اتفاق در مهدی موعود علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهلبيت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از =}} | | پیش از = | ||
}} | |||
'''اتفاق اديان در مهدى موعود''' اثر [[قرشی بنابی، علیاکبر|سيّد علىاكبر قرشى]] است كه به زبان فارسى پيرامون دلالت مطالب و احاديثى در اتفاق اديان مختلف بر اين كه تمامى اديان الهى بر آمدن شخصى در آخرالزمان و اجراى عدالت همگانى، بحث مىكند و به اثبات آن مىپردازد. | '''اتفاق اديان در مهدى موعود''' اثر [[قرشی بنابی، علیاکبر|سيّد علىاكبر قرشى]] است كه به زبان فارسى پيرامون دلالت مطالب و احاديثى در اتفاق اديان مختلف بر اين كه تمامى اديان الهى بر آمدن شخصى در آخرالزمان و اجراى عدالت همگانى، بحث مىكند و به اثبات آن مىپردازد. | ||
نسخهٔ ۱۳ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۴
اتفاق در مهدی موعود علیهالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | قرشی بنابی، علیاکبر (نويسنده) |
ناشر | جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1380 ش |
چاپ | 5 |
موضوع | محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - احادیث اهل سنت مهدویت - احادیث اهل سنت |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 224/4 /ق4الف2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اتفاق اديان در مهدى موعود اثر سيّد علىاكبر قرشى است كه به زبان فارسى پيرامون دلالت مطالب و احاديثى در اتفاق اديان مختلف بر اين كه تمامى اديان الهى بر آمدن شخصى در آخرالزمان و اجراى عدالت همگانى، بحث مىكند و به اثبات آن مىپردازد.
ساختار
اين کتاب، داراى سه فصل و مجموعاً در سه مطلب خلاصه مىشود.
گزارش محتوا
مؤلف محترم در کتاب حاضر كوشش نموده تا با استناد به روايات اسلامى، اين حقيقت را به اثبات رساند كه تنها نجاتبخش ستمديدگان و برپا كننده عدل جهانى، در كوتاه سخن، پياده كننده مذهبِ به حق؛ يعنى دين مبين اسلام، همان "مهدى موعود" دوازدهمين امام مورد اعتقاد ما شيعيان است كه به فرمان خود پيامبر از سوى پروردگار حكيم، تعيين شده است.
در طول قرون متمادى، کتابهاى زيادى درباره حضرت مهدى موعود صلوات اللّه عليه نوشته شده است؛ ولى هيچ يك از آنها به سبک اين کتاب نيست. در اين کتاب با استفاده از منابع اهل سنّت اثبات مىشود كه شيعه و اهل سنّت درباره امام زمان عليهالسّلام متفق القول هستند و وحدت نظر دارند. به عبارت ديگر: اهل سنّت نيز مانند شيعه مىگويند: مهدى موعود عليهالسّلام فرزند نهم امام حسين و فرزند چهارم امام رضا و فرزند بلافصل امام حسن عسکری(ع) است و در سال 255 هجرى در شهر "سامرّا" از مادرى به نام "نرجس" متولّد شده است و در آخرالزمان نيز ظهور كرده و حكومت جهانى واحدى تشكيل خواهد داد.
مؤلف مىگويد:
من وقتى كه در اثر مطالعات به اين حقيقت، ملهم و واقف شدم، کتابهاى ديگر را در اين زمينه مورد بررسى قرار دادم تا ببينم كه آيا آنان اين سبک (وحدت نظر شيعه و اهل سنّت درباره مهدى موعود عج اللّه تعالى فرجه الشريف) را مستقلاً تعقيب كردهاند يا نه ؟ تا كارم عمل تكرارى نشود؛ ولى ديدم آنان جزاهم اللّه خيراً مطالب را از شيعه و اهل سنّت به صورت كلّى نقل كردهاند و سبک فوق را بالاستقلال در نظر نگرفتهاند؛ مانند کتاب "المهدى" تأليف آيتاللّه صدر قدس سرّه كه اكثر مطالب آن از كتب برادران اهل سنّت جمعآورى شده است. و همچنين کتاب شريف "الامام المهدى عند اهل السّنة" تأليف جناب "مهدى فقيه ايمانى" كه مطالب 56 کتاب از كتب معتبر برادران اهل سنّت را درباره حضرت مهدى عليهالسّلام عكسبردارى كرده و به صورت دو کتاب وزين، در آورده است، جزاهم اللّه خيراً.
در مطلب اوّل کتاب، اثبات مىشود كه منظور و مراد رسول خدا صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم از حديث متواتر: "يَكُونُ بَعْدِى اِثْنا عَشَرَ خَلِيفَةً" دوازده امام؛ على بن ابىطالب و يازده فرزندش عليهمالسّلام هستند و نمىشود، گروه ديگرى مراد باشد.
در مطلب دوّم اثبات مىشود: مهدى موعود صلوات اللّه عليه كه آمدنش به طور متواتر از رسول اللّه صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم نقل شده، فرزند نهم امام حسين و فرزند چهارم امام رضا و فرزند بلافصل حضرت امام حسن عسکری(ع) است و شخص مجهول و نامعلومى نيست.
و در مطلب سوّم، اقوال حدود چهل نفر از بزرگان اهل سنّت نقل مىشود كه همه آنان ولادت امام زمان عليهالسّلام را نوشته و ولادت او را به طور قطع و يقين بيان داشتهاند. بدين طريق شيعه و اهل سنّت درباره مهدى موعود عليهالسّلام به توافق مىرسند و معلوم مىشود كه شهرت عدم ولادت آن حضرت و نسبت مجهول بودنش، بىاساس است.
همه مطالب کتاب، بدون استثنا از كتب برادران اهل سنّت جمعآورى شده و نگارنده از اين كار دو نظر داشته است؛ يكى اين كه: برادران اهل سنّت موقع مطالعه آن عذرى نياورند و بگويند كه اين مطالب در کتابهاى ما نيست، ديگر آن كه: سبب تحكيم اعتقاد مطالعه كنندگان شيعه شود و بدانند آن چه آنان عقيده دارند، مورد تصديق اهل سنّت نيز مىباشد. اين مزيّت کتاب سبب نزدیک شدن اهل سنّت و شيعه نسبت به يكديگر خواهد گرديد و گر نه مىبايست؛ مانند کتابهاى ديگر، با كيفيتى مخصوص تألیف مىشد، نظير: کتاب غيبت محمّد بن ابراهيم نعمانى، معاصر مرحوم كلينى و کمال الدين صدوق و غيبت شيخ طوسى و كفاية الاثر محمّد بن على خزّاز رازى و عاشر بحار و منتخب الاثر آيتاللّه صافى و دهها کتاب ديگر.
به هر حال، در اثر جريانها و انزواى امامان عليهمالسّلام، شهادت، تبعيد و زندانى شدن آنان و مخالفت صددرصدِ خلفا با مطرح شدن اهلبيت عليهمالسّلام سبب گرديد كه "مسأله مهدويت" در ميان برادران اهل سنت، به دست فراموشى سپرده شود و اين مقدار كه در کتابها نقل شده و محفوظ مانده، از كرامات، بلكه از معجزات است كه خداوند خواسته است، حجت، بر همه اهل اسلام تمام شود.
اين رساله در عين مختصر بودن، همه روايات و اسانيد اين حديث را شامل است. مؤلف در تأليف آن، راه حكمت و اعتدال را رفته و از مجادله و عداوت احتراز جسته است و مطالب خويش را بادلايلى استدلال كرده كه شيعه واهل سنّت آن را مىپسندد. دارالتقريب اين رساله را بدان جهت نشر كرد كه مورد اتفاق دو طايفه بزرگ مؤمنين در اصول تشريع است. سنت پاك رسول اللّه از ثابتترين اساسها است كه اهل اسلام، دين خود را بر آن پايهگذارى مىكنند. هر روايتى كه از رسول خدا(ص) از هر طريقى كه باشد وقتى صحيح بودن آن معلوم شد، بر مؤمنين است كه از صميم قلب آن را قبول نمايند و به حكم آن گردن نهند و امتثال نمايند: (فَلاَ وَرَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِى اَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً).
اين کتاب، همه احاديث وارده درباره مهدى موعود عليهالسّلام را از پراكندگى رهانيده و آنها را در يك رديف قرار مىدهد و مصداق احاديثى را كه به طور مطلق وارد شدهاند، تعيين مىكند؛ به طورى كه خواننده بعد از مطالعه آن، هر جا حديثى در رابطه با آن حضرت ببيند، فوراً نظرش به امام زمانى كه فرزند نهم امام حسين عليهالسّلام و فرزند بلافصل حضرت عسكرى عليهالسّلام و مولود سال 255 ه.ق سامرّاست، منصرف خواهد شد. و همچنين در نقل مطالب و ذكر اسامى، كاملاً جانب احترام مراعات شده است و هرگز به فكر مبارزهطلبى، مجادله و تشديد تفرقه نبوده، بلكه با حسن نيت و ملاحظه برادرى و رسيدن به توافق به مضمون: (اُدْعُ اِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوعِظَةِ الْحَسَنَةِ...) قدم برداشته، زيرا راه صحيح و مورد رضاى خدا و طريقى كه بتواند در قلوب، اثر بگذارد، همين است.
وضعيت کتاب
فهرست منابع و ماخذ کتاب در پايان آن قرار گرفته است.
منابع مقاله
متن و مقدمه کتاب