ابن ابیعقیل عمانی، حسن بن علی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ابنعقیل' به 'ابن عقیل') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
</div> | </div> | ||
'''حسن بن علی ابنابیعقیل عمانى''' محدّث، فقیه و متکلّم شیعیِ در سده ۴ق | |||
گفته شده که ایشان یمنی است و عمان از سواحل درياى يمن است. | |||
'''حسن بن علی ابنابیعقیل عمانى''' گفته شده که ایشان یمنی است و عمان از سواحل درياى يمن است. | |||
او در آغاز غيبت كبرى مىزيسته است. | او در آغاز غيبت كبرى مىزيسته است. |
نسخهٔ ۱ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۵۰
نام | ابنابیعقیل عمانی، حسن بن علی |
---|---|
نامهای دیگر | عقیل عمانی، حسن بن علی
ابنابیعقیل، حسن بن علی حذاء عمانی، حسن بن علی ابن عقیل، حسن بن علی عمانی، ابومحمدحسن |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 329 ق |
اساتید | |
برخی آثار | رسالتان مجموعتان من فتاوی العلمین علی بن الحسین بن بابویه القمی المتوفی 329هـ. ق. و الحسن بن علی بن ابیعقیل العمانی المتوفی بعده |
کد مؤلف | AUTHORCODE94AUTHORCODE |
حسن بن علی ابنابیعقیل عمانى محدّث، فقیه و متکلّم شیعیِ در سده ۴ق
گفته شده که ایشان یمنی است و عمان از سواحل درياى يمن است.
او در آغاز غيبت كبرى مىزيسته است.
از «بحر العلوم» نقل شده است كه او استاد جعفر بن قولويه بوده و جعفر بن قولويه استاد شيخ مفيد بوده است. اين قول از قول بالا كه جعفر بن قولويه را همدوره على بن بابويه معرفى كرده است، اقرب به تحقيق است.
آراء ابن ابى عقيل در فقه زياد نقل مىشود. او از چهرههايى است كه مكرر به ناماو در فقه بر مىخوريم.
حسن بن ابى عقيل ملقب به «حذاء» معروف به «عمانى» و «ابن عقيل»، كنيهاش «ابوعلى»، از فقهاى بزرگ و از بزرگان اماميه و از متكلمين وارستهاى است كه معاصر با ثقة الاسلام كلينى (متوفى329) بوده، و از اساتيد شيخ مفيد به شمار مىآيد.
گفتار بزرگان
مرحوم مدرس صاحب ريحانة الادب درباره او مىنويسد:
«شيخ مفيد به غايت او را ستوده است و او نخستين كسى است كه در اول غيبت كبرى، فقه را مهذب كرد و با قواعد اصوليه تطبيقش نمود، طريق اجتهاد و تطبيق احكام با ادله و اصول آنها را باز كرد. بعد از او «ابن جنيد اسكافى»، هم همان طريق را پيمود. بدين جهت است كه در اصطلاح فقها، اين دو فقيه جليل القدر به «قدیمین» (دو تن از قدما) تعبير آورده مىشود. آراء ابن عقيل محل توجه و اعتناى بيشتر محقق حلى و علامه و متاخرين قرار گرفته است و از فتاواى نادره او عدم تنجس آب قليل به مجرد ملاقات با نجس، وجوب اذان و اقامه در نماز صبح و شام و بطلان نماز در صورت ترك آنها (اذان و اقامه) است...»
مرحوم ميرزا عبدالله افندى صاحب رياض العلماء درباره او گويد:
«فقيه بزرگ، متكلم اصيل، شيخ بزرگوار، معروف به ابن ابى عقيل، اقوال و آراء او در کتابهاى ما مورد نقل قول قرار گرفته است، با آنكه مردم سرزمين عمان همگى از خوارج و ناصبيها هستند، ولى به نظر مىرسد كه آنان پس از سده سوم از ديار مغرب بهآن منطقه آمده باشند.»
او مىافزايد: «علامه در کتاب «خلاصة الاقوال» توصيف و تجليل فراوانى از او به عمل آورده است.»
نجاشى، صاحب کتاب رجال معروف، پس از توصيف او به ثقة و فقيه و متكلم بودن، و پس از ذكر کتابهاى او، از کتاب «المتمسك بحبل آل الرسول(ص)» نام مىبرد و مى گويد: «کتاب بسيار مشهورى در ميان شيعه مىباشد. كمتر كسى پيدا مىشود كه وارد خراسان گردد و از آن کتاب نسخه يا نسخههايى تهيه نكرده باشد. از استادم ابا عبدالله شنيدم كه در حق اين مرد فراوان مدح و ثنا مىگفت.»
فقيه بزرگوار شيعه، شيخ طوسى در کتاب «الفهرست» درباره او مىگويد:
«ابن ابى عقيل عمانى، داراى کتابهاى متعددى است. او از زمره متكلمين شيعه بوده و کتابهايى در فقه دارد. و کتاب «الكر و الفر» (در امامت)، و «المتمسك بحبل آلالرسول» (در فقه) را ذكر كرده است.»
ابن شهر آشوب در معالم العلماء، ص37، و مرحوم شيخ حر عاملى در املالآمل (2/61)، عين مطالب گذشته را در حق او نقل نمودهاند و او را با علم و فضيلت و فقاهت و كلامى بودن توصيف نمودهاند.
شيخ اردبيلى صاحب جامع الرواة درباره او سخن نجاشى را نقل مىكند و مىگويد: «حسن بن على بن ابى عقيل حذاء، فقيه وارسته و متكلم است و کتابهايى در زمينه فقه و كلام دارد. از استادم ابوعبدالله شنيدم كه فراوان در حق او ثنا و تعريف مىنمود...»
آیتالله سيد حسن صدر، مؤلف کتاب «تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام» او را در گروه فقهاى بزرگ اماميه نام برده است و درباره او چنين مىنويسد:
«او بزرگ شيعه و آبرو و اعتبار آنان، متكلم، فقيه، ركن و مؤسس در فقه و محقق در علوم شرعى و مدقق در علوم عقلى، کتابهاى متعددى در فنون اسلامى دارد، ولىشهرت او در فقه و استنباط احكام شرعى است. او معاصر كلينى و از علماى قرن سومهجرى مىباشد...»
آیتالله خويى صاحب معجم رجال الحديث، پس از نقل اقوال و آراء نجاشى، شيخ طوسى و علامه حلى مىفرمايد: «شهرت و اعتبار او، عظمت علمى و عملى اين شخصيت، در بين فقهاى اعلام، ما را بى نياز از اطاله سخن و تعرض به اقاويل و كلمات آن بزرگان مىنمايد.»
وفات
با همه تلاشى كه در رابطه با شناخت تاريخ دقيق وفات او صورت گرفت و به صاحبان فن نيز مراجعه شد، چيزى به دست نيامد، ولى با توجه به هم عصر بودن او با ثقة الاسلام كلينى و ابن بابويه (صدوق اول)، حدس زده مىشود كه وفات او نيز همان نيمه اول قرن چهارم، در حدود 330 تا 350 هجرى رخ داده باشد.
رحمتخدا و رضوان او شامل حالش باد
منابع مقاله
- آشنايى با علوم اسلامى: ص294، چاپ دفتر انتشارات اسلامى
- ريحانة الادب: ج7، ص360
- رياض العلماء: ج 1، ص204
- رجال نجاشى: ص48، كد معرفى 100، چاپ جامعه مدرسين قم
- الفهرست: ص54
- جامع الرواة: ج 1، ص911
- تاسيس الشيعه: ص303
- معجم رجال الحديث: ج 5، ص22، كد معرفى2933