اصطلاحات الصوفية: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''اصطلاحات الصوفية'''، از آثار بسيار مختصر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است كه نويسنده در آن، تعدادى از اصطلاحات عرفانى را شرح داده است. همچنين در پايان کتاب، رساله كوچكى به آن ضميمه شده كه به نظر مصحح از آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است و نويسنده در آن نيز تعدادى ديگر از آن اصطلاحات را معنا كرده است. | '''اصطلاحات الصوفية'''، از آثار بسيار مختصر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است كه نويسنده در آن، تعدادى از اصطلاحات عرفانى را شرح داده است. همچنين در پايان کتاب، رساله كوچكى به آن ضميمه شده كه به نظر مصحح از آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است و نويسنده در آن نيز تعدادى ديگر از آن اصطلاحات را معنا كرده است. | ||
نسخهٔ ۱۸ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۰
إصطلاحات الصوفیة | |
---|---|
پدیدآوران | محمود، عبدالرحمن حسن (مراجعه و تعليق) ابنعربی، محمد بن علی (نويسنده) |
ناشر | عالم الفکر |
مکان نشر | قاهره - مصر |
چاپ | 1 |
شابک | 977-1415-34-4 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
اصطلاحات الصوفية، از آثار بسيار مختصر ابن عربى است كه نويسنده در آن، تعدادى از اصطلاحات عرفانى را شرح داده است. همچنين در پايان کتاب، رساله كوچكى به آن ضميمه شده كه به نظر مصحح از آثار ابن عربى است و نويسنده در آن نيز تعدادى ديگر از آن اصطلاحات را معنا كرده است.
عبدالرحمن حسن محمود، اين اثر را تصحيح كرده و مقدمه و تعليقاتى بر آن افزوده است.
نويسنده در بيان انگيزهاش از نگارش کتاب، نوشته است: اشاره كردى به من كه الفاظ متداول در بين صوفيان محقق را شرح كنم. چون ديدم كه بسيارى از علماء الرسوم (دانشمندان رسمى؛ يعنى كسانى كه با علوم باطنى و عرفانى آشنا نيستند.) در هنگام مطالعه تصنيفات اهل طريقت ما، با الفاظ و اصطلاحات متداول آشنا نيستند و از من مىپرسند، پس درخواستت را اجابت كردم؛ ولى همه الفاظ را استقصا نكردم و مهمترينها را برگزيدم.[۱]
ساختار
اين کتاب از مقدمه مصحح و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل توضيح 184 اصطلاح بدون هيچ ترتيب الفبايى يا موضوعى) و ملحقات (شامل توضيح 39 اصطلاح) تشكيل شده است.
در مجموع در اثر حاضر 223 اصطلاح عرفانى شناسانده شده است.
روش نويسنده در اين اثر، توصيفى است.
مصحح در مقدمهاش كه عنوانى برايش قرار نداده و مكان و تاريخ نگارش آن را نيز مشخص نكرده، تأكيد كرده است: در «كشف الظنون» چنين آمده است: شيخ محىالدين، محمد بن على، مشهور به ابن عربى متوفاى سال 638ق، تصنيف مختصرى دارد در اصطلاحات كه آن را در صفر سال 615ق، در ملطية نوشته است. مصحح افزوده است: اين نسخه كه در برابر شماست همان است كه صاحب «كشف الظنون» به آن اشاره كرده است و من آن را از «مكتبة الأزهر الشريف» نقل كردم در ضمن مجموعهاى در يك جلد با قلمى معمولى.[۲]
گزارش محتوا
براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به برخى از مطالب جالب آن كافى است:
- شريعت: عبارت است از امر به التزام عبوديت. شطح: عبارت است از كلمهاى كه در آن بوى منيت و ادعا وجود دارد و اين موضوع گاه از محققان صادر مىشود.[۳]
- ادب: گاه منظور از اين كلمه، مراعات ادب شريعت است، گاهى ادب خدمت و گاه ادب حقّ؛ اما ادب شريعت، پايبندى به هر چيزى است كه ترسيم كرده است. ادب خدمت، فانى شدن از رؤيت آن خدمت است بااينكه در انجام آن نهايت تلاش را مبذول دارد و ادب حقّ، آن است كه بشناسى آنچه را براى تو است؛ وگرنه از اهل بساط دور مىشوى.[۴]
- الملامتية: هم الذين لم يظهر على ظواهرهم مما في بطونهم أثر، ألبتة.[۵]؛ يعنى «ملامتيه: آنان كسانى هستند كه از آنچه در باطن آنها است، البته هيچ اثرى بر ظاهرشان آشكار نشده است».
- المحادثة: خطاب الحق للعارفين من عالم الأسرار و الغيوب.[۶]؛ يعنى «محادثه و گفتگو عبارت است از خطاب كردن حقّ (خدا) عارفان را از عالم اسرار و غيب».
- مكر: حاصل شدن پياپى نعمتها است با انجام مخالفت و گناه و باقى گذاردن اين حال با وجود سوء ادب و آشكار كردن نشانهها و كرامات بدون هيچ امر و دستورى و بدون حدّ و اندازه.[۷]منظور نويسنده همان سنت استدراج است كه در قرآن كريم مطرح شده است.
- حجاب: هر چيزى است كه مطلوب تو را از چشمت دور سازد.[۸]دانستنى است از آنجا كه عارف، هدف و مقصود نهايى را عبارت از خداى متعال مىداند پس منظور اين است: هرچه خداى كريم را از چشم تو دور كند، حجاب است.
مطالب ملحقات، بسيار مختصر است و توضيحات مؤلف كافى نيست و به اشارهاى بسنده شده است. نويسنده از جمله چنين نوشته است: العبادات: للمعاوضات؛ يعنى عبادتها براى عوضهاست.[۹]مصحح در اينجا افزوده است: چون عابد منتظر اجر است.[۱۰]المحبة: للقربات؛ يعنى محبت براى تقرب به خدا است.[۱۱]مصحح در اينجا افزوده است: چون او (مُحبّ)، خدا را مىطلبد و بس.[۱۲]طريقت ما اين است: محبت، نه عمل و فناء، نه بقاء.[۱۳]مصحح در اينجا چنين تعليقهاى افزوده است: معناى اين مطلب اين نيست كه او دعوت به عمل نكردن مىكند، بلكه فقط مىگويد: اصل در نزد ما محبت است و كسى كه محبت دارد پيرو كسى است كه دوستش دارد و كارگر بدون محبت، مثل اجير سوء است.[۱۴]
وضعيت کتاب
متأسفانه براى اثر حاضر، هيچ فهرستى حتى فهرست منابع و مطالب نيز فراهم نشده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.