روح التشيع: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR12326J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۳: خط ۶۳:
در باره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
در باره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


1. نويسنده در مقدمه‌اش - كه مكان و تاريخ و مشخصات نگارش آن را روشن نكرده - تأكيد كرده است كه روزى دوستم مرحوم دكتر محمدعلى مكى از من پرسيد: اين روزها در حال نگارش چه مطلبى هستى؟ گفتم مشغول نوشتن روح تشيع هستم. پرسيد: مقصودت از روح تشيع چيست؟ آيا منظورت آزادكردن تشيع از مفاهيمى است كه با روح اين عصر سازگارى ندارد يا متحول كردن تشيع است به‌گونه‌اى كه با اين مفاهيم هماهنگ شود؟ گفتمش: نظرم نه اين است، نه آن، بلكه قصدم آزادسازى تشيع از عادات و ذهنياتى است كه در طى دوره طولانى تاريخش به آن تنيده است، ولى ارتباطى با دين ندارد... و منظورم همچنين از روح تشيع، عبارت است از بازگشت‌دادن آن به هر مطلب مهمى است كه اهل‌بيت(ع) خواسته‌اند؛ به سرچشمه‌هاى اسلامى زلال و پاكى كه از آموزه‌هاى قرآن كريم و پيامبر عظيم(ص) و اهل‌بيت(ع) نشئت گرفته است... (ر. ك.: مقدمه كتاب، ص 7 - 8).
1. نويسنده در مقدمه‌اش - كه مكان و تاريخ و مشخصات نگارش آن را روشن نكرده - تأكيد كرده است كه روزى دوستم مرحوم دكتر محمدعلى مكى از من پرسيد: اين روزها در حال نگارش چه مطلبى هستى؟ گفتم مشغول نوشتن روح تشيع هستم. پرسيد: مقصودت از روح تشيع چيست؟ آيا منظورت آزادكردن تشيع از مفاهيمى است كه با روح اين عصر سازگارى ندارد يا متحول كردن تشيع است به‌گونه‌اى كه با اين مفاهيم هماهنگ شود؟ گفتمش: نظرم نه اين است، نه آن، بلكه قصدم آزادسازى تشيع از عادات و ذهنياتى است كه در طى دوره طولانى تاريخش به آن تنيده است، ولى ارتباطى با دين ندارد... و منظورم همچنين از روح تشيع، عبارت است از بازگشت‌دادن آن به هر مطلب مهمى است كه اهل‌بيت(ع) خواسته‌اند؛ به سرچشمه‌هاى اسلامى زلال و پاكى كه از آموزه‌هاى قرآن كريم و پيامبر عظيم(ص) و اهل‌بيت(ع) نشئت گرفته است... <ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص 7 - 8</ref>.


2. نويسنده تأكيد كرده است كه: مشكلى كه پژوهشگر آزاده با آن مواجه مى‌شود در اين نكته نهفته است كه منابع اصلى حديث و تاريخ و... كه از شيعه و تشيع بحث مى‌كند، به قلم مخالفان شيعه و در پناه اراده حكومت‌ها از قرن اول تاكنون نوشته شده و آرا و جهت‌گيرى‌هاى آن دستگاه‌ها را گزارش مى‌كند... (ر. ك.: متن كتاب، ص 56).
2. نويسنده تأكيد كرده است كه: مشكلى كه پژوهشگر آزاده با آن مواجه مى‌شود در اين نكته نهفته است كه منابع اصلى حديث و تاريخ و... كه از شيعه و تشيع بحث مى‌كند، به قلم مخالفان شيعه و در پناه اراده حكومت‌ها از قرن اول تاكنون نوشته شده و آرا و جهت‌گيرى‌هاى آن دستگاه‌ها را گزارش مى‌كند... <ref>ر. ك.: متن كتاب، ص 56</ref>.


3. نويسنده همچنين تأكيد كرده است كه: در طبيعت بسيارى از اصول و گرايش‌هاى شيعيان، انگيزه‌هاى انقلابى پنهان است كه در گذشته نقش كليدى را در جنبش‌هاى مخالف حكومت اموى و عباسى ايفا مى‌كرد و اغلب به خشونت مسلحانه مى‌انجاميد و در اين راه بسيارى از شهدا و علويان قربانى مى‌شدند. اسم تشيع با انقلاب همراه است و با روحيه مخالفت در برابر مقامات حاكم در آن زمان به‌صورت مستقيم و غير مستقيم توصيف شده است و همين مطلب از بارزترين ويژگى‌هاى آن از زمان‌هاى نخستين بشمار مى‌رود (همان، ص 108).
3. نويسنده همچنين تأكيد كرده است كه: در طبيعت بسيارى از اصول و گرايش‌هاى شيعيان، انگيزه‌هاى انقلابى پنهان است كه در گذشته نقش كليدى را در جنبش‌هاى مخالف حكومت اموى و عباسى ايفا مى‌كرد و اغلب به خشونت مسلحانه مى‌انجاميد و در اين راه بسيارى از شهدا و علويان قربانى مى‌شدند. اسم تشيع با انقلاب همراه است و با روحيه مخالفت در برابر مقامات حاكم در آن زمان به‌صورت مستقيم و غير مستقيم توصيف شده است و همين مطلب از بارزترين ويژگى‌هاى آن از زمان‌هاى نخستين بشمار مى‌رود <ref>همان، ص 108</ref>.


4. موضع‌گيرى ديگرى كه اين متعصبان - كه براى على(ع) و فرزندانش(ع) نمى‌خواهند هيچ فضيلتى را ببينند - انتخاب مى‌كنند عبارت است از اينكه آثار مربوط به آنان را مشوه جلوه مى‌دهند و احاديث پيامبر(ص) و نصوص تاريخى را كه در تأييد و فضيلت‌هاى اهل‌بيت(ع) است، با حيله‌گرى تضعيف مى‌كنند؛ همان‌طوركه در مورد حديث يوم الدار و... انجام دادند (همان، ص 217).
4. موضع‌گيرى ديگرى كه اين متعصبان - كه براى على(ع) و فرزندانش(ع) نمى‌خواهند هيچ فضيلتى را ببينند - انتخاب مى‌كنند عبارت است از اينكه آثار مربوط به آنان را مشوه جلوه مى‌دهند و احاديث پيامبر(ص) و نصوص تاريخى را كه در تأييد و فضيلت‌هاى اهل‌بيت(ع) است، با حيله‌گرى تضعيف مى‌كنند؛ همان‌طوركه در مورد حديث يوم الدار و... انجام دادند <ref>همان، ص 217</ref>.


5. نويسنده با يادآورى اينكه برخى از دشمنان شيعه، قصه سرداب را به‌عنوان محل غيبت امام مهدى(ع) مطرح مى‌كنند كه در آن تا امروز باقى است و از همان جا ظهور مى‌كند، تأكيد مى‌كند كه اين مطالب، ساخته دشمنان و خيالاتشان است. درحالى‌كه اين سرداب خانه دو امام هادى و عسكرى(ع) بود و حضرت مهدى(ع) در همان جا به دنيا آمد و شيعيان به‌خاطر تبرك، آن را زيارت مى‌كنند و در آنجا نماز مى‌خوانند و دعا مى‌كنند... و جاهاى ديگرى هم هست كه شيعه در آن نماز مى‌گزارد و آن را زيارت مى‌كند و به آن تبرك مى‌جويد و در آن به دعا و نيايش مى‌پردازد، مانند مسجد سهله كه در نزديكى كوفه است و ثابت شده كه حضرت مهدى موعود(عج)، در آن، مدتى اقامت كرده و نماز خوانده است (ر. ك.: همان، ص 390 - 391).
5. نويسنده با يادآورى اينكه برخى از دشمنان شيعه، قصه سرداب را به‌عنوان محل غيبت امام مهدى(ع) مطرح مى‌كنند كه در آن تا امروز باقى است و از همان جا ظهور مى‌كند، تأكيد مى‌كند كه اين مطالب، ساخته دشمنان و خيالاتشان است. درحالى‌كه اين سرداب خانه دو امام هادى و عسكرى(ع) بود و حضرت مهدى(ع) در همان جا به دنيا آمد و شيعيان به‌خاطر تبرك، آن را زيارت مى‌كنند و در آنجا نماز مى‌خوانند و دعا مى‌كنند... و جاهاى ديگرى هم هست كه شيعه در آن نماز مى‌گزارد و آن را زيارت مى‌كند و به آن تبرك مى‌جويد و در آن به دعا و نيايش مى‌پردازد، مانند مسجد سهله كه در نزديكى كوفه است و ثابت شده كه حضرت مهدى موعود(عج)، در آن، مدتى اقامت كرده و نماز خوانده است <ref>ر. ك.: همان، ص 390 - 391</ref>.


6. همچنين نويسنده يادآور شده است كه: شهادت امام حسين(ع) در كربلا در دهم محرم سال 61ق، در دل مسلمانان به‌طور كلى و در دل شيعيان به‌ويژه، تاثيرى عميق بر جاى نهاد و اين حادثه، مسلمانان را گرفتار حيرت ساخت و در روح و جانشان غمى بزرگ و خشمى بى‌پايان پديد آورد كه بر قاتلان ظالم اموى شورش مى‌كرد؛ بر آنانى كه پس از آن جنايت فجيع، تمام مقدسات و ارزش‌ها و حرمت‌هاى اسلامى و انسانى را ناچيز شمرده بودند... (ر. ك.: همان، ص 496).
6. همچنين نويسنده يادآور شده است كه: شهادت امام حسين(ع) در كربلا در دهم محرم سال 61ق، در دل مسلمانان به‌طور كلى و در دل شيعيان به‌ويژه، تاثيرى عميق بر جاى نهاد و اين حادثه، مسلمانان را گرفتار حيرت ساخت و در روح و جانشان غمى بزرگ و خشمى بى‌پايان پديد آورد كه بر قاتلان ظالم اموى شورش مى‌كرد؛ بر آنانى كه پس از آن جنايت فجيع، تمام مقدسات و ارزش‌ها و حرمت‌هاى اسلامى و انسانى را ناچيز شمرده بودند... <ref>ر. ك.: همان، ص 496</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==




براى كتاب حاضر، فقط فهرست مطالب (همان، ص 518 - 520) و فهرست منابع (همان، ص 513 - 517)، تنظيم شده و فهرست‌هاى فنى ديگر (اعلام، كتاب‌ها، فرق و مذاهب و...) آماده نشده است. همچنين متأسفانه نويسنده، تاريخ آغاز و انجام نگارش كتاب حاضر و ساير مشخصات آن و نيز انگيزه و اهداف خودش را مشخص نكرده و نيز در فهرست منابع به ذكر نام كتاب و گاه نام كتاب و مؤلف اكتفا كرده و ساير مشخصات كتاب‌شناختى (مانند نام ناشر، سال انتشار، نوبت چاپ، مكان نشر و...) را بيان نكرده است.
براى كتاب حاضر، فقط فهرست مطالب <ref>همان، ص 518 - 520</ref> و فهرست منابع <ref>همان، ص 513 - 517</ref>، تنظيم شده و فهرست‌هاى فنى ديگر (اعلام، كتاب‌ها، فرق و مذاهب و...) آماده نشده است. همچنين متأسفانه نويسنده، تاريخ آغاز و انجام نگارش كتاب حاضر و ساير مشخصات آن و نيز انگيزه و اهداف خودش را مشخص نكرده و نيز در فهرست منابع به ذكر نام كتاب و گاه نام كتاب و مؤلف اكتفا كرده و ساير مشخصات كتاب‌شناختى (مانند نام ناشر، سال انتشار، نوبت چاپ، مكان نشر و...) را بيان نكرده است.


كتاب حاضر، مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. نويسنده، نام و نشان آيات مورد استفاده در متن كتاب را گاه در پاورقى آورده (به‌عنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 17، پاورقى 3 - 4 و ص 23، پاورقى 1) و گاهى به‌صورت درون‌متنى مشخص كرده است (مثلاً ر. ك.: همان، ص 158).
كتاب حاضر، مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. نويسنده، نام و نشان آيات مورد استفاده در متن كتاب را گاه در پاورقى آورده <ref>به‌عنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 17، پاورقى 3 - 4 و ص 23، پاورقى 1</ref> و گاهى به‌صورت درون‌متنى مشخص كرده است <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 158</ref>.


در اين پاورقى‌ها به‌صورت عموم، منابع بحث با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه مورد نظر آمده است (به‌طور مثال، ر. ك.: همان، ص 64، پاورقى‌هاى 1 - 4 و ص 69، پاورقى 1 و...) و گاه توضيحاتى كلامى، روايى و... مطرح كرده است (مثلاً ر. ك.: همان، ص 167، پاورقى 1 و ص 169، پاورقى 1 و...).
در اين پاورقى‌ها به‌صورت عموم، منابع بحث با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه مورد نظر آمده است (به‌طور مثال، ر. ك.: همان، ص 64، پاورقى‌هاى 1 - 4 و ص 69، پاورقى 1 و...) و گاه توضيحاتى كلامى، روايى و... مطرح كرده است (مثلاً ر. ك.: همان، ص 167، پاورقى 1 و ص 169، پاورقى 1 و...).
خط ۹۶: خط ۹۶:
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
۰

ویرایش