المنسوجات و الألبسة العربية في العهود الإسلامية الأولى: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '}}'''' به '}} '''')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
    خط ۲۰: خط ۲۰:
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10831AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10831AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
      | کتابخانۀ دیجیتال نور =6885
      | کتابخانۀ دیجیتال نور =6885
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =

    نسخهٔ ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۰۵

    المنسوجات و الألبسة العربية في العهود الإسلامية الأولي
    المنسوجات و الألبسة العربية في العهود الإسلامية الأولى
    پدیدآورانعلي، صالح احمد (نويسنده)
    ناشرشرکة المطبوعات للتوزيع و النشر
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر2003م
    چاپ1
    موضوعپارچه‌هاي اسلامی - تاريخ پوشاک اسلامی - تاريخ
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏NK‎‏ ‎‏8808‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏م‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المنسوجات و الألبسة العربية في العهود الإسلامية الأولى، اثر صالح احمد العلی، از نوع پوشاک و سیر تطوّر آن در قرون اولیه بعد از ظهور اسلام بحث کرده است. این کتاب در زمان معاصر و در یک جلد به زبان عربی به تألیف رسیده است.

    ساختار

    متن کتاب مشتمل بر نه فصل است. مؤلف در بیان مطالب و مباحث، از آیات قرآن، روایات شریفه و اشعار عربی استفاده نموده است.

    گزارش محتوا

    در فصل اول کتاب، ابتدا اهمیّت پوشاک به‌عنوان یکی از سه نیاز اساسی انسان، از قبیل خوراک و مسکن بیان شده است و تبیین شده است که تطوّر پوشاک، ارتباط وثیقی با تطوّر تمدن بشری دارد؛ چه، اینکه در ابتدا از برگ درخت و پشم و پوست حیوانات برای پوشش استفاده می‌کردند و این رفته‌رفته با پیشرفت تمدن بشری دچار تغییرات شد و بشر توانست از استخراج مواد دیگری از طبیعت برای خود پوشاک تهیه کند. لذا مسنوجات از مهم‌ترین کالاهای تجاری محسوب می‌شد. بعد از ظهور اسلام نیز که دولت قدرتمند عربی شکل گرفت، اهتمام به پوشاک بیشتر شد؛ به‌خصوص اینکه بحث پوشاک یکی از مهم‌ترین مباحث در سیره نبوی محسوب می‌شد. لذا بعد از ظهور اسلام هم در کیفیت و هم نوع مواد اولیه لباس‌ها و رنگ و دوخت و... تغییرات مهمی به وجود آمد.[۱]

    در فصل دوم، خاطرنشان شده است که چون ما از نوع و کیفیت پوشاک مربوط به قرون اولیه اطلاع نداریم و تصاویری هم که از پوشاک قرون اولیه در دست داریم، محدود و غیر دقیق است و اغلب تصاویر هم مربوط به قرون اخیر است و مکتوبات به‌خصوصی در این زمینه در قرون اولیه تألیف نشده است، لذا ناگزیریم در تحقیق پوشاک قرون اولیه به منابع لغت، حدیث، فقه و آداب و تاریخ مراجعه کنیم؛ که آن منابع هم تألیف علمای آن عصر است، نه اهل حرفه که توانسته باشند به‌صورت دقیق در مورد پوشاک نظر بدهند؛ پس معلومات آنها هم در حد ظواهر خارجی است.[۲]

    در فصل سوم، بیان شده است که در صدر اسلام برای تهیه پوشاک، از موادی مثل پنبه و پشم و کتان و ابریشم و... استفاده می‌شده است و همه این مواد اولیه در شهر، به‌خصوصی به‌صورت متمرکز، وجود نداشته و از مناطق مختلفی تهیه می‌شده است.[۳] در فصل چهارم، مراکز تولیدات پوشاک و نساجی در قرون اولیه در شهرهای عربی معرفی شده است. از جمله این مراکز، عبارت است از: یمن که برد یمانی آن معروف است و برخی به لباس یمنی خود افتخار می‌کرده‌اند. انواع مختلف منسوجات یمنی عبارت بود از: اتحمیه، حبره، عصب، جندیه، ‌نجرانیه، سعیدیه، معافریه، سحولیه، عدنیه و صبریه.

    مراکز دیگر تولید پوشاک، عبارت بودند از بحرین و عمان که در بحرین منسوجات قطریه و در عمان منسوجات صحاریه تولید می‌شده است. منسوجات عراق عبارت بودند از: نرسیه، کسکریه، بصریه، میسانیه و کوفیه. در ادامه از منسوجات بغداد، مصر، شام، اهواز و پوشاک مناطق کردنشین و ارمنی‌نشین سخن رفته است.[۴]

    در فصل پنجم، مراکز تولید پوشاک و نساجی در ایران در قرون اولیه معرفی شده است. مؤلف، معتقد است که تولید پوشاک در ایران، بیشتر در شهرهایی مثل اصفهان، نیشابور، مرو و ماوراءالنهر بوده است.[۵]

    در فصل ششم، از رنگ پوشاک بحث شده است. رنگ لباس از بارزترن مظاهر زینت محسوب می‌شده است و در تاریخ در موضوع رنگ لباس مطالبی مطرح شده است؛ به‌خصوص رنگ سیاه، سفید، سبز و قرمز، از جهت حرفه رنگرزی از رونق قابل توجهی برخوردار بوده است و پیامبر اسلام(ص) رنگ سفید را بهترین رنگ برای لباس معرفی کرده است.[۶]

    در فصل هفتم، انواع پوشاک مطرح شده است؛ به‌طوری که افراد مختلف در مناطق مختلف از نظر تعداد پوشاکی که بر تن می‌کردند و اندازه و نوع آن مختلف بوده‌اند؛ انواع مختلف لباس مثل پیراهن، ردا، قبا، عمامه، قلنسوه و....[۷]

    در فصل هشتم، از این بحث می‌شود که در گذشته هرکسی شأن و زیّ خاص خود را داشت و لباس مناسب با آن را می‌پوشید؛ به‌عنوان مثال، قضات عمامه سیاه بر سر می‌گذاشتند و فقها قلنسوه بلند می‌پوشیدند و نصرانی‌ها از پوشیدن قبا خودداری می‌کردند.[۸]

    در فصل نهم، پوشاک‌های مختلف بر اساس نوع ماده و نوع بافت آن و قیمت‌های متفاوتی که داشته است مطرح می‌گردد. افراد بر اساس وسع مالی خود اقدام به تهیه پوشاک می‌‌کردند. همچنین جنس کفن افراد مختلف هم به‌حسب کیفیت متفاوت بوده است.[۹]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب، در پایان کتاب و آدرس مطالب در پاورقی ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص5-13
    2. ر.ک: همان، ص15-23
    3. ر.ک: همان، ص23-66
    4. ر.ک: همان، ص67-112
    5. ر.ک: همان، ص113-128
    6. ر.ک: همان، ص129-188
    7. ر.ک: همان، ص189-218
    8. ر.ک: همان، ص219-244
    9. ر.ک: همان، ص245-266

    منابع مقاله

    متن کتاب.

    وابسته‌ها