الأخلاق الإسلامية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
خط ۲۷: خط ۲۷:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
مؤلف، در هر فصلى پيرامون بخشى از مسائل اخلاقى سخن رانده است؛ مثلا در فصل اول به موضوعاتى چون نظافت، طهارت جوارح، استحمام و مسواك پرداخته، در فصل دوم به چند موضوع از فروع دين اشاره نموده، در فصل سوم به چند موضوع غير مرتبط به هم، مانند كسالت، تكبر و علم پرداخته، در فصل چهارم به برخى از روابط بين افراد، مانند پدر و فرزند، زوجين و ارحام اشاره نموده و در فصل پنجم به الفت و وحدت، راه كسب الفت و چندين مسئله اخلاقى ديگر اشاره نموده است.
مؤلف، در هر فصلى پيرامون بخشى از مسائل اخلاقى سخن رانده است؛ مثلاًدر فصل اول به موضوعاتى چون نظافت، طهارت جوارح، استحمام و مسواك پرداخته، در فصل دوم به چند موضوع از فروع دين اشاره نموده، در فصل سوم به چند موضوع غير مرتبط به هم، مانند كسالت، تكبر و علم پرداخته، در فصل چهارم به برخى از روابط بين افراد، مانند پدر و فرزند، زوجين و ارحام اشاره نموده و در فصل پنجم به الفت و وحدت، راه كسب الفت و چندين مسئله اخلاقى ديگر اشاره نموده است.


مؤلف، در فصل اول، طهارت را از اوليات شرع اسلامى معرفى كرده است. وى خاطرنشان مى‌كند كه منظور از طهارت، طهارت ظاهرى نيست، بلكه طهارت باطنى است كه در مقابل قذارت و خبث باطنى مطرح مى‌شود. همچنين بيان مى‌دارد كه قذارت بر دو قسم است: معنوى و ظاهرى.
مؤلف، در فصل اول، طهارت را از اوليات شرع اسلامى معرفى كرده است. وى خاطرنشان مى‌كند كه منظور از طهارت، طهارت ظاهرى نيست، بلكه طهارت باطنى است كه در مقابل قذارت و خبث باطنى مطرح مى‌شود. همچنين بيان مى‌دارد كه قذارت بر دو قسم است: معنوى و ظاهرى.
خط ۳۳: خط ۳۳:
اين هر دو، از نقائصند و شخص را منفور افراد قرار مى‌دهند و او را از كمال ساقط مى‌كنند و به مرحله دنائت و پستى مى‌رسانند؛ اگرچه، قذارت و آلودگى معنوى، پست‌كننده‌تر و ساقطكننده‌تر است. وى اشاره مى‌كند كه بعضى بين اين دو تفاوت قائل شده‌اند و گفته‌اند آلودگى ظاهرى، با چشم ديده مى‌شود، لذا صاحب آن، سريع‌تر جلوى آن را مى‌گيرد و از آن خلاصى مى‌يابد، اما باطنى، جز با تجربه كشف نمى‌شود.
اين هر دو، از نقائصند و شخص را منفور افراد قرار مى‌دهند و او را از كمال ساقط مى‌كنند و به مرحله دنائت و پستى مى‌رسانند؛ اگرچه، قذارت و آلودگى معنوى، پست‌كننده‌تر و ساقطكننده‌تر است. وى اشاره مى‌كند كه بعضى بين اين دو تفاوت قائل شده‌اند و گفته‌اند آلودگى ظاهرى، با چشم ديده مى‌شود، لذا صاحب آن، سريع‌تر جلوى آن را مى‌گيرد و از آن خلاصى مى‌يابد، اما باطنى، جز با تجربه كشف نمى‌شود.


ايشان در همين فصل اول، به انواع طهارت مثل طهارت چشم، جسم، دهان و دندان و... مى‌پردازد؛ مثلا در باب طهارت چشم بيان مى‌دارد كه يكى از صفات حميده انسان، طهارت چشم است از خيانت و اين پاكى با اجتناب از محرمات الهى، حاصل مى‌گردد، همچنين با اجتناب و اعراض از اموال مردم و آنچه كه در دست مردم است، لذا خداوند متعال، رسول مكرم اسلام را از اين رذيله نهى فرموده و در سوره طه آيه 131 مى‌فرمايد: «چشمت را به آنچه كه به آنها داديم نينداز كه آنچه كه به آنها داديم، بهجت و شادى براى زندگى دنياست».
ايشان در همين فصل اول، به انواع طهارت مثل طهارت چشم، جسم، دهان و دندان و... مى‌پردازد؛ مثلاًدر باب طهارت چشم بيان مى‌دارد كه يكى از صفات حميده انسان، طهارت چشم است از خيانت و اين پاكى با اجتناب از محرمات الهى، حاصل مى‌گردد، همچنين با اجتناب و اعراض از اموال مردم و آنچه كه در دست مردم است، لذا خداوند متعال، رسول مكرم اسلام را از اين رذيله نهى فرموده و در سوره طه آيه 131 مى‌فرمايد: «چشمت را به آنچه كه به آنها داديم نينداز كه آنچه كه به آنها داديم، بهجت و شادى براى زندگى دنياست».


در ذيل اين آيه به تفسير آن و ذكر مثال‌هايى مى‌پردازد و احاديثى را در توضيح آن ذكر مى‌نمايد.
در ذيل اين آيه به تفسير آن و ذكر مثال‌هايى مى‌پردازد و احاديثى را در توضيح آن ذكر مى‌نمايد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش