۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'قدس الله روحه' به 'قدساللهروحه') |
جز (جایگزینی متن - 'كتابها' به 'کتابها') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==آغاز راه== | ==آغاز راه== | ||
سيد حسين، كه عابد شهرت داشت، دانشورى پارسا و پژوهشگرى توانا بود. پژوهشگرى كه بيشتر وقتش را در تحقيق مسائل معنوى مى گذراند. | سيد حسين، كه عابد شهرت داشت، دانشورى پارسا و پژوهشگرى توانا بود. پژوهشگرى كه بيشتر وقتش را در تحقيق مسائل معنوى مى گذراند. کتابهايى مانند الفتوحات الغيبية فى الختوم و الاحراز و الادعيه و دموع الشمعة فى ادعية ليلة الجمعه، كه از آن بزرگمرد بر جاى مانده، نشانگر دانش، بينش و كردار عارف بيداردل سامراست. | ||
همسرش مريم نيز در گروه دانشوران جاى داشت و در رياضيات، تاريخ ادبيات و شعر سرآمد بانوان روزگار بود. | همسرش مريم نيز در گروه دانشوران جاى داشت و در رياضيات، تاريخ ادبيات و شعر سرآمد بانوان روزگار بود. | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
انحلال مجلس براى سيد هبةالدين فرصتى طلايى بود. او هر چند از درد چشم و كاهش شديد بينايى رنج میبرد، ولى مى توانست ديگر بار به پژوهشهاى ژرف خويش پردازد. بنابراين در صحن شريف امام كاظم عليهالسلام كتابخانهاى با عنوان «مكتبة الجوادين العامه» بنياد نهاد، جايگاهى براى پذيرش ميهمانان در آن پديد آورد تا ضمن ديدار با مردم و انديشمندان، آنها را با دردهاى جامعه آشنا سازد. البته آن فقيه بيدار بدين مقدار بسنده نكرده، همه روزه به انبوه نامههاى رسيده، پاسخ مى گفت و مخاطبانش را با مسؤوليتهايشان آشنا مى ساخت. | انحلال مجلس براى سيد هبةالدين فرصتى طلايى بود. او هر چند از درد چشم و كاهش شديد بينايى رنج میبرد، ولى مى توانست ديگر بار به پژوهشهاى ژرف خويش پردازد. بنابراين در صحن شريف امام كاظم عليهالسلام كتابخانهاى با عنوان «مكتبة الجوادين العامه» بنياد نهاد، جايگاهى براى پذيرش ميهمانان در آن پديد آورد تا ضمن ديدار با مردم و انديشمندان، آنها را با دردهاى جامعه آشنا سازد. البته آن فقيه بيدار بدين مقدار بسنده نكرده، همه روزه به انبوه نامههاى رسيده، پاسخ مى گفت و مخاطبانش را با مسؤوليتهايشان آشنا مى ساخت. | ||
سرانجام تيرگى بر ديدگان مصلح بزرگ جهان اسلام سايه افكند و آن دانشور فرازانه را در نابينايى فرو برد. البته از دست دادن بينايى هرگز وى را از تحقيق و نگارش باز نداشت. هر روز | سرانجام تيرگى بر ديدگان مصلح بزرگ جهان اسلام سايه افكند و آن دانشور فرازانه را در نابينايى فرو برد. البته از دست دادن بينايى هرگز وى را از تحقيق و نگارش باز نداشت. هر روز کتابهاى مورد نياز را برايش مى خواندند و آن بزرگمرد به عادت معمول مقاله يا كتاب مى نوشت. او همواره مى گفت: پروردگار لطف كرده هر روز مى توانم به اعانت دست چهل صفحه بنويسم. | ||
==تأليفات== | ==تأليفات== |
ویرایش