گزارش سفیر کشور پرتغال در دربار شاه سلطان حسین صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
    خط ۲۱: خط ۲۱:
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE3244AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE3244AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
      | کتابخانۀ دیجیتال نور =12969
      | کتابخانۀ دیجیتال نور =12969
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =

    نسخهٔ ‏۲۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۱۵

    گزارش سفیر كشور پرتغال در دربار شاه سلطان حسین صفوى‏
    گزارش سفیر کشور پرتغال در دربار شاه سلطان حسین صفوی
    پدیدآورانفیدالگو، گریگوریو پرییرا (نويسنده)

    اوبن، ژان (مترجم)

    حکمت، پروین (مترجم)
    ناشردانشگاه تهران
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1357 ش
    چاپ1
    موضوعایران - روابط خارجی - پرتغال

    ایران - سیر و سیاحت - قرن 12ق.

    پرتغال - روابط خارجی - ایران
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DSR‎‏ ‎‏1245‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏گ‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    گزارش سفیر کشور پرتغال در دربار شاه سلطان حسین صفوی، كتابى است به زبان فارسى حاوى گزارش‌هاى سفير پرتغال در ايران؛ گرگوريوپريرا فيدالگو، در خلال سال‌هاى 1696 تا 1697م.

    ساختار

    مقدمه مترجم فارسى؛ خانم پروين حكمت، ديباچه ژان اوبن؛ (مترجم كتاب از پرتغالى به زبان فرانسه)، مدير تحقيقات در مدرسه تجربى تتبعات عالى در دانشگاه سوربن (پاريس)، مقدمه مؤلف و گزارش سفر وى ساختار كتاب حاضر را شكل مى‌دهد.

    گزارش محتوا

    خليج فارس به علت راه دريايى ممتاز و مخصوصا قرار داشتن بر سر راه شبه قاره هند، از ديرباز مورد توجه بسيارى از كشورها بوده است و كشورهاى كرانه‌نشين اين خليج نيز از اهميت آن آگاه بوده‌اند.

    در قرن هفده ميلادى خليج فارس صحنه رقابت چند كشور اروپايى بود و شايد بتوان گفت، يكى از اولين قدم‌هاى استعمارى از راه همين خليج برداشته مى‌شود؛ اما ادامه اهميت خليج‌فارس نه تنها به زمان ما نيز كشيده شده است، بلكه بر اهميت آن امروزه بيش از پيش افزوده گرديده است. موضوع كتاب حاضر گزارش سفر گرگوريوپريرا فيدالگو سفير پرتغال و حكومت گوآ در هند در نواحى خليج‌فارس و به ويژه اقامت در بندر كنگ (ايران) است. اين گزارش‌گر، پس از سفرى دور و دراز با اسب و خيمه و ساير تجهيزات و با مترجم و مهماندارى ايرانى از راه لار و شيراز عازم دربار اصفهان مى‌شود.

    زمان سفر اين سفير مصادف است با اواخر دوران صفوى كه افول اين سلسله آغاز شده است. همچنين مقارن با ضعف نيروى دريايى پرتغال و جايگزينى اين نيرو به وسيله نيروى دريايى انگليس است. متأسفانه گزارش‌گر اين جايگزينى را يا نديده يا ناديده رها كرده است. اما به افول سلسله صفوى اشاره مى‌كند.

    كتاب از ارزش ادبى عارى است. حتى به علت ضعف شخصيت گزارش‌گر، آينه تمام نماى زمانه خودش هم نيست. بى‌طرفانه هم نگارش نيافته، بلكه آكنده از حب و بغض و تعصبات دينى است، چنانكه خواننده توجه خواهد يافت، اين سفير كه فريفته جاه و جلال و تجمل بسيار است، در مأموريت خود موفق نمى‌شود و تنها توفيقى كه مى‌يابد دخالت در يك امر مذهبى است كه يك اسقف مسيحى رانده شده، از جلفا را به كليسايش در جلفا باز مى‌گرداند.

    اما مأموريت سفير چيست؟ اتحاد با ايران براى جنگ عليه اعراب و اين كارى است كه استعمار همواره كرده است؛ يعنى مشرق زمينى‌ها را به جان هم بيندازد و موجب تضعيف نيروهاى آن‌ها بشود و خود ايمن و مرفه و غنى گردد. درست در همين زمان است كه هلندى‌ها نيز دربار اصفهان را به جنگ با ترك‌ها ترغيب مى‌كنند، خوشبختانه شاه صفوى با همه ضعف شخصى و فساد دربارش هوشيار است و تن به اين جنگ نمى‌دهد و سفير با دست خالى مراجعت مى‌نمايد.

    اما گزارش سفير بيش از همه شخصيت خود وى را آشكار مى‌كند. اين سفير در خانه صدراعظم ايران جاسوس مى‌گمارد، با شكوهى بى‌حد به اصفهان وارد مى‌شود و به محض مشاهده كوچك‌ترين خدشه در مراسم استقبال بى‌جهت يا با جهت مى‌رنجد و قهر مى‌كند و پيام شكوه‌آميز براى شاه و صدراعظم و ديگران مى‌فرستد و روزى كه شاه در يك بار عام در ميدان نقش جهان اصفهان او را هم ضمن پذيرايى از ديگر سفراى خارجى مى‌پذيرد، باز به او برمى‌خورد و با لطايف الحيل شاه را وا مى‌دارد كه برايش ملاقات خصوصى ترتيب دهد. ضمنا طى گزارشش، از انتقاد از مردم ايران و شاه و مذهب ايرانيان كوتاهى نمى‌كند. مى‌نويسد كه رشوه و پول حلال مشكلات در ايران است و از ظلم شاه وقت و اخاذى او از رعايا و سران كشور به عنوان هديه نوروزى ذكر مى‌كند.

    گزارش نماينده نايب‌السلطنه هندوستان و مشاور پادشاه پرتغال كه به سمت سفارت به دربار ايران رفته است، حاوى حوادث مسافرت دريايى و توافق‌ها و گفتگوهايى است كه به فرمان كنت ويلاوردى نايب‌السلطنه گوآ (هندوستان) در سال 1696م. در طى آن سفارت به انجام رسانده است.

    روز بيست و هشتم سفر سفير پرتغال، اعتمادالدوله صدراعظم، دستورى مبنى بر مخارج ضرورى مسافرت وى صادر كرد و نيز نامه‌اى را كه ترجمه آن در كتاب آمده است، به وى سپرد.

    گزارش‌هاى اين سفرنامه از 1696م. آغاز و در 25 اكتبر 1697م. خاتمه مى‌يابد.

    وضعيت كتاب

    كتاب فاقد فهرست‌هاى تفصيلى است و فقط پاورقى‌هاى مترجم فارسى را دربردارد.

    منابع مقاله

    1. متن كتاب.
    2. مقدمه مؤلف.
    3. مقدمه مترجم فارسى و نيز مترجم فرانسوى اثر.