رباعیات عمر خیام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' {{' به '{{'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{')
خط ۴۴: خط ۴۴:


پس بدون شک همه رباعیاتی که در مجموعه‎ها به نام خیام، فراهم آمده است، نمی‎تواند از ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیامی – خیام - ‎باشد؛ حتی رباعیاتی که نام خیام در آنها آمده‎‎ است‎ و اغلب محققان آنها را اصیل پنداشته‎اند، مانند این رباعی:  
پس بدون شک همه رباعیاتی که در مجموعه‎ها به نام خیام، فراهم آمده است، نمی‎تواند از ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیامی – خیام - ‎باشد؛ حتی رباعیاتی که نام خیام در آنها آمده‎‎ است‎ و اغلب محققان آنها را اصیل پنداشته‎اند، مانند این رباعی:  
{{شعر}}{{ب|''خیام اگر ز باده مستی خوش باش‎''|2='' با ماهرخی اگر نشستی خوش باش‎''}}{{ب|''چون عاقبت کار جهان نیستی‎ است‎‎''|2=''انگار که نیستی چو هستی خوش باش''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص70 </ref>‏.


{{شعر}}
شیوه و سبک بیان رباعیات [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] «در نهایت فصاحت و بلاغت است و در سلاست و روانی مانند آب‎ است؛‎ ساده‎ و از تصنع و تکلّف، فرسنگ‎ها دور است و در پی آرایش‎ سخن خود نیست و صنعت شاعری به خرج نمی‎دهد، تخیّلات‎ شاعرانه نمی‎جوید، همه متوجه معانی است که منظور نظر اوست». اما با همه درستی سخن، باید گفت که این‎ رباعیات موجود، خالی از صنایع بدیعی و زیبایی‎های کلام نیست و هرجا که صنعت‎گری به استحکام و زیبایی کمک کرده، از‎ آوردن‎ آنها‎ کوتاهی نشده است؛ مثلا این رباعی:{{شعر}}{{ب|''ای دل! همه اسباب جهان‎ خواسته ‎گیر''|2=''باغ طربت به سبزه آراسته ‎گیر''}}{{ب|''وانگاه بر آن سبزه، شبی چون شبنم''|2=''بنشسته و بامداد، برخاسته ‎گیر''}}{{پایان شعر}}  
{{ب|''خیام اگر ز باده مستی خوش باش‎''|2='' با ماهرخی اگر نشستی خوش باش‎''}}
{{ب|''چون عاقبت کار جهان نیستی‎ است‎‎''|2=''انگار که نیستی چو هستی خوش باش''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص70 </ref>‏.
 
شیوه و سبک بیان رباعیات [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] «در نهایت فصاحت و بلاغت است و در سلاست و روانی مانند آب‎ است؛‎ ساده‎ و از تصنع و تکلّف، فرسنگ‎ها دور است و در پی آرایش‎ سخن خود نیست و صنعت شاعری به خرج نمی‎دهد، تخیّلات‎ شاعرانه نمی‎جوید، همه متوجه معانی است که منظور نظر اوست». اما با همه درستی سخن، باید گفت که این‎ رباعیات موجود، خالی از صنایع بدیعی و زیبایی‎های کلام نیست و هرجا که صنعت‎گری به استحکام و زیبایی کمک کرده، از‎ آوردن‎ آنها‎ کوتاهی نشده است؛ مثلا این رباعی:
{{شعر}}
{{ب|''ای دل! همه اسباب جهان‎ خواسته ‎گیر''|2=''باغ طربت به سبزه آراسته ‎گیر''}}
{{ب|''وانگاه بر آن سبزه، شبی چون شبنم''|2=''بنشسته و بامداد، برخاسته ‎گیر''}}
{{پایان شعر}}  


که‎ چندین نوع صنعت، از مراعات نظیر تا مطابقه در آن می‎توان دید<ref>ر.ک: همان، ص63</ref>‏.
که‎ چندین نوع صنعت، از مراعات نظیر تا مطابقه در آن می‎توان دید<ref>ر.ک: همان، ص63</ref>‏.
خط ۵۹: خط ۵۲:
از‎ نظر‎ مضمون و محتوا نیز باید گفت: این رباعیات حول چند محور فکری بیان شده‎ است‎:
از‎ نظر‎ مضمون و محتوا نیز باید گفت: این رباعیات حول چند محور فکری بیان شده‎ است‎:
# تفکر‎ برای‎ شناخت خود. این فکر تنها مربوط به فلاسفه نیست، بلکه هر ‎انسان‎ متفکّری، چه‎ فیلسوف‎ و چه عارف و چه عالم علم شریعت، پیوسته به این مطلب‎ اندیشیده است که‎ انسان‎ چیست؟ کجایی است؟ از کجا‎ آمده است؟ برای چه آمده‎ است؟ در این جهان چه می‎کند؟ راه سعادت و شقاوت او چیست؟ که مجموعه این‎ پرسش‎ها انسان را‎ به‎ شناخت خود و به تبع آن، به شناخت خدا می‎رساند.
# تفکر‎ برای‎ شناخت خود. این فکر تنها مربوط به فلاسفه نیست، بلکه هر ‎انسان‎ متفکّری، چه‎ فیلسوف‎ و چه عارف و چه عالم علم شریعت، پیوسته به این مطلب‎ اندیشیده است که‎ انسان‎ چیست؟ کجایی است؟ از کجا‎ آمده است؟ برای چه آمده‎ است؟ در این جهان چه می‎کند؟ راه سعادت و شقاوت او چیست؟ که مجموعه این‎ پرسش‎ها انسان را‎ به‎ شناخت خود و به تبع آن، به شناخت خدا می‎رساند.
#:این پرسش‎ها را نه‎تنها‎ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]‎، در [[كیمیای سعادت|کیمیای سعادت]] مطرح می‎کند که [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبداللّه انصاری]] - عارف برجسته‎ قرن‎ پنجم - نیز ضمن مطرح کردن این‎ سؤالات - همانند [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] - ‎ناآمدن را بهتر‎ می‎داند‎:
#:این پرسش‎ها را نه‎تنها‎ [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]‎، در [[كیمیای سعادت|کیمیای سعادت]] مطرح می‎کند که [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبداللّه انصاری]] - عارف برجسته‎ قرن‎ پنجم - نیز ضمن مطرح کردن این‎ سؤالات - همانند [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] - ‎ناآمدن را بهتر‎ می‎داند‎:{{شعر}}
{{شعر}}
#:{{ب|''دی‎ آمدم و ز من نیامد کاری‎ ''|2=''و امروز ز من گرم نشد بازاری''}}
#:{{ب|''دی‎ آمدم و ز من نیامد کاری‎ ''|2=''و امروز ز من گرم نشد بازاری''}}
#:{{ب|''فردا بروم، بی‎خبر از اسراری‎ ''|2='' ناآمده‎ به‎ بدی‎ از این، بسیاری''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''فردا بروم، بی‎خبر از اسراری‎ ''|2='' ناآمده‎ به‎ بدی‎ از این، بسیاری''}}{{پایان شعر}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش