ابوالشیخ، عبدالله بن محمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==آثار== ' به '==آثار== ') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type='authorOtherNames'| ابن حیان، ابومحمد | |data-type='authorOtherNames'| ابن حیان، ابومحمد عبدالله بن محمد | ||
ابن حبان، | ابن حبان، عبدالله بن محمد | ||
ابن حیان الاصبهانی | ابن حیان الاصبهانی | ||
ابو الشیخ، ابومحمد | ابو الشیخ، ابومحمد عبدالله بن محمد | ||
ابو الشیخ الانصاری | ابو الشیخ الانصاری |
نسخهٔ ۱۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۲۳
نام | ابوالشیخ، عبدالله بن محمد |
---|---|
نامهای دیگر | ابن حیان، ابومحمد عبدالله بن محمد
ابن حبان، عبدالله بن محمد ابن حیان الاصبهانی ابو الشیخ، ابومحمد عبدالله بن محمد ابو الشیخ الانصاری |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 369 ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE3590AUTHORCODE |
«ابوالشيخ اصفهانى، ابومحمد عبدالله بن محمد بن جعفر بن حيان»، (274 - آخر محرم 369ق / 887 - 27 اوت 979م)، محدث و مورخ نامى از اعلام اصفهان است. وى را با انتساب به جدش، حيانى نيز خواندهاند. برخى او را ابن حبان نيز خواندهاند. ابوالشيخ در خاندانى اهل علم و آشنا به حديث تولد و رشد يافت. وى پس از آموزشهاى مقدماتى در اصفهان، براى استماع حديث به شهرهاى مختلف بصره، بغداد موصل، مكه و مدينه سفر كرد.
وى نزد مشايخ بسيارى به فراگيرى دانش پرداخت. او در طبقه 10 و 11 طبقات المحدثين، شمار بسيارى از مشايخ نامآور خود را چون ابوالقاسم بغوى، ابن ابىحاتم رازى، ابوبكر جعفر بن محمد فريابى، ابويعلى موصلى، ابوبكر بزّاز، محمد بن يحيى ابن منده و ابوالحسن ابن شنبو را برشمرده است.
در ميان شاگردان و راويان ابوالشيخ نيز افراد مشهورى به چشم مى خورند، از جمله ابونعيم اصفهانى، ابوسعد مالينى، محمد بن اسحاق ابن منده، ابن مردويه و نيز نوادهاش محمد بن عبدالرزاق بن ابىالشيخ.
رجالشناسانى چون ابونعيم اصفهانى و سمعانى، وى را ثقه دانستهاند. تنها ابواحمد عسال اصفهانى به دليلى كه دانسته نيست، وى را تضعيف كرده است. ابوالشيخ در فقه، تفسير و نيز قرائت تبحر داشت.
آثار
1. اخلاق النبى و آدابه؛
2. الامثال في الحديث النبوى؛
3. طبقات المحدثين باصبهان و الواردين عليها؛
4. ذكر القران؛
2. العظمة؛
3. الفوائد؛
...
وى داراى تفسيرى بوده كه مورد استفاده كسانى چون سيوطى در «الدر المنثور» قرار گرفته و ظاهراً مفقود شده است.