الزاهر في معاني كلمات الناس: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
# [https://ganj.irandoc.ac.ir/articles/533580 جلیلی، رضا، «ترجمه و تحلیل یکصد عبارت از کتاب الزاهر في معاني كلمات الناس»، پایاننامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، استاد راهنما: علیرضا منوچهریان، استاد مشاور: سعید واعظ، شهریورماه 1390] | # [https://ganj.irandoc.ac.ir/articles/533580 جلیلی، رضا، «ترجمه و تحلیل یکصد عبارت از کتاب الزاهر في معاني كلمات الناس»، پایاننامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، استاد راهنما: علیرضا منوچهریان، استاد مشاور: سعید واعظ، شهریورماه 1390] | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
نسخهٔ ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۵
الزاهر في معاني كلمات الناس | |
---|---|
پدیدآوران | ابن انباری، محمد بن قاسم (نويسنده) مراد، يحيي (محقق) |
ناشر | دار الکتب العلمية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | ضرب المثلهاي عربی کلمات قصار عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PN 6095 /ع4الف2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الزاهر في معاني كلمات الناس، تألیف ابوبکر محمد بن قاسم بن محمد بن بشار بن انباری (متوفی 328ق)، کتابی است که نویسنده در آن، به تبیین معانی کلماتی که مردم در نمازها، دعاها، تسبیحات و دیگر اذکاری که بهوسیله آنها به خداوند تقرب میجویند و از معانی آنها آگاهی ندارند، پرداخته است.
انگیزه تألیف
نویسنده انگیزه نگارش کتاب را تبیین معانی عبارات و کلماتی دانسته که مردم در نمازها و دعاها و تسبیحات و تقربهای خویش به پروردگار، ناآگاهانه ابراز میکنند؛ اینهمه، برای آن است که نمازگزار بداند با چه کلامی به خداوند تقرب میجوید و دعاکننده بفهمد چه چیزی را از خدا خواهان است و تسبیحکننده واقف گردد که با چه چیزی مولای خود را تعظیم مینماید... [۱].
تحقیق کتاب، توسط یحیی مراد صورت گرفته است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب بدون تبویب و فصلبندی خاصی، ارائه گردیده و مباحث، فقط با عبارت «قولهم...» از یکدیگر، جدا شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، زندگینامه مفصلی از نویسنده، ارائه گردیده است[۲].
در مقدمه مؤلف، به موضوع کتاب و انگیزه نگارش آن، اشاره گردیده است[۳].
مبحث اصلی کتاب را تبیین معانی واژگان مستعمل در اوراد و اذکار و صلوات و تسبیحات روزانه مردم تشکیل میدهد که استطرادا، به مباحث صرفی، نحوی، فقهی، حدیثی، تفسیری و تاریخی نیز در آن پرداخته شده است[۴].
در این کتاب به اختلاف موجود بین علما در معانی این کلمات اشاره گردیده و شواهدی از اشعار نیز بدان افزوده شده است. کلمات و عباراتی که در این کتاب معنا میشود، معمولا اصطلاحات و بعضا ضربالمثلهایی است که مردم به کار میبرند. مؤلف در بسیاری از موارد، کلماتی از قرآن کریم را که با کلمه مورد نظر از یک ریشهاند، یادآور شده است.
هرچند نویسنده کار خود را در این کتاب، شرح کلام جاری بر افواه مردم به هنگام ذکر و دعا و تسبیح معرفی کرده، اما در واقع، او در هر کلام و عبارت، کلمه و یا کلماتی را که دارای معانی متعدد و به اصطلاح ذومعانی هستند، شرح داده و در این امر، به اختلاف موجود بین لغویون در معانی این کلمات، اشاره کرده و ترجمه و شرح کل عبارت را وانهاده و آن را بهعهده خواننده گذارده است[۵].
بسیار اتفاق میافتد که وی در توضیح معانی واژهای، مباحث دیگر را نیز استطرادا بیان میدارد؛ تا آنجا که در حین توضیح، بخش عمدهای از مطالب را به بحث صرفی و نحوی اختصاص میدهد؛ بهعنوان مثال، در توضیح معانی کلمه حول در عبارت: «لا حول و لا قوة إلا بالله»، قسمت معتنابهی را در باب وجوه ترکیب نحوی این عبارت، ذکر کرده است[۶].
شواهد قرآنی در این کتاب، جایگاه ویژهای دارند و شیوه نویسنده بر آن است که اگر واژه مورد بحث در قرآن به کار رفته باشد، حتما متذکر آن میشود و آیه و یا آیات مربوط را ذکر میکند[۷].
نویسنده در شرح واژگان، به روایات نیز توجه دارد؛ لذا در این کتاب، روایات نقلشده نیز اندک نمیباشد[۸].
مسئله دیگری که به این کتاب، رنگ و جلوه دیگر داده، همانا استفاده از شواهد شعری فراوان است؛ بهگونهای که میتوان گفت نیمی از مباحث کتاب، اختصاص به اشعار شعرای عرب، اعم از جاهلی و مخضرمی و اسلامی دارد[۹].
در حین شرح واژگان، گاه میشود که ضربالمثلهای رائج نیز مطرح و معانی آنها، بررسی میشود و حتی بعضا علت ضرب آنها نیز ذکر گردیده است[۱۰].
بهعنوان نمونه، به یک مورد از عبارات و واژگان مطرحشده در کتاب، اشاره میگردد: «معنای این گفتار مردم در ثنای پروردگار: حسبنا الله و نعم الوكيل» (خدا ما را بس است و نیکو حمایتگری است): معنای حسبنا الله این است که خداوند ما را بس است و به همین معنی است قول خداوند تبارک و تعالی آنجا که میفرماید: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿الأنفال: 64﴾ (ای پیامبر، خدا و کسانی از مؤمنان که پیرو تواند، تو را بس است) و به همین معنی است قول شاعر که میگوید: إذا كانت الهيجاء و أنشقت العصا فحسبک و الضحاك سيف مهند (هرگاه جنگ برپا شود و اختلاف واقع گردد، شمشیر هندی برای تو و ضحاک، بس است)[۱۱].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی از کلمات و عبارات متن پرداخته شده است.