الفهرست (ابن نديم): تفاوت میان نسخهها
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
*[[معالم العلماء في فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا (تتمة کتاب الفهرست للشیخ أبي جعفر الطوسي)]] اثر ابو جعفر محمد بن على بن شهرآشوب مازندرانى | *[[معالم العلماء في فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا (تتمة کتاب الفهرست للشیخ أبي جعفر الطوسي)]] اثر ابو جعفر محمد بن على بن شهرآشوب مازندرانى | ||
*[[الفهرست (منتجبالدين)]] اثر [[ | *[[الفهرست (منتجبالدين)]] اثر [[منتجبالدین، علی بن عبیدالله]] | ||
*[[فهرست اسماء مصنفی الشیعه]] اثر احمد بن علی نجاشی | *[[فهرست اسماء مصنفی الشیعه]] اثر احمد بن علی نجاشی |
نسخهٔ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۰۱
نام کتاب | الفهرست (ابن ندیم) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ابن ندیم، محمد بن اسحاق (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | Z 7052 /الف2ف9 |
موضوع | ادبیات عربی - سرگذشت نامه و کتاب شناسی
کشورهای اسلامی - سرگذشت نامه و کتاب شناسی |
ناشر | دار المعرفة |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | |
کد اتوماسیون | 3294 |
معرفى اجمالى
«الفهرست»، اثر محمد بن اسحاق بن نديم، كه در واقع كتابخانهاى در يك كتاب است، فهرستى از كتابهاى ملل عرب و عجم و سير نهضتهاى علمى و ادبى در عالم اسلام تا قرن چهارم هجرى مىباشد (حامدى گلناز، ص38).
اين كتاب، به زبان عربى و در سده چهارم هجرى نوشته شده است.
هدف ابن نديم از تأليف اين كتاب، نشان دادن كليه نسخهها و رسالههايى بوده است كه در زبان عربى وجود داشته و يا از زبانهاى ديگر به اين زبان ترجمه شده است (ساغروانيان، سيد جليل، ص152).
نويسنده بنا بر ضرورت، در هنگام معرفى نسخهها و كتابها، برخى از آداب نسخهشناسى را كه در آن دوره وجود داشته است، مطرح مىكند كه اين امر باعث اهميت هرچه بيشتر كتاب شده است (همان).
ساختار
كتاب با مقدمهاى كوتاه در اشاره به زندگىنامه ابن نديم و اهميت اثر او آغاز شده است.
سبك نوشتارى كتاب، بسيار ساده و از نوع محاورهاى بوده و شامل ده مقاله است و هر مقاله آن، به چند بخش كه نويسنده آن را فن ناميده، تقسيم شده است (حامدى، گلناز، ص38).
گزارش محتوا
مقاله اول، شامل سه فن مىباشد كه فن اول، در توصيف شكل گرفتن خط و زبان اقوام مختلف، فن دوم درباره كتابهاى دينى مسلمانان و اديان ديگر و فن سوم، در ستايش قرآن و علوم قرآنى است (حامدى، گلناز، ص38).
مقاله دوم، شامل سه بخش زير است:
بخش اول، درباره پيدايش علم نحو و علت نامگذارى آن مىباشد (همان، ص40).
بخش دوم، اختصاص به نحويان كوفه دارد. ابن نديم در بيان اينكه چرا به نحويان بصره قبل از نحويان كوفه پرداخته، قدمت اين شهر را دليل آورده و معتقد است كه دنياى عرب، از بصره گرفته شده است (همان).
بخش سوم، حاوى نام و شرح حال علمايى است كه دو شيوه نحو و لغت را با هم مخلوط كردهاند. از جمله اين افراد، عبارتند از: عبدالله بن مسلم بن قتيبه كوفى؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن موسى كرمانى؛ شخصى ايرانى به نام هروى، صاحب كتابهاى «التصريف» و «الشرح»؛ ابوبكر محمد بن على مراغى از مردم مراغه صاحب كتاب «مختصر النحو» و «شرح شواهد سيبويه» و ابومحمد بن محمد، اهل ديموت و نويسنده «تقويم الألسنة» و «كتاب العارض في الكامل» (همان، ص41).
مقاله سوم، در سه بخش تنظيم شده است:
بخش اول، درباره علماى نسب، راويان اخبار و نام كتابهاى آنان است كه مشهورترين آنها، صالح بن عمران معروف به صفدى بوده و كتاب «غزاة ذات الأباطيل» از اوست. گويا وى به اخبار پيامبر(ص) نيز آگاهى و معرفت داشته است (همان).
بخش دوم به مترجمان، نويسندگان و كاركنان حكومتى پرداخته است. از جمله اين افراد مىتوان به عبدالله بن مقفع، ابان لاحقى، سهل بن هارون، سعيد بن وهب اشاره كرد (همان).
بخش سوم، درباره نديمان و همنشينان خلفا و پادشاهان، از جمله مغنيان و اديبان مىباشد (همان، ص42).
مقاله چهارم، شامل دو بخش است:
بخش اول درباره شاعران و اشعارشان و كسانى است كه اشعار آنان را جمع كردهاند كه بهصورت فهرستى آمده است؛ مثلا نام شاعران و قبيلههايى كه ابوسعيد سكرى اشعار آنان را جمعآورى كرده، بهطور جداگانه آمده است، مانند اشعار بنى شيعيان، بنى عدنان و بنى حارث (همان).
در بخش دوم، نام شاعران متأخر و نيز برخى از شاعران دوره اسلام و تعداد اشعارشان آمده است. در اين ميان، به شاعران ايرانى مثل على بن حمزه اصفهانى نيز اشاره شده است (همان).
بخش اول مقاله پنجم، درباره علماى علم كلام و مجادلات آنهاست. نويسنده در اين مقاله، ابتدا از خوارج كه در جنگ صفين بر اميرالمؤنين(ع) شوريدند نام مىبرد و سپس به معتزله يا قدريه يا اصحاب عدل و توحيد مىپردازد (همان).
بخش دوم، درباره علما و متكلمان شيعه اماميه و زيديه است. ابن نديم در بيان اينكه چرا مسلمانان شيعه را به اين نام خواندهاند، نوشته است: «زمانى كه طلحه و زبير به خونخواهى عثمان بن عفان و مخالفت با حضرت على(ع) برخاستند، عدهاى به آن حضرت پيوستند و خود را شيعه خواندند. على(ع) نيز آنها را «شيعيان من» خطاب مىكرد» (همان).
بخش سوم، درباره متكلمين مجبره و بابيه حشويه و اسماء كتب آنها بوده و بخش چهارم پيرامون خوارج مىباشد؛ گويا متكلمان اين گروه، كتابهايشان را در خفا نگهدارى مىكردند (ر.ك: همان).
بخش پنجم، درباره صوفيان و عابدان است. نويسنده در اين بخش، ابتدا از زاهدان و صوفيانى چون يحيى بن معاد رازى (متوفى 206ق) نويسنده «مراد المريدين»، بشر بن حارث (متوفى 227ق) مؤلف «كتاب الزهد» و ابن جنيد صاحب كتاب «الرهبان»، «الخوف»، «الورع» و «كتاب المحبة» نام مىبرد، سپس درباره حلاج، مذهب او و پيروانش مىنويسد (همان).
در بخش اول مقاله ششم، مالكيان و نام كتابهايى كه تصنيف كردهاند، ذكر شده است. از جمله اين افراد، عبارتند از: مالك بن انس بن ابوعامر، ليث بن سعد و اسماعيل بن اسحاق (همان، ص43).
در بخش دوم اين مقاله، از ابوحنيفه و يارانش ياد شده و بخش سوم آن، مطالب مختصرى از علماى شافعى و تأليفات آنهاست (همان).
نويسنده در بخش چهارم، از فضلا و پيروان مذهب ابوسليمان داود بن على خلف اصفهانى سخن گفته است. او اولين كسى است كه قول به ظاهر كتاب و سنت را گرفته و رأى و قياس را رها كرده است. ابن نديم كتابهاى زيادى را از او نام برده كه مهمترين آنها، «إيضاح» و «الأصول» است (همان).
در بخش پنجم اين مقاله، از فقهاى شيعه و كتابهاى ايشان نام برده شده است. سليم بن قيس هلالى، از اصحاب حضرت على(ع) از جمله آنهاست كه چون حجاج بن يوسف قصد دستگيرى و قتلش را داشت، گريخت و به ابان بن ابىعياش پناه برد (همان).
مقاله هفتم، در سه بخش سامان يافته است:
بخش اول، درباره فلاسفه، طبيعين و منطقيين و كتابهاى آنان است و بيشتر مطالب از قول ابوسهل بن نوبخت آمده كه در دارالحكمه، به كار ترجمه از فارسى به عربى اشتغال داشته است (همان، ص44).
در بخش دوم، درباره منجمان، علماى رياضى، موسيقىدانان و محاسبان بحث شده است و در بخش سوم، از طبيبان يونانى و كسانى كه براى اولين بار در طب سخن راندهاند، بحث به ميان آمده است (همان، ص45).
مقاله هشتم درباره افسانهسرايان ايرانى و هندى و تأليفات آنها، افسونگران، دعانويسان، ساحران و شعبدهبازان است (همان).
در مقاله نهم، از مذاهب گوناگون دوره اسلامى و پيش از اسلام، بحث شده (همان، ص46) است و آخرين مقاله نيز درباره صنعت كيميا و كيمياگران قديم و جديد است. بنا بر اين مقاله، هرمس بابلى، اولين كسى بود كه با صنعت كيميا آشنا شد (همان، ص47).
بهطور خلاصه مىتوان گفت كه اين اثر، مجموعه فرهنگ و تمدن اسلامى را تا قرن چهارم هجرى و بلكه فرهنگ و ملل گوناگون را تا ظهور اسلام، بهاجمال معرفى كرده است (همان).
وضعيت كتاب
الفهرست، اولين بار در سيزدهم هجرى، توسط يك دانشمند اتريشى به نام گوستاو فلوگل كه طى سالها صرف وقت و زحمات بسيار، نسخههاى مختلفى از اين كتاب را جمعآورى و تدوين كرده كرد، در لايپزيك به چاپ رسيد و به دنيا عرضه گرديد (حامدى، گلناز، ص38).
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. حامدى، گلناز «معرفى كتاب الفهرست ابن نديم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: فقه و اصول «فقه و حقوق خانواده (نداى صادق سابق)»، پاييز 1376، شماره 7 (10 صفحه از 38 تا 47).
3. ساغروانيان، سيد جليل «جلوههاى نسخهشناسى در الفهرست ابن نديم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: فقه و اصول «وقف ميراث جاويدان»، بهار 1375، شماره 13 (10 صفحه از 152 تا 161).
وابستهها
- معالم العلماء في فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا (تتمة کتاب الفهرست للشیخ أبي جعفر الطوسي) اثر ابو جعفر محمد بن على بن شهرآشوب مازندرانى
- فهرست اسماء مصنفی الشیعه اثر احمد بن علی نجاشی
پیوندها
مطالعه کتاب الفهرست (ابن ندیم) در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور