تفسير سورة الفلق: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '==ساختار== ') |
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''«و من شر حاسد اذا حسد»''' به معني نزاع حاصل بين بدن و قواي كلي آن و بين نفس است... [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] ميگويد: بين نفس و بدن، نزاع ديگري نيز هست و آن، همان حسدى است كه بين آدم و ابليس ايجاد شد... | '''«و من شر حاسد اذا حسد»''' به معني نزاع حاصل بين بدن و قواي كلي آن و بين نفس است... [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] ميگويد: بين نفس و بدن، نزاع ديگري نيز هست و آن، همان حسدى است كه بين آدم و ابليس ايجاد شد... | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
نسخهٔ ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۱۵
رسائل ابن سینا | |
---|---|
پدیدآوران | ابنسینا، حسین بن عبدالله (نويسنده) |
ناشر | بيدار |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1400 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BBR 362 1359 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تفسير سورة الفلق رسالهای است كه شيخ الرئيس آن را به زبان عربی نوشته است. این کتاب به همراه بیست دو رساله دیگر در مجموعهای به نام رسائل ابن سينا، به چاپ رسیده است.
ساختار
رساله، فاقد هر گونه باببندى و فصلبندى است.
گزارش محتوا
نويسندهي مقدمه، ضمن حمد خدا و صلوات بر محمد و آل محمد با تمجيدي بلند از بوعلی، مطالب مؤلف را در اين زمينه آورده است و از آنجا كه ابن سينا بدون هيچ مقدمهاي وارد تفسير اولين آيهي سورهي فلق(حتي بدون بسم الله الرحمن الرحيم) شده است، اين احتمال را تقويت ميكند كه بوعلى اين سوره و امثال آن را با هم تفسير كرده و بعدا به صورت رسالههاى جداگانه در آمده است.
در تفسير«قل اعوذ برب الفلق» گفته شده: «رب الفلق»؛ يعني فالق ظلمت عدم با وجود و اين از لوازم خيريت محضه فائضهي خداوند است. بوعلی ميگويد: اولين وجود صادر از خداوند قضاى اوست كه هيچ شري در آن وجود ندارد.
«من شر ما خلق»، مراد شري است كه در ناحيهي خلق و تقدير وجود دارد، زيرا شر از اجسام داراى تقدير ناشي ميشود و...
ابن سينا، در پاسخ به اينكه چرا گفته شده رب الفلق، نه اله الفلق و...؟ نكته ظريفى را بيان مىكند كه بازگشتش به مربوبيت تمام جهان هستى و در نتيجه نياز هميشگى آن به رب است.
«من شر غاسق اذا وقب» به اين صورت تفسير شده است كه مستعيذ، نفس جزئيهي انسان جزيي است كه از شرور لازمه در اشياى داراى تقدير و واقع در صقع قدر، استعاذه ميجويد.
«من شر النفاثات في العقد» اشارهاي است به قوهي نباتيه موكل تدبير بدن و نشو و نماي آن... پس نفاثات همان قواي نباتيه میباشد كه نفث آن، سبب زيادت جوهر شيء در مقدار از جميع جهات آن؛ يعنى طول، عرض و عمق ميگردد.
«و من شر حاسد اذا حسد» به معني نزاع حاصل بين بدن و قواي كلي آن و بين نفس است... ابن سينا ميگويد: بين نفس و بدن، نزاع ديگري نيز هست و آن، همان حسدى است كه بين آدم و ابليس ايجاد شد...