البلوغ حقيقته، علامته و أحكامه و تليه رسالة في تأثير الزمان و المکان علی استنباط الأحکام: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE554AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE554AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =1320 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =1320 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = |
نسخهٔ ۱ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۱۶
البلوغ، حقیقته، علامته و احکامه | |
---|---|
پدیدآوران | سبحانی تبریزی، جعفر (نويسنده) |
ناشر | موسسه امام صادق علیهالسلام |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1377 ش |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
البلوغ حقيقته، علامته و أحكامه و تليه رسالة في تأثير الزمان و المکان علی استنباط الاحکام، تأليف آیتالله جعفر سبحانى (1308-)، در موضوع احكام و شرايط بلوغ از ديدگاه فقه استدلالى شيعه بحث مىكند.
انگيزه تأليف
نويسنده در مقدمه به جنبههاى مختلف بلوغ اشاره كرده كه اين بحث هم از ديدگاه پزشکى مورد اهميت است و هم از نظر حقوقى و قانونى؛ ولى آنچه كه او را بر نگارش اين كتاب برانگيخته، بررسى جنبههاى فقهى بلوغ، به ويژه بلوغ دختران است.
ساختار
اين نوشتار رساله ايست مربوط به بلوغ و در ابتداى آن بلوغ از ديدگاه قرآن و روايات در دو بخش مستقل آمده، سپس سن بلوغ پسران و دختران در دو مقام مستقل به همراه ادله هر كدام ذكر شده است. در بخش بلوغ دختران 10 طائفه از روايات و پرسش و پاسخهايى مربوط به آن مورد مطالعه قرار گرفته است.
گزارش محتوايى
نگارنده پس از بيان اهميت مسأله بلوغ در مقدمه رساله اول به ديدگاه قرآن در اين باره و شرح و تفسير 3 گروه از آيات قرآن مىپردازد كه مهمترين آنها آياتى است كه بلوغ الحُلُم را مطرح كرده. وى چند احتمال در معناى آن ذكر مىكند و مفهوم سوم را برگزيده كه حلم را به اهتلام معنا كرده است.
در بخش بعد بلوغ را از ديدگاه روايات بررسى كرده و معتقد است در كلمات معصومان براى بلوغ 3 علامت ذكر شده است: 1-احتلام 2-انبات 3-سن بلوغ.
براى هر كدام روايات متعدد مىآورد و به بحث فقهى درباره آنها در دو مقام مىپردازد:
الف) بلوغ پسران: مشهور فقها معتقدند سن بلوغ پسران 15 سال است.
نگارنده براى اين قول نمونههاى متعددى را مىآورد و درباره آن به بحث مىپردازد؛ ولى در مقابل اقوال مخالفى هم از اهل سنت وجود دارد كه مؤلف آنها را نقل و نقد كرده و دليل قول مشهور را به طور مفصل بيان مىكند.
البته رواياتى هم وجود دارد كه سن 13 سال را براى بلوغ پسران ذكر كردهاند و همچنين رواياتى هم بر جواز تصرف پسر كوچك 10 ساله وجود دارد كه نويسنده سعى كرده اين دسته از روايات را توجيه كند.
ب) بلوغ دختران:وى معتقد است مشهور فقهاى شيعه سن بلوغ دختران را 9 سال ذكر كردهاند و اين شهرت فتوايى را آنقدر مسلّم مىداند كه نيازى به ذكر فتاوا نمىبيند. و بر اين باور است كه برخى از اقوال كه حد بلوغ دختران را 10 سال ذكر كردهاند اتمام 9 سالگى و ورود به 10 سالگى منظورشان بوده و اقوال متعددى را در اين زمينه مىآورد و به همين صورت كلامشان را توجيه مىكند.
و در ادامه 10 طايفه از روايات كه دلالت بر 9 سالگى بلوغ دختران دارد را ذكر كرده و به شرح آنها مىپردازد و در پايان پرسش و پاسخهايى را در اين رابطه مطرح و جواب مىگويد.
مصنف در ادامه اين رساله احتمال 13 سالگى را مطرح مىكند و مىگويد اين قول در بين فقهاى گذشته و حال طرفدارى ندارد مگر محقق كاشانى كه به چند روايت استدلال كرده ولى آن روايات از نظر سند و دلالت مورد خدشه هستند.
سومين قولى كه مطرح مىشود آن است كه بلوغ دختران را منوط به حيض مىكند و اين پديده را يك نشانه طبيعى مىداند كه بچه را از حالت كوچكى خارج و به دوره جديد وارد مىكند. مؤلف اين قول را نيز مورد نقد فقهى قرار داده است.