ابن جنی، عثمان بن جنی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{') |
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها=={{وابستهها}}' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
==وابستهها=={{وابستهها}} | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[کتاب شرح اللمع في النحو]] | [[کتاب شرح اللمع في النحو]] |
نسخهٔ ۳ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۰۱
نام | ابنجنی، عثمان بن جنی |
---|---|
نامهای دیگر | ابنجنی، ابوالفتح عثمان بن جنی
عثمان بن جنی ابیالفتح عثمان بن جنی |
نام پدر | جنى |
متولد | 321 |
محل تولد | موصل عراق |
رحلت | 392 ق |
اساتید | |
برخی آثار | کتاب شرح اللمع في النحو |
کد مؤلف | AUTHORCODE3664AUTHORCODE |
ابن جنى، ابوالفتح عثمان بن جنى موصلى (321-392ق)، عالم به صرف و نحو، لغت و ادب عرب مىباشد.پدر او بردهاى رومى از آن سليمان بن فهد ازدى موصلى بود كه «جنى» نام داشت و جنى خود به گفته سيوطى معرب گنى است.
ابن جنى در موصل زاده شد. از دوران كودكى و نوجوانى او اطلاعى در دست نيست. جز اينكه در آغاز جوانى، در جامع موصل، به تدريس صرف مشغول بوده است. در آن هنگام، ابوعلى فارسى بر آن ديار گذشت و مدرس جوان را در مسألهاى صرفى آزمود. چون ابن جنى از دادن پاسخ عاجز ماند، در سلك شاگردان ابوعلى درآمد و تا درگذشت استاد، يعنى چهل سال تمام، در سفر و حضر، ملازم او شد. به اعتبار اين چهل سال، آغاز آشنايى او و ابوعلى را در 337ق مىتوان پنداشت.
از ديگر استادان او مىتوان از: محمد بن حسن ابوالعطار مقرى، ابى حاتم، و قصرب نام برد. نيز چنين استنباط مىشود كه آغاز زندگى و تحصيلات وى در موصل بوده و در خدمت احمد بن محمد ابوالعباس موصلى (اخفش دوم) علم نحو آموخته است. ابن جنى گر چه دست پرورده ابوعلى و برجستهترين شاگرد او به شمار مىآيد، اما استادان ديگرى نيز در عراق، موصل و شام داشته و خود در اجازه نامههاى كه به نام حسين بن احمد بن نصر، نوشته به اين امر تصريح كرده است. از جمله استادان او، يكى متنبى است. مصاحبتهاى اين دو بيشتر در حلب و در خلال سالهاى 337 تا 346ق بوده است، چه متنبى در آن هنگام در دربار امير سيفالدوله به سر مىبرده است. ابن جنى با آنكه تا پايان عمر ابوعلى عنوان شاگردى او را داشته، قبل از درگذشت او، خود استادى بزرگ به شمار مىآمده و شمارى از کتابهاى خود را در حيات استاد، تأليف كرده و مورد تحسين او واقع شده است و پس از درگذشت استاد به جانشينى او بر مسند تدريس در بغداد تكيه زده و در عالم ادب، رياست به وى منتهى شده است.
ابن جنى شاگردان بسيارى تربيت كرده كه بعدها خود از دانشمندان بنام در ادب عرب شدهاند؛ از جمله معروفترين آنهاست: ابوالقاسم عمر بن ثابت ثمانينى، ابوالحسن على بن عبيدالله سمسمى، ابواحمد عبدالسلام بصرى، على بن زيد قاشانى (كاشانى)، ثابت بن محمد جرجانى، ابوعبدالله حسن بن احمد بن نصر، محمد بن عبدالله بن شاهويه.
وى با امرا، سلاطين و برخى از بزرگان عصر خود ارتباط و مراوده داشته است و به نقل ابن قفطى، در خاندان ديلميان: عضدالدوله و فرزندانش را خدمت كرد و کتاب «البشرى و الظفر» را نيز در تفسير بيتى از اشعار عضدالدوله براى همو نوشت. ابن قفطى نوع خدمت ابن جنى را نزد اين شهرياران معلوم نكرده است. برخى به استناد نوشته ياقوت، ابن جنى را كاتب انشاء دربار عضد الدوله و صمصام الدوله دانستهاند.
بى شك ابن جنى مانند استاد خود ابوعلى فارسى به مذهب اعتزال مىگراييد. او در بحث از برخى مسائل نحوى مطالبى آورده است كه بر مذهب او دلالت تمام دارد. مؤلفان شيعى او را شيعى مذهب مىدانند و ظاهراً چند عامل باعث چنين تصورى شده است: از جمله آنكه وى با شريف رضى و سيد مرتضى بسيار نزدیک بود و نيز بر امام على و اهل بيت(ع) به روش شيعيان درود مىفرستاد.
ابن جنى دانشمندى بنام و مبتكر در صرف و نحو، لغت، قرائت، ادب، بلاغت، شعر و عروض و قافيه بهشمار آمده است و گواه اين مطلب، آثار و تأليفات او در اين موارد و اظهار نظر دانشمندان و محققان درباره اوست. ثعالبى او را محور و قطب زبان عربى معرفى كرده است. ياقوت او را از حاذقترين و عالمترين مردان ادب، لغت، صرف و نحو برشمرده و معتقد است احدى در علم تصريف و اصول و فروع آن، عالمتر و استوارتر از او وجود ندارد. فيروز آبادى از وى به عنوان امام يگانه و صاحب تأليفات مهم و ابتكارات عجيب نام برده است.
وى در هيچ رشتهاى، در حد علم تصريف، تبحر نداشته است. کتابهاى او در تصريف، مبين روش و اسلوب زيبا و محكم او در بحث، بررسى و تنظيم مباحث صرفى است. او در اشتقاق لغت، مبحث جديدى به نام اشتقاق اكبر مطرح كرده است كه به گفته آدام متز، نتايج آن تا امروز ادامه دارد و هيچ يك از علماى لغت، توفيقى بزرگتر از اين بدست نياوردهاند. غالباً او را مؤسس و مبدع اين مبحث مىدانند.
وى نخستين كسى است كه به مبدأ و ريشه زبان نيز توجه كرده است. او به پديدآمدن لغات و اسامى اشيا مىپردازد و منشأ اجتماعى و قراردادى و نحوه پيدايى و گسترش آن را در جامعه نشان مىدهد.
تأليفات
وى آثارى مهم و ارزشمند در صرف، نحو، لغت، قرائت، شعر و ادب، دستور زبان و فقه اللغه تأليف كرده كه به بيش از 50 جلد مىرسد. از آن جمله است:
- الخصائص.
- المحتسب في تبيين وجوه الشواذ القراءات و الايضاح عنها.
- المنصف شرح لکتاب التصريف.
- الالفاظ المهموزه.
- تفسير ارجوزة ابى نواس.
- التمام في تفسير اشعار هذيل مما اغفله ابوسعيد السكرى.
- الخاطريات.
- سرالصناعة.
- شرح مستغلق ابيات الحماسه و اشتقاق اسماء شعرائها.
- علل التثنيه.
- الفتح الوهبى على مشكلات المتنبى يا تفسير معانى ديوان المتنبى يا شرح صغير.
- الفسر يا تفسير ديوان المتنبى الكبير.
- اللمع في العربية.
- مختصر التصريف على اجماعة.
- مختصر العروض و القوافى.
منبع
دائرة المعارف بزرگ اسلامى، جلد سوم، ص252-257.