح است كاملا متفاوت است. حضرت امام(ره)، ضمن انتقاد از آزادى به شكل غربى آن - كه نوعى بى‌بندوبارى بدون قيد و شرط و در راستاى رويارويى با اخلاق و سنت‌هاى انسانى و برخلاف شرع و عقل بوده است - آزادى را در چهارچوب تعاليم اسلام، مصالح جامعه و قوانين مبتنى بر احكام الهى، نيازها و منافع عمومى، مطلوب دانسته‌اند.<ref>مقدمه، ص4</ref>
در خلال مباحث و مطالب کتاب، به تبيين ديدگاه‌ها و انديشه‌هاى حضرت امام(ره) پيرامون آزادى، پرداخته شده است. روشن است كه مفهوم آزادى در مكتب اسلام، با آنچه كه در مكتب ليبراليسم مطرح است كاملا متفاوت است. حضرت امام(ره)، ضمن انتقاد از آزادى به شكل غربى آن - كه نوعى بى‌بندوبارى بدون قيد و شرط و در راستاى رویارویى با اخلاق و سنت‌هاى انسانى و برخلاف شرع و عقل بوده است - آزادى را در چهارچوب تعاليم اسلام، مصالح جامعه و قوانين مبتنى بر احكام الهى، نيازها و منافع عمومى، مطلوب دانسته‌اند.<ref>مقدمه، ص4</ref>


ايشان معتقدند كه قوانين اسلام، آزادى سالم و منطقى را براى همه انسان‌ها تضمين كرده است. آزادى، در ادبيات امام(ره)، همچون هر كلمه ارزشى ديگر، در سلسله مراتب نظام توحيدى معنا مى‌شود و نقطه اوج آزادى در اين چهارچوب، انقطاع إلى الله است. در انديشه امام(ره) جهان‌بينى توحيدى نگاهى بس عميق و ژرف به آزادى دارد و از منظرى كاملا انسانى و مبتنى بر فطرت الهى انسان، به آن توجه شده است.<ref>همان</ref>
ايشان معتقدند كه قوانين اسلام، آزادى سالم و منطقى را براى همه انسان‌ها تضمين كرده است. آزادى، در ادبيات امام(ره)، همچون هر كلمه ارزشى ديگر، در سلسله مراتب نظام توحيدى معنا مى‌شود و نقطه اوج آزادى در اين چهارچوب، انقطاع إلى الله است. در انديشه امام(ره) جهان‌بينى توحيدى نگاهى بس عميق و ژرف به آزادى دارد و از منظرى كاملا انسانى و مبتنى بر فطرت الهى انسان، به آن توجه شده است.<ref>همان</ref>


امام(ره) ضمن پذيرش و جانب‌دارى از آزادى، به‌خصوص آزادى‌هاى سياسى، اجتماعى، آن را به‌مثابه يكى از حقوق فطرى و طبيعى مردم در عرصه‌هاى مختلف فردى و اجتماعى، از جمله حقوق غير اكتسابى مى‌شمارند؛ زيرا آزادى از مقوله حقوق موضوعى نيست تا انسانى به انسان ديگر اعطا كند، بلكه پاره‌اى از طبيعت آدمى و از جمله حقوق طبيعى اوست؛ حتى اگر دولت و حكومت آن را به رسميت نشناسد. درعين‌حال، جامعه به‌منظور حفظ اركان خود و تأمين نظم و امنيت، مى‌تواند حدود، شرايط و قيودى در استفاده از آزادى مقرر نمايد؛ اما ايجاد تزلزل در اساس و پايه آن از حدود صلاحيت دولت، حكومت و جامعه بيرون است. خلاصه آنكه، آزادى در ذات انسان است و انسان به اقتضاى انسانيت خويش آزاد و آزادى‌طلب است.<ref>همان</ref>
امام(ره) ضمن پذيرش و جانب‌دارى از آزادى، به‌خصوص آزادى‌هاى سياسى، اجتماعى، آن را به‌مثابه يكى از حقوق فطرى و طبيعى مردم در عرصه‌هاى مختلف فردى و اجتماعى، از جمله حقوق غير اكتسابى مى‌شمارند؛ زيرا آزادى از مقوله حقوق موضوعى نيست تا انسانى به انسان ديگر اعطا كند، بلكه پاره‌اى از طبيعت آدمى و از جمله حقوق طبيعى اوست؛ حتى اگر دولت و حكومت آن را به رسميت نشناسد. درعين‌حال، جامعه به‌منظور حفظ اركان خود و تأمين نظم و امنيت، مى‌تواند حدود، شرايط و قيودى در استفاده از آزادى مقرر نمايد؛ اما ايجاد تزلزل در اساس و پايه آن از حدود صلاحيت دولت، حكومت و جامعه بيرون است. خلاصه آنكه، آزادى در ذات انسان است و انسان به اقتضاى انسانيت خویش آزاد و آزادى‌طلب است.<ref>همان</ref>


حضرت امام(ره) كوشيده‌اند تا به مدد مصاديق، معناى آزادى را تا حدود زيادى تبيين و مشخص نمايند؛ تأكيد بر حضور مردم در روند حاكميت و نقش آنان در ساختار قدرت انتخابات و گزينش حاكم، نظارت و... را مى‌توان از جمله مصاديقِ تبلور آزادى در بيانات ايشان دانست. امام(ره) ضمن به رسميت شناختن آزادى‌هاى فردى و سياسى، انديشه و بيان، احزاب و اجتماعات، عقيده و مذهب، مشاركت آزادانه مردم در تصميم‌گيرى‌ها و... مواردى چون شرع و عقل، اخلاق و سنت‌هاى انسانى، قانون، عدم توطئه‌چينى، عدم فسادانگيزى و عدم ضرررسانى را تحت عنوان حدود آزادى مطرح كرده‌اند.<ref>همان، ص4-5</ref>
حضرت امام(ره) كوشيده‌اند تا به مدد مصاديق، معناى آزادى را تا حدود زيادى تبيين و مشخص نمايند؛ تأكيد بر حضور مردم در روند حاكميت و نقش آنان در ساختار قدرت انتخابات و گزينش حاكم، نظارت و... را مى‌توان از جمله مصاديقِ تبلور آزادى در بيانات ايشان دانست. امام(ره) ضمن به رسميت شناختن آزادى‌هاى فردى و سياسى، انديشه و بيان، احزاب و اجتماعات، عقيده و مذهب، مشاركت آزادانه مردم در تصميم‌گيرى‌ها و... مواردى چون شرع و عقل، اخلاق و سنت‌هاى انسانى، قانون، عدم توطئه‌چينى، عدم فسادانگيزى و عدم ضرررسانى را تحت عنوان حدود آزادى مطرح كرده‌اند.<ref>همان، ص4-5</ref>


ايشان همچنين خاطرنشان ساخته‌اند در اسلام فقط آزادى‌هايى از مردم سلب مى‌شود كه برخلاف مصلحت آنان و به حيثيت انسانى فرد لطمه وارد سازد. به نظر نويسنده، نگاه امام(ره) به واژه مدرن آزادى، بيشتر به مضمون مثبت آن گرايش دارد؛ چه، ايشان به‌وضوح بر تجربه داخلى يا ملى و اهميت آن در درك آزادى تأكيد مى‌ورزند؛ ازاين‌رو، مى‌توان به‌سهولت داورى كرد كه امام(ره) بيشتر در انديشه «آزادى براى» هستند تا معناى ليبرالى «آزادى از»؛ همان كه به آزادى منفى نيز مشهور شده است.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>
ايشان همچنين خاطرنشان ساخته‌اند در اسلام فقط آزادى‌هايى از مردم سلب مى‌شود كه برخلاف مصلحت آنان و به حيثيت انسانى فرد لطمه وارد سازد. به نظر نویسنده، نگاه امام(ره) به واژه مدرن آزادى، بيشتر به مضمون مثبت آن گرايش دارد؛ چه، ايشان به‌وضوح بر تجربه داخلى يا ملى و اهميت آن در درك آزادى تأكيد مى‌ورزند؛ ازاين‌رو، مى‌توان به‌سهولت داورى كرد كه امام(ره) بيشتر در انديشه «آزادى براى» هستند تا معناى ليبرالى «آزادى از»؛ همان كه به آزادى منفى نيز مشهور شده است.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>


واژه آزادى در كلام امام(ره) در بسيارى از موارد هم‌زمان با استعمال اصطلاح «ملت ما» يا «مردم ايران» به كار رفته است. تجربه انقلاب اسلامى و تشكيل يك جمهورى دينى نوپا، بسترى است كه امام(ره) در متن آن، واژه آزادى را به كار گرفته‌اند. به اعتقاد نويسنده داورى صريح و قابل دفاعى كه بتوان ارائه داد، اين است كه دريافت امام(ره) از آزادى، بيشتر به آزادگى يك ملت نزدیک  مى‌شود تا به رهايى فرد liberation و سرانجام اينكه، آزادى ملت اول مرتبه تمدن است و لازم است از اين موهبت ارزشمند انسانى - كه به تعبير خود آن بزرگوار از برترين نعمت‌هاى خداوندى پس از نعمت حيات بشمار مى‌آيد - پاسدارى و حراست نماييم تا جامعه به رشد و تعالى و بالندگى برسد.<ref>ر.ک: همان</ref>
واژه آزادى در كلام امام(ره) در بسيارى از موارد هم‌زمان با استعمال اصطلاح «ملت ما» يا «مردم ايران» به كار رفته است. تجربه انقلاب اسلامى و تشكيل يك جمهورى دينى نوپا، بسترى است كه امام(ره) در متن آن، واژه آزادى را به كار گرفته‌اند. به اعتقاد نویسنده داورى صريح و قابل دفاعى كه بتوان ارائه داد، اين است كه دريافت امام(ره) از آزادى، بيشتر به آزادگى يك ملت نزدیک  مى‌شود تا به رهايى فرد liberation و سرانجام اينكه، آزادى ملت اول مرتبه تمدن است و لازم است از اين موهبت ارزشمند انسانى - كه به تعبير خود آن بزرگوار از برترين نعمت‌هاى خداوندى پس از نعمت حيات بشمار مى‌آيد - پاسدارى و حراست نماييم تا جامعه به رشد و تعالى و بالندگى برسد.<ref>ر.ک: همان</ref>


كلام آخر اينكه، به اعتقاد نويسنده، فايده تبيين نظرىِ مفهوم آزادى از ديدگاه حضرت امام(ره)، در سهولت تبيين استراتژى نظام جمهورى اسلامى در خصوص آزادى‌ها، حقوق مردم و شيوه مردم‌سالارانه و در حكومت بسيار مؤثر است.<ref>ر.ک: همان</ref>
كلام آخر اينكه، به اعتقاد نویسنده، فايده تبيين نظرىِ مفهوم آزادى از ديدگاه حضرت امام(ره)، در سهولت تبيين استراتژى نظام جمهورى اسلامى در خصوص آزادى‌ها، حقوق مردم و شيوه مردم‌سالارانه و در حكومت بسيار مؤثر است.<ref>ر.ک: همان</ref>


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش