فقه العولمة: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==گزارش محتوا== ' به '==گزارش محتوا== ') |
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فقه العولمة، دراسة إسلامية معاصرة''' اثر حضرت آیتالله [[حسینی شیرازی، محمد|سيد محمدحسینى شيرازى]] (1347-1422ق) مىباشد كه در آن ابعاد مختلف سياسى، فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى جهانى شدن را از ديدگاه اسلام و فقه شيعه به عربى مورد بحث قرار داده است. | '''فقه العولمة، دراسة إسلامية معاصرة''' اثر حضرت آیتالله [[حسینی شیرازی، محمد|سيد محمدحسینى شيرازى]] (1347-1422ق) مىباشد كه در آن ابعاد مختلف سياسى، فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى جهانى شدن را از ديدگاه اسلام و فقه شيعه به عربى مورد بحث قرار داده است. | ||
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۱۹
فقه العولمه | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی شیرازی، محمد (نويسنده) |
ناشر | موسسة المجتبی |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1423 ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
فقه العولمة، دراسة إسلامية معاصرة اثر حضرت آیتالله سيد محمدحسینى شيرازى (1347-1422ق) مىباشد كه در آن ابعاد مختلف سياسى، فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى جهانى شدن را از ديدگاه اسلام و فقه شيعه به عربى مورد بحث قرار داده است.
انگيزه تأليف
ديدگاههاى همه جانبه اسلام در حوزههاى فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و سياست نويسنده را برانگيخته تا در مقابل طرح جهانى شدن و يكسانسازى جهان، توسط غرب به بيان ايدههاى جهانى كه در صورت اجرايى شدن به صلح و اصلاح عالم مىانجامد، بپردازد.
او معتقد است منابع اسلامى در همه ابعاد وجودى انسان غنى است و بايد اين نظريهها را به صورت آكادميك به جهان ارائه كرد.
ساختار
پس از مقدمه كوتاه ناشر و مقدمه نسبتاً مفصل مركز الإمام الشيرازي للبحوث والدراسات با مقدمه مؤلف شروع مىشود كه در آن تعريف عولمه از نظر لغوى و اصطلاحى تبيين شده است و در فصول متعددى به بيان جهانى بودن ديدگاههاى اسلامى و تحليل و نقد طرح جهانى شدن غرب پرداخته است.
راههايى براى نجات غرب از طرح جهانى شدن، نتايج مباحث گذشته و يك خاتمه عناوين پايانى را تشكيل مىدهند.
گزارش محتوا
«العولمة» به معناى وحدت يافتن تمام عالم در همه امور به شكل و هيأت واحد است، به طورى كه مانند يك خانواده و خانه باشد و فقير و غنى در آن نباشد و وحدت چنان عالم را گرفته باشد كه نشود ابعاد مختلف براى جهان فرض كرد و همه جهات اقتصادى، فرهنگى، سياسى و اجتماعى جامعه در خدمت حيات انسانى قرار گيرد. ولى آنچه امروزه به عنوان جهانى شدن در غرب مطرح است توسعه نفوذ كشورهاى اروپايى و آمريكا در ممالك ديگر و استفاده از منابع اقتصادى آنها و تغيير ماهيت فرهنگى و اجتماعى جوامع غيرغربى است.
نگارنده پس از ذكر تعاريف مختلف براى جهانى شدن به مفهوم اين پديده از ديدگاه اسلامى پرداخته و مبناى اصلى طرح وحدت عالم را از ديدگاه اسلام فطرت اجتماعى بشر بيان كرده است و جهانى شدن صحيح و سالم را لازمه اصلاح عالم مىداند.
او معتقد است جهانى شدن به معناى درست آن اول بار توسط پيامبر گرامى اسلام(ص) مطرح شد و با مطالعه تمام جهات اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى اسلام اين مطلب قابل اثبات است.
او با ذكر نامههاى پيامبر(ص) به سران ممالك آن را اقدام صريح آن حضرت در راه جهانى شدن مىداند.
وى همچنين ديدگاههاى حقوق بشرى اسلام را دليل ديگرى بر جهانى بودن دين اسلام معرفى مىكند و معتقد است: پس از مطالعه دقيق اين پديده به اين نتيجه مىرسيم كه جهانىسازى براى جامعه اسلامى جز استعمار و تسلط اقتصادى، سياسى و فرهنگى غرب بر مسلمانان چيزى به همراه نخواهد داشت.
و در ادامه احكام و ديدگاههاى اسلام در بعد فرهنگى و عقيدتى كه مىتواند مبانى نظريه وحدت عالم شود را توضيح مىدهد كه از جمله آنها موارد زير مىباشد: نظريه فطرت، آزادى فرهنگى، آداب تعليم و تربيت، تأكيد اسلام بر علمآموزى. او در بعد اجتماعى نيز موارد زير را عامل وحدتبخش جامعه بشرى معرفى مىكند: تأكيد اسلام بر وحدت جامعه و بىتفاوت نبودن مردم نسبت به حوائج يكديگر، امر به معروف و نهى از منكر، هدايتگرى جامعه به نيكىها، آداب معاشرت مانند صداقت داشتن، همنشينى با ديگران، مشورت و مشاوره، حرمت آزار رساندن به ديگران، اكرام مهمان، حسن همجوارى، عيادت مريض، تأكيد بر ازدواج و احكام و آداب آن، رعايت حقوق زنان، فرزندان و پدر و مادر و نيكى كردن به آنها.
او تلاش دارد ديدگاه وحدتبخش اسلام را در تمام ابعاد بيان نمايد و همه احكام و آداب شرعى را در اين راستا توجيه كند. لذا همچون موارد فوق به ابعاد سياسى مانند آزادى، عدم تجسس در زندگى مردم، رعايت حقوق سياسى مردم، وظايف حكومت نسبت به مردم، حسن تعامل با دشمنان و اقليتهاى دينى و مردم كشورهاى ديگر، پرهيز از جنگ، عفو و گذشت و ابعاد اقتصادى مانند مبارزه با فقر، حفظ اموال عمومى (بيتالمال)، حرمت احتكار، حرمت معاملات ربوى، استحباب قرض دادن، رعايت آداب معاملات، حرمت قمار و تصرف در مال ديگران و اسراف و تبذير؛ پرداخته و اينها را احكامى انسانى و جهانى معرفى كرده است كه عمل به آنها مىتواند در وحدت عالم مؤثر باشد. در بخش ديگر اين كتاب مفهوم غربى جهانى شدن مورد تحليل قرار گرفته و ضمن بيان اهداف و عوامل آن، اين پديده نوظهور را در بعد سياسى و اقتصادى مورد مناقشه قرار داده است و اين تئورى را براى جهان اسلام مخرب مىداند و آثار آن را خانمانسوز معرفى مىكند.