دارابی، محمد بن محمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'كتابها' به 'کتابها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
</div> | </div> | ||
'''دارابی، محمد بن محمد''' چهرهاى چندان شناخته شده نيست؛ زيرا شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] در الكواكب المنتشرة(ص330-332) از دو تن با عنوانهاى شاه محمد دارابى اصطهباناتى با تخلّص «عارف» و شاه محمد دارابجردى با تخلّص «شاه» نام مىبرد؛ امّا از سوى ديگر در پايان شرح حال شاه محمد دارابجردى احتمال داده است اين دو عنوان نام يك شخصيت باشد. | |||
افزون بر اين، آقاى [[گلچین معانی، احمد| احمد گلچين معانى]] نيز در تاريخ تذكرههاى فارسى، (ج2، ص 87-105) كه به معرفى لطائف الخيال از تأليفات محمد ابن محمد دارابى شيرازى پرداخته، هر دو تخلّص «عارف» و «شاه» را از آن وى دانسته و از قسمتى از لطائف الخيال استنباط نموده كه وى در آغاز جوانى نزد [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] شاگردى نموده است. | افزون بر اين، آقاى [[گلچین معانی، احمد| احمد گلچين معانى]] نيز در تاريخ تذكرههاى فارسى، (ج2، ص 87-105) كه به معرفى لطائف الخيال از تأليفات محمد ابن محمد دارابى شيرازى پرداخته، هر دو تخلّص «عارف» و «شاه» را از آن وى دانسته و از قسمتى از لطائف الخيال استنباط نموده كه وى در آغاز جوانى نزد [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] شاگردى نموده است. |
نسخهٔ ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۴
نام | دارابی، محمد بن محمد |
---|---|
نامهای دیگر | دارابی شیرازی، محمد بن محمد
شاه محمد دارابی دارابیاصطهباناتی، محمد بن محمد عارف، محمد بن محمد |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | ریاض العارفین في شرح صحیفة سید الساجدین |
کد مؤلف | AUTHORCODE216AUTHORCODE |
دارابی، محمد بن محمد چهرهاى چندان شناخته شده نيست؛ زيرا شيخ آقا بزرگ تهرانى در الكواكب المنتشرة(ص330-332) از دو تن با عنوانهاى شاه محمد دارابى اصطهباناتى با تخلّص «عارف» و شاه محمد دارابجردى با تخلّص «شاه» نام مىبرد؛ امّا از سوى ديگر در پايان شرح حال شاه محمد دارابجردى احتمال داده است اين دو عنوان نام يك شخصيت باشد.
افزون بر اين، آقاى احمد گلچين معانى نيز در تاريخ تذكرههاى فارسى، (ج2، ص 87-105) كه به معرفى لطائف الخيال از تأليفات محمد ابن محمد دارابى شيرازى پرداخته، هر دو تخلّص «عارف» و «شاه» را از آن وى دانسته و از قسمتى از لطائف الخيال استنباط نموده كه وى در آغاز جوانى نزد شيخ بهايى شاگردى نموده است.
علامه تهرانى در شرح حال شاه محمد دارابى اصطهباناتى(م1130)، افرادى چون: محمد مؤمن جزائرى صاحب طيف الخيال، شيخ على حزين صاحب تذكرۀ حزين، سيد على بن علاءالدوله بن ضياءالدين نورالله ازنوادگان قاضى نورالله شهيد، سيد محمد قطب ذهبى مؤلف فصل الخطاب و نيز محمدتقى بغدادى صاحب شرح شواهد ابن الناظم را از شاگردان اين شخصيت معرفى نموده و کتابهاى ذيل را از تأليفات وى دانسته است:
1-روضة العارفين يا رياض العارفين شرح صحيفۀ سجاديه
2-عالم المثال كه به سال 1100 در سفر دريايى نگارش يافته
3-لطائف الخيال
4-معراج الكمال در بيان معانى شيخ و ارشاد و مريد و استرشاد
5-فصل الخطاب
نيز گويد: مير محمدحسین خاتون آبادى صاحب مناقب الفضلاء از وى روايت مىكند. نامبرده را فرزندى بوده است موسوم به شاه فتحالله دارابى (ح1117) كه از شاگردان محمدتقى بغدادى صاحب شرح شواهد ابن الناظم بوده است.
علامۀ تهرانى در شرح حال شاه محمد دارابجردى وى را مؤلف کتابهاى تذكرة الشعراء و لطيفۀ غيبى در احوال حافظ شيرازى معرفى نموده و گويد: در صبح گلشن آمده است كه وى در بلاد هند به شهادت رسيده است.
علامۀ تهرانى در نهايت اظهار مىدارد اگر اين قول صاحب صبح گلشن را نپذيريم اين دو عنوان مىتواند مربوط به يك شخصيت باشد كه داراى دو تخلّص بوده است.
نصر آبادى در تذكرۀ خويش ص 186 كه ميان سالهاى 1083 تا 1112 نگارش يافته شرح حال وى را آورده و گويد:
ملا شاه محمد از ولايت داراب است، طالب علم منقّحى است، مدّتى در هند بود تا در آنجا بود فيض به همه كس مىرسانيد...مرد بسيار خوبى است و پارهاى تحصيل هم كرده، در هر علم آگاهى دارد...
ميرزا اسماعيل شجاعى مظفّرى شيرازى در آغاز جلد دوم لطائف الخيال به شرح حال شاه محمد بن محمد دارابى شيرازى پرداخته و وى را مرشد و پير، مقرّب بارگاه اله، اهل عبادت و رياضت و قدس و تقوا، عرفان و تجرّد و فضل و كمال، و صاحب فتوا خوانده است.
مولانا خداداد كه ديباچۀ يكى از تأليفات او را رقم زده است بدون آنكه نام مؤلف را به صراحت ذكر نمايد اوصافى فزونتر از ديگران در شأن مؤلف مقامات السالكين آورده و اشارتى نموده كه وى در بلاد هندوستان سكونت داشته است، چنانكه گويد:
نه همين گلشن ايران از ترشّح جويبار فيضش سرسبز و ريّان است؛ بلكه در سواد هندستان، بِرَهْمَن زادگان فقير از سعى مشكورش كرور كرور رو به راه آورده كار و بارِ بت و بتكده از او خراب و ويران....
با توجه به نگاشتههاى مؤلف و نيز اوصافى كه شرح حالنگاران و مريدانش براى وى ذكر نمودهاند مىتوان اظهار داشت كه وى از عرفا بوده و به تصوّف تعلّق خاطر داشته است.