المختصر الكبير في سيرة النبي محمد صلیاللهعلیهوسلم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'ه اى ' به 'هاى ') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
قاضى عزالدين ابن جماعه از محدثان قرن هشتم هجرى | قاضى عزالدين ابن جماعه از محدثان قرن هشتم هجرى گزيدهاى از سيره نبوى تدوين كرده و نام آن را مختصر كبير گذاشته است. وى در مقدمه مى گويد اين مختصر را با تكيه كتاب دمياطى (م 705) نوشتم. نام اين كتاب و نسبت آن به مؤلف در آثارى چون الاعلان بالتوبيخ سخاوى و معجم المؤلفين كحاله ذكر شده است. | ||
هدف نويسنده، ارائه تاريخى مختصر از زندگى پيامبر با تاكيد بر روايات و اخبار صحيح و مورد قبول بوده است. | هدف نويسنده، ارائه تاريخى مختصر از زندگى پيامبر با تاكيد بر روايات و اخبار صحيح و مورد قبول بوده است. |
نسخهٔ ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۴
المختصر الکبير في سيرة النبي محمد صلی الله عليه و آله و سلّم | |
---|---|
پدیدآوران | فرحات، کرم حلمی (محقق) ابن جماعة، عبدالعزیز بن محمد (نويسنده) |
ناشر | الدار الثقافیة للنشر |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1426 ق |
چاپ | 1 |
شابک | 977-339-160-4 |
موضوع | محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 22/6 /الف2م3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
قاضى عزالدين ابن جماعه از محدثان قرن هشتم هجرى گزيدهاى از سيره نبوى تدوين كرده و نام آن را مختصر كبير گذاشته است. وى در مقدمه مى گويد اين مختصر را با تكيه كتاب دمياطى (م 705) نوشتم. نام اين كتاب و نسبت آن به مؤلف در آثارى چون الاعلان بالتوبيخ سخاوى و معجم المؤلفين كحاله ذكر شده است.
هدف نويسنده، ارائه تاريخى مختصر از زندگى پيامبر با تاكيد بر روايات و اخبار صحيح و مورد قبول بوده است.
روش تأليف
وى گزارش هاى سيره را با اشاره ذكر مىكند و گاه فقط به نام بردن از آن اكتفا مى نمايد. بنابر اين كتاب حاضر را مى توان به منزله فهرستى نسبتا كامل از موضوعات مورد توجه در تاريخ پيامبر اعظم دانست.
منابع مقاله
منابع كتاب بسيار است و مؤلف در جاى جاى كتاب به اين منابع اشاره كرده است. از اين جمله سيره ابن اسحاق، طبقات ابن سعد، سيره ابن حزم، الدرر ابن عبدالبر، الروض الانف مىباشد.
به دليل خلاصه بودن مطالب كتاب و متاخر بودن آن نسبت به دوران عصر رسالت، مورخان بعدى چندان توجهى به آن نكرده و به آن ارجاع نكردهاند.