دعاهای قرآنی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') |
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
2. ''' «رَبَّنا إنَّنا آمَنّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النّارِ» '''<ref>آل عمران: 16</ref>؛ «پروردگارا! بهيقين ما ايمان آورديم، پس گناهان ما را ببخشاى و ما را از عذاب آتش [دوزخ] نگه دار». به فرموده قرآن، اين دعا گفته و خواسته انسانهاى خداترس، باايمان و نيكوكارى است كه از پروردگارشان بهشت و نجات از دوزخ را مىطلبند. در آيههاى پيشين، از دنياطلبى و علاقه به زر و زيورهاى فانى دنيوى كه در دل بيشتر مردم راه مىيابد، سخن گفته شده و جلوههاى دلفريب دنيا، ناپايدار بشمار آمده است و براى اهل تقوا، نعمتهاى ابدى بهشت و حوريان بهشتى و رضوان الهى، پاداشى براى اهل تقوا عنوان شده است. آنگاه مىفرمايد: «خداوند به بندگانى كه چنين خواستهاى دارند [آمرزش و نجات از آتش] بينا و آگاه است». در آيه بعدى هم، ويژگىهاى ديگرى از اين بهشتيان، از جمله: صبر، صداقت، قنوت، انفاق و استغفار در سپيدهدمان را برمىشمارد. | 2. ''' «رَبَّنا إنَّنا آمَنّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النّارِ» '''<ref>آل عمران: 16</ref>؛ «پروردگارا! بهيقين ما ايمان آورديم، پس گناهان ما را ببخشاى و ما را از عذاب آتش [دوزخ] نگه دار». به فرموده قرآن، اين دعا گفته و خواسته انسانهاى خداترس، باايمان و نيكوكارى است كه از پروردگارشان بهشت و نجات از دوزخ را مىطلبند. در آيههاى پيشين، از دنياطلبى و علاقه به زر و زيورهاى فانى دنيوى كه در دل بيشتر مردم راه مىيابد، سخن گفته شده و جلوههاى دلفريب دنيا، ناپايدار بشمار آمده است و براى اهل تقوا، نعمتهاى ابدى بهشت و حوريان بهشتى و رضوان الهى، پاداشى براى اهل تقوا عنوان شده است. آنگاه مىفرمايد: «خداوند به بندگانى كه چنين خواستهاى دارند [آمرزش و نجات از آتش] بينا و آگاه است». در آيه بعدى هم، ويژگىهاى ديگرى از اين بهشتيان، از جمله: صبر، صداقت، قنوت، انفاق و استغفار در سپيدهدمان را برمىشمارد. | ||
خواستههاى اين آيه عبارت است از: 1. آمرزش گناهان؛ 2. نجات يافتن از آتش. خداوند، آمرزنده است؛ پس آمرزش گناهان را هم بايد از او خواست. خداوند، مالك روز جزاست و حساب و كتاب بندگان و داورى روز قيامت، بر عهده خود اوست و دوزخ را هم براى عقاب كافران و ستمگران و گنهكاران آفريده است؛ پس اگر رحمت او دستگير ما نشود و گناهان آمرزيده نگردند، گرفتار دوزخ خواهيم شد؛ پس، عالىترين خواسته را از او مىخواهيم كه «آمرزش» و رهايى از جهنّم است | خواستههاى اين آيه عبارت است از: 1. آمرزش گناهان؛ 2. نجات يافتن از آتش. خداوند، آمرزنده است؛ پس آمرزش گناهان را هم بايد از او خواست. خداوند، مالك روز جزاست و حساب و كتاب بندگان و داورى روز قيامت، بر عهده خود اوست و دوزخ را هم براى عقاب كافران و ستمگران و گنهكاران آفريده است؛ پس اگر رحمت او دستگير ما نشود و گناهان آمرزيده نگردند، گرفتار دوزخ خواهيم شد؛ پس، عالىترين خواسته را از او مىخواهيم كه «آمرزش» و رهايى از جهنّم است..<ref>ر.ک: متن كتاب، ص30-31</ref> | ||
3. ''' «رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أمْري وَ احْلُلْ عُقْدَة مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي» '''<ref>طه: 25-28</ref>؛ «پروردگارا! سينهام را گشاده گردان و كارم را آسان ساز و گِرهِ از زبانم بگشاى، تا سخن مرا بفهمند». خداوند، حضرت موسى و هارون را مأمور كرد كه نزد فرعون بروند و او را به يكتاپرستى دعوت كنند... دعايى كه در اين آيهها آمده، از زبان حضرت موسى(ع) است. آنچه او خواسته است، عبارت است از: «شرح صدر»، «آسانى امور»، «زبان گويا و فصيح». شرح صدر، به معناى داشتن قوت قلب و ظرفيت و تحمّل بسيار براى شنيدن حرفهاى ديگران يا برخوردهاى نامناسب يا مصائب و سختىهاست و از ضرورتهاى مهم براى رهبران و مصلحان است. خداوند به پيامبر اكرم(ص) نيز، اين موهبت را عطا كرده بود: ''' «أ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» ''' (شرح: 1). موساى كليم مىدانست كه در راه رسالت خويش و دعوت فرعونيان، با سختىهايى روبهرو خواهد شد؛ ازاينرو، درخواست شرح صدر از خدا كرد و نيز از خداوند خواست تا كار او را آسان سازد و مشكلات را از سر راهش بردارد و... بايد از خدا خواست تا در برابر سختىها، مخالفتها و كارشكنىها، به انسان طاقت و تحمّل و ظرفيت بدهد و خودش با هموارسازى راه دعوت به حق، مشكلها را از سر راه بردارد و اسباب و وسايل پيروزى و موفقيت را فراهم كند. خدا اگر بخواهد، امور را بر بندهاش آسان مىكند | 3. ''' «رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أمْري وَ احْلُلْ عُقْدَة مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي» '''<ref>طه: 25-28</ref>؛ «پروردگارا! سينهام را گشاده گردان و كارم را آسان ساز و گِرهِ از زبانم بگشاى، تا سخن مرا بفهمند». خداوند، حضرت موسى و هارون را مأمور كرد كه نزد فرعون بروند و او را به يكتاپرستى دعوت كنند... دعايى كه در اين آيهها آمده، از زبان حضرت موسى(ع) است. آنچه او خواسته است، عبارت است از: «شرح صدر»، «آسانى امور»، «زبان گويا و فصيح». شرح صدر، به معناى داشتن قوت قلب و ظرفيت و تحمّل بسيار براى شنيدن حرفهاى ديگران يا برخوردهاى نامناسب يا مصائب و سختىهاست و از ضرورتهاى مهم براى رهبران و مصلحان است. خداوند به پيامبر اكرم(ص) نيز، اين موهبت را عطا كرده بود: ''' «أ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» ''' (شرح: 1). موساى كليم مىدانست كه در راه رسالت خويش و دعوت فرعونيان، با سختىهايى روبهرو خواهد شد؛ ازاينرو، درخواست شرح صدر از خدا كرد و نيز از خداوند خواست تا كار او را آسان سازد و مشكلات را از سر راهش بردارد و... بايد از خدا خواست تا در برابر سختىها، مخالفتها و كارشكنىها، به انسان طاقت و تحمّل و ظرفيت بدهد و خودش با هموارسازى راه دعوت به حق، مشكلها را از سر راه بردارد و اسباب و وسايل پيروزى و موفقيت را فراهم كند. خدا اگر بخواهد، امور را بر بندهاش آسان مىكند..<ref>ر.ک: همان، ص65-67</ref> | ||
4. دعا در حق ديگران: ''' «رَبِّ اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَي وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِي مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظّالِمينَ إلّا تَبارًا» '''<ref>نوح: 28</ref>؛ «پروردگارا! مرا بيامرز و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه به خانه من وارد شود و همه مردان و زنان باايمان را بيامرز و ستمگران را جز هلاكت و نابودى ميفزاى». حضرت نوح(ع)، يكى از پيامبران اولوالعزم بود كه عمرى بسيار طولانى داشت و تلاش بسيارى در راه هدايت قوم خود كرد؛ هرچند آن مردم لجوج، با او دشمنى كردند و جز تعدادى اندك، كسى دعوت او را نپذيرفت و خداپرست نشد. او هم به فرمان الهى، كشتى بزرگى ساخت و در پى نفرين او، همه جا را آب فراگرفت و كافران هلاك شدند و مؤمنان نجات يافتند. داستان طوفان نوح و كشتى نجاتبخش او معروف است و در چندين آيه قرآن كريم، آمده است. در سوره نوح، هم نفرينهاى حضرت نوح(ع) بيان شده است<ref>آيههاى 21 تا 26</ref>و هم، دعاهاى او در حق بندگان شايسته و باايمان. در اين آيه، حضرت، هم خواستار آمرزش خود، پدر و مادرش و مؤمنان ديگر شده است و هم ريشهكن شدن و زيان براى ستمگران را از خداوند خواسته است<ref>ر.ک: همان، ص92-93</ref> | 4. دعا در حق ديگران: ''' «رَبِّ اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَي وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِي مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظّالِمينَ إلّا تَبارًا» '''<ref>نوح: 28</ref>؛ «پروردگارا! مرا بيامرز و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه به خانه من وارد شود و همه مردان و زنان باايمان را بيامرز و ستمگران را جز هلاكت و نابودى ميفزاى». حضرت نوح(ع)، يكى از پيامبران اولوالعزم بود كه عمرى بسيار طولانى داشت و تلاش بسيارى در راه هدايت قوم خود كرد؛ هرچند آن مردم لجوج، با او دشمنى كردند و جز تعدادى اندك، كسى دعوت او را نپذيرفت و خداپرست نشد. او هم به فرمان الهى، كشتى بزرگى ساخت و در پى نفرين او، همه جا را آب فراگرفت و كافران هلاك شدند و مؤمنان نجات يافتند. داستان طوفان نوح و كشتى نجاتبخش او معروف است و در چندين آيه قرآن كريم، آمده است. در سوره نوح، هم نفرينهاى حضرت نوح(ع) بيان شده است<ref>آيههاى 21 تا 26</ref>و هم، دعاهاى او در حق بندگان شايسته و باايمان. در اين آيه، حضرت، هم خواستار آمرزش خود، پدر و مادرش و مؤمنان ديگر شده است و هم ريشهكن شدن و زيان براى ستمگران را از خداوند خواسته است<ref>ر.ک: همان، ص92-93</ref> |
نسخهٔ ۳ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۹
دعاهای قرآنی | |
---|---|
پدیدآوران | محدثی، جواد (نويسنده) |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1389 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-540-223-3 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
«دعاهاى قرآنى»، اثر جواد محدثى (متولد سراب، 1332ش) است كه در آن، معنا و شرايط دعا را بيان كرده و برخى از ادعيه موجود در قرآن را بهصورت روان و امروزى توضيح داده است.
ساختار
كتاب حاضر، رساله مختصرى است و از مقدمه گروه اخلاق و اسرار مركز تحقيقات حج و مقدمه نويسنده و متن اصلى تشكيل شده است. روش نويسنده در اين كتاب، نثر ادبى است.
گزارش محتوا
برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:
1. نويسنده در مقدمهاش - كه مشخصات نگارش آن معلوم نشده - يادآور شده است: {| class="wikitable poem" |- ! «در كوير سينهام، چشمههاى «ربّنا» ست !! بر لبم شكوفه «آتِ ما وَعَدتنا» ست» |}.
«بند بند هستىام، ترجمان اين دعاست | «لانُزِغْ قُلوبَنا بعدَ اذْ هَدَيْتَنا»» |
---|
.
... دعا، زبان عشق و نياز بنده به درگاه خداى بىنياز است. گرايش به دعا و نيايش و اظهار تواضع و نياز در پيشگاه يك قدرت برتر و سرنوشتساز، در نهاد و فطرت انسان نهفته است. بهعبارتديگر، روى آوردن به معبود و انجام نيايش، پاسخ انسان به ندا و خواستِ فطرى و درونى خويش است...
«برداشتهام دو دست از بهر دعا | اى شاه دو عالم بنگر سوى گدا» |
---|
.
«دادى به من اذنِ ذكر نامت از لطف | ورنه تو كجا و من بىرتبه كجا» |
---|
؟!
... اين مسئله مهمى است كه بدانيم از خدا چه بخواهيم؟ هركس به اندازه معرفت و بهتناسب شناخت و شعور خويش، حاجت مىطلبد... ازاينرو تأكيد شده است كه انسان، «دعاهاى مأثور» را كه از زبان اولياى الهى بيان شدهاند، بخواند؛ زيرا متعالىترين و مفيدترين حاجتها، در دعاهاى معصومين(ع) آمده است...
«يا رب! چو بخوانىام «سَمِعْنا» گويم | فرمان تو را بهجان «أَطعْنا» گويم» |
---|
.
«بر من تو به فضل اگر «غَفَرنا» گويى | من آيم و «ربّنا ظَلمنا» گويم» |
---|
2. «رَبَّنا إنَّنا آمَنّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النّارِ» [۲]؛ «پروردگارا! بهيقين ما ايمان آورديم، پس گناهان ما را ببخشاى و ما را از عذاب آتش [دوزخ] نگه دار». به فرموده قرآن، اين دعا گفته و خواسته انسانهاى خداترس، باايمان و نيكوكارى است كه از پروردگارشان بهشت و نجات از دوزخ را مىطلبند. در آيههاى پيشين، از دنياطلبى و علاقه به زر و زيورهاى فانى دنيوى كه در دل بيشتر مردم راه مىيابد، سخن گفته شده و جلوههاى دلفريب دنيا، ناپايدار بشمار آمده است و براى اهل تقوا، نعمتهاى ابدى بهشت و حوريان بهشتى و رضوان الهى، پاداشى براى اهل تقوا عنوان شده است. آنگاه مىفرمايد: «خداوند به بندگانى كه چنين خواستهاى دارند [آمرزش و نجات از آتش] بينا و آگاه است». در آيه بعدى هم، ويژگىهاى ديگرى از اين بهشتيان، از جمله: صبر، صداقت، قنوت، انفاق و استغفار در سپيدهدمان را برمىشمارد.
خواستههاى اين آيه عبارت است از: 1. آمرزش گناهان؛ 2. نجات يافتن از آتش. خداوند، آمرزنده است؛ پس آمرزش گناهان را هم بايد از او خواست. خداوند، مالك روز جزاست و حساب و كتاب بندگان و داورى روز قيامت، بر عهده خود اوست و دوزخ را هم براى عقاب كافران و ستمگران و گنهكاران آفريده است؛ پس اگر رحمت او دستگير ما نشود و گناهان آمرزيده نگردند، گرفتار دوزخ خواهيم شد؛ پس، عالىترين خواسته را از او مىخواهيم كه «آمرزش» و رهايى از جهنّم است..[۳]
3. «رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري وَ يَسِّرْ لي أمْري وَ احْلُلْ عُقْدَة مِنْ لِساني يَفْقَهُوا قَوْلي» [۴]؛ «پروردگارا! سينهام را گشاده گردان و كارم را آسان ساز و گِرهِ از زبانم بگشاى، تا سخن مرا بفهمند». خداوند، حضرت موسى و هارون را مأمور كرد كه نزد فرعون بروند و او را به يكتاپرستى دعوت كنند... دعايى كه در اين آيهها آمده، از زبان حضرت موسى(ع) است. آنچه او خواسته است، عبارت است از: «شرح صدر»، «آسانى امور»، «زبان گويا و فصيح». شرح صدر، به معناى داشتن قوت قلب و ظرفيت و تحمّل بسيار براى شنيدن حرفهاى ديگران يا برخوردهاى نامناسب يا مصائب و سختىهاست و از ضرورتهاى مهم براى رهبران و مصلحان است. خداوند به پيامبر اكرم(ص) نيز، اين موهبت را عطا كرده بود: «أ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» (شرح: 1). موساى كليم مىدانست كه در راه رسالت خويش و دعوت فرعونيان، با سختىهايى روبهرو خواهد شد؛ ازاينرو، درخواست شرح صدر از خدا كرد و نيز از خداوند خواست تا كار او را آسان سازد و مشكلات را از سر راهش بردارد و... بايد از خدا خواست تا در برابر سختىها، مخالفتها و كارشكنىها، به انسان طاقت و تحمّل و ظرفيت بدهد و خودش با هموارسازى راه دعوت به حق، مشكلها را از سر راه بردارد و اسباب و وسايل پيروزى و موفقيت را فراهم كند. خدا اگر بخواهد، امور را بر بندهاش آسان مىكند..[۵]
4. دعا در حق ديگران: «رَبِّ اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَي وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِي مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظّالِمينَ إلّا تَبارًا» [۶]؛ «پروردگارا! مرا بيامرز و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه به خانه من وارد شود و همه مردان و زنان باايمان را بيامرز و ستمگران را جز هلاكت و نابودى ميفزاى». حضرت نوح(ع)، يكى از پيامبران اولوالعزم بود كه عمرى بسيار طولانى داشت و تلاش بسيارى در راه هدايت قوم خود كرد؛ هرچند آن مردم لجوج، با او دشمنى كردند و جز تعدادى اندك، كسى دعوت او را نپذيرفت و خداپرست نشد. او هم به فرمان الهى، كشتى بزرگى ساخت و در پى نفرين او، همه جا را آب فراگرفت و كافران هلاك شدند و مؤمنان نجات يافتند. داستان طوفان نوح و كشتى نجاتبخش او معروف است و در چندين آيه قرآن كريم، آمده است. در سوره نوح، هم نفرينهاى حضرت نوح(ع) بيان شده است[۷]و هم، دعاهاى او در حق بندگان شايسته و باايمان. در اين آيه، حضرت، هم خواستار آمرزش خود، پدر و مادرش و مؤمنان ديگر شده است و هم ريشهكن شدن و زيان براى ستمگران را از خداوند خواسته است[۸]
وضعيت كتاب
در آغاز اين كتاب، فهرست تفصيلى مطالب ذكر شده، ولى متأسفانه فهرستهاى فنى تنظيم نشده است.
در پايان كتاب، فهرست منابع آمده است كه با تأسف مشخصات كتابشناختى منابع مانند نام ناشر و سال و نوبت چاپ و... بهطور كامل ذكر نشده است.
نويسنده محترم افزون بر قرآن و نهجالبلاغة فقط از تعداد هفت منبع براى نگارش كتاب حاضر استفاده كرده است![۹]
هرچند اين اثر، نثر ادبى است، ولى گاه نويسنده پاورقىهايى آورده و ارجاعاتى داده و توضيحاتى افزوده است[۱۰]او در دو مورد به يكى از آثار خودش به نام «برگ و بار» استناد و مطلبى را از آن نقل كرده است[۱۱]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.