۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ') |
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در روايتى كه سلسله سند آن عبارت است از احمد بن عيسى العكلى، عازم ابونعمان، حماد بن سلمه، على بن زيد، قبيصة بن مهران و [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، چنين آمده است: «بخت نصر، در خواب، بتى ديد كه سر آن از طلا، سينهاش از نقره، رانهايش از مس و ساقهايش، از سفال بود و ناگهان سنگى از آسمان به سر آن اصابت كرده و سر، سينه، رانها و ساقهاى آن شكست. وى، بسيار تعجب كرده و سحره و كاهنين را احضار نموده و تعبير آن خواب را از آنان پرسيد، اما ايشان درمانده شده و نتوانستند آن را تعبير نمايند. بخت نصر، سراغ دانيال(ع) رفته و از وى خواهان تعبير شد و او چنين گفت: سر آن بت، خود تو هستى، سينهاش، فرزند پس از تو است، رانها، ملك روم بوده و ساقها، ملك فارس مىباشد كه در آخر الزمان آمده و در آن ضعف و سستى پديد مىآيد و در آن هنگام، پيامبرى از عرب ظهور كرده و تمام بتها را در اين سرزمين، در هم خواهد شكست.» | در روايتى كه سلسله سند آن عبارت است از احمد بن عيسى العكلى، عازم ابونعمان، حماد بن سلمه، على بن زيد، قبيصة بن مهران و [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، چنين آمده است: «بخت نصر، در خواب، بتى ديد كه سر آن از طلا، سينهاش از نقره، رانهايش از مس و ساقهايش، از سفال بود و ناگهان سنگى از آسمان به سر آن اصابت كرده و سر، سينه، رانها و ساقهاى آن شكست. وى، بسيار تعجب كرده و سحره و كاهنين را احضار نموده و تعبير آن خواب را از آنان پرسيد، اما ايشان درمانده شده و نتوانستند آن را تعبير نمايند. بخت نصر، سراغ دانيال(ع) رفته و از وى خواهان تعبير شد و او چنين گفت: سر آن بت، خود تو هستى، سينهاش، فرزند پس از تو است، رانها، ملك روم بوده و ساقها، ملك فارس مىباشد كه در آخر الزمان آمده و در آن ضعف و سستى پديد مىآيد و در آن هنگام، پيامبرى از عرب ظهور كرده و تمام بتها را در اين سرزمين، در هم خواهد شكست.» | ||
ویرایش