الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="boxTitle"><big>'''[[ حکمة الإشراق]]'''</big></div>
<div class="boxTitle"><big>'''[[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]]'''</big></div>
[[پرونده:NUR38534J1.jpg|بندانگشتی|حکمة الإشراق|185px]]
[[پرونده:NUR00013.jpg|بندانگشتی|خویی، ابوالقاسم|185px]]


'''حکمة الإشراق'''، مهم ترین اثر [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهاب‌الدین یحیی بن امیرک سهروردی]]، معروف به شیخ اشراق است که در 582ق، آن را به پایان آورده است.
'''سید ابوالقاسم خویى''' (1317- 1413ق)، فقیه، اصولی، عالم بزرگ رجالی، مفسر قرآن، از مراجع تقلید شیعه.
در شب پانزدهم ماه رجب سال 1317ق، در خانواده علم و دانش و تقوا در شهرستان خوى دیده به جهان گشود.


تصحیح، تحقیق و مقدمه کتاب به قلم [[حبیبی، نجفقلی|نجفقلی حبیبی]] به سامان رسیده است.
آیت‌الله سید ابوالقاسم خویى در دامان پاک پدر و مادرش دوران کودکى را پشت سر نهاده و پس از آموختن قرآن و خواندن و نوشتن، در 13 سالگى (سال 1330ق) همراه برادر بزرگ خویش مرحوم سید عبدالله خویى و دیگر افراد خانواده رهسپار نجف شد.
درباره سبب تصنیف کتاب، سهروردی تصریح کرده است که به خواهش و اصرار «اخوان» و برای احتراز از عصیان بر پروردگار - که از عالمان و حکیمان پیمان گرفته است تا جویندگان و طالبان مستعد را علم و حکمت بیاموزند - بدان کار دشوار اقدام کرده و آنچه را از راه کشف و ذوق در خلوات و تجردهای خود از عالم ماده دریافته بوده، در آن درج کرده است.


منابع حكمة الإشراق عبارتند از:
ایشان از دوران کودکى و نوجوانى به هوش و ذکاوت و حافظه و استعداد در میان همسالان خود معروف بود و در اندک زمانى گوى سبقت را از همگان ربود.
#حكمت الهى يونان: او در ميان يونانيان براى فيثاغورث، امپدكلس و به‌ويژه افلاطون، ارزش و احترام خاصى قائل بوده و افلاطون را «امام الحكمة» و پيشواى حكماى اشراق مى‌داند. مقام علمى [[ارسطو]] را مى‌ستايد، اما افلاطون را بسى برتر از وى مى‌داند.
#حكمت مشاء: وى با حكمت مشاء، به‌ويژه افكار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] نيز آشنايى كامل داشته و بدون شك، اجزايى از حكمت مشرقى و قطعاتى از كتاب «الانصاف» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را در دسترس داشته است.
#حكمت ايران باستان: او به حكمت پارسى و شخص زرتشت توجه خاصى داشته و پاره‌اى از مطالب و برخى از اصطلاحات حكمت اشراق را از اوستا و منابع پهلوى گرفته است. او در كتاب «حكمة الإشراق»، از زرتشت با عنوان حكيم فاضل نام برده و خود را زنده‌كننده حكمت ايران باستان معرفى كرده است.
#تعاليم اسلامى: وى حكيمى مسلمان و معتقد و پايبند به ظاهر و باطن دين بوده و در فقه اسلامى كتاب نوشته است و سور قرآنى را تفسير كرده و كتب او سرشار از آيات و روايات اسلامى است. وى دوگانه‌پرستان و پيروان مانى و مزدك را آشكارا نكوهش مى‌كند.


این کتاب به لحاظ اشتمال بر حکمة الإشراق سهروردی و شرح مزجی قطب الدین شیرازی بر آن و تعلیقات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] بر آنها و طرح و نقد دیدگاه‌های مشاء و اشراق و حکمت متعالیه، انصافاً گنجینه عظیمی است در معارف الهی در حوزه‌های مختلف حکمت اعم از منطق و طبیعی و الهی (حکمت نظری و عملی) در مسیر تاریخی حکمت مشاء و اشراق و حکمت متعالیه و نیز به لحاظ اشتمال بر بن مایه‌های عظیم عرفانی و برهانی و قرآنی و نیز به لحاظ اشتمال بر پرسش و پاسخ و اشکال و اعتراض و دفاع و نقد آراء، که از این بابت نمونه برجسته ای است از نحوه تلاش علمی دانشمندان ما برای کشف حقیقت و شاخص شایسته ای است در نقد علمی و سابقه تاریخی نقد علمی مسلمانان تا قرن دهم هجری.
از ویژگی‌هاى بارز رفتار ایشان دستگیرى از نیازمندان و کمک به درماندگان بود. هر جا احساس مى‌نمود عده‌اى به کمک و رسیدگى نیاز دارند بدون درنگ به یارى آنان مى‌شتافت؛ لذا مى‌بینیم که مؤسسات خیریه زیادى به نام ایشان در هند و پاکستان و تایلند و ایران و عراق و لبنان تأسیس شده است.


<div class="mw-ui-button">[[ حکمة الإشراق|'''ادامه''']]</div>
به‌خصوص در ماه‌هاى رمضان و ذى‌الحجه، توجه و اهتمام ایشان به زندگى فقرا و ایتام، بیشتر مى‌شد.
 
ایشان هیچ لحظه‌ای را به بطالت نمی‌گذراند، بلکه تمام اوقات شبانه‌روز خود را جز اندکی که ناگزیر از استراحت بود، در راه تدریس، مطالعه، عبادت و تهجد، قرائت قرآن، جواب استفتائات، ملاقات با مردم، تألیف، نماز جماعت و زیارت مصروف می‌داشت.
 
این عالم بزرگ پس از 96 سال حیات پرافتخار و برجاى نهادن خدمات بزرگ دینى و ده‌ها اثر جاویدان و تحمل فشارها و رنج‌ها و مصیبت‌هاى فراوان در حکومت ظالمانه صدام و پس از یک سال دورى از جوار جد بزرگوارش امیرالمؤمنین على(ع) و تبعید به کوفه، سرانجام خورشید فروزان زندگانى آیت‌الله ‌خویى در عصر روز شنبه هشتم صفر 1413ق، براى همیشه غروب کرد و مسلمانان را با اندوهى جانکاه مواجه نمود.
 
<div class="mw-ui-button">[[خویی، ابوالقاسم|'''ادامه''']]</div>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش