لسان العرب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '== ساختار== ' به '== ساختار== ') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
مؤلف در تنظيم واژهها همچون جوهرى، روش پايانى - الفبايى را كه همان «روش قافيهاى» يا «روش باب و فصل» است، برگزيده است. در اين روش با توجه به حرف پايانى كلمه، آن را بر اساس ترتيب الفبايى در باب مخصوص آن حرف جاى مىدهند. سپس با رعايت حرف اول و دوم و سوم و چهارم واژه، آن را در فصلى كه درون اين باب قرار دارد، مىنهند. به عبارت ديگر، الگوى اصلى براى يافتن ريشهى سه حرفى «فعل» به اين ترتيب است: اول، لام؛ دوم، فاء؛ سوم، عين. بنابر آنچه گذشت، كتاب 28 باب، و هر باب 28 فصل به شمارهى حروف الفبا خواهد داشت. البته در برخى از بابها، شمارهى فصول به 28 نمىرسد. | مؤلف در تنظيم واژهها همچون جوهرى، روش پايانى - الفبايى را كه همان «روش قافيهاى» يا «روش باب و فصل» است، برگزيده است. در اين روش با توجه به حرف پايانى كلمه، آن را بر اساس ترتيب الفبايى در باب مخصوص آن حرف جاى مىدهند. سپس با رعايت حرف اول و دوم و سوم و چهارم واژه، آن را در فصلى كه درون اين باب قرار دارد، مىنهند. به عبارت ديگر، الگوى اصلى براى يافتن ريشهى سه حرفى «فعل» به اين ترتيب است: اول، لام؛ دوم، فاء؛ سوم، عين. بنابر آنچه گذشت، كتاب 28 باب، و هر باب 28 فصل به شمارهى حروف الفبا خواهد داشت. البته در برخى از بابها، شمارهى فصول به 28 نمىرسد. | ||
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۲۵
لسان العرب | |
---|---|
پدیدآوران | ابن منظور، محمد بن مکرم (نويسنده) |
ناشر | دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع ج: 1, 3, 5, 7, 9, 11, 13, 15 |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
چاپ | 1 |
موضوع | زبان عربی - واژهنامهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 15 |
کد کنگره | PJ 6620 /الف2ل5 1369 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
لسان العرب اثر محمد بن مكرم بن احمد انصارى مصرى مشهور به «ابنمنظور» و «ابنمكرم»، يكى از مهمترين معاجم لغوى عربى است كه حدود هشتاد هزار ماده (بدون در نظر گرفتن مشتقات و مفردات هر ماده) در آن گرد آمده است. مؤلف در تدوين كتاب دو هدف اصلى را مد نظر داشته است، يكى غناى در مواد و ديگرى حسن تألیف و نظم نوشتارى مناسب؛ لذا براى اولين بار در تاريخ لغت عربى، كتابى را جمعآورى كرده كه هم از جهت حجم و تعداد لغات، بىنظير و هم از جهت چينش، داراى نظم نوشتارى خاصى است.
ساختار
مؤلف در تنظيم واژهها همچون جوهرى، روش پايانى - الفبايى را كه همان «روش قافيهاى» يا «روش باب و فصل» است، برگزيده است. در اين روش با توجه به حرف پايانى كلمه، آن را بر اساس ترتيب الفبايى در باب مخصوص آن حرف جاى مىدهند. سپس با رعايت حرف اول و دوم و سوم و چهارم واژه، آن را در فصلى كه درون اين باب قرار دارد، مىنهند. به عبارت ديگر، الگوى اصلى براى يافتن ريشهى سه حرفى «فعل» به اين ترتيب است: اول، لام؛ دوم، فاء؛ سوم، عين. بنابر آنچه گذشت، كتاب 28 باب، و هر باب 28 فصل به شمارهى حروف الفبا خواهد داشت. البته در برخى از بابها، شمارهى فصول به 28 نمىرسد.
گزارش محتوا
مؤلف، ويژگى آثار لغوى ديگر را تأكيد بر مآخذ و روايتهاى شفاهى و تازگى كار خود را در تكيهى كامل بر كتب لغت مىداند. وى به عقيدهى خويش توانسته است آراء پراكندهى لغويان مشرق و مغرب را گردآورد و جامعيتى به لسان دهد كه گذشتگان به سبب عدم نقل تمام از ساير لغتنامهها، به آن نرسيده بودند. وى اين اثر را بر مبناى تهذيباللغة ابومنصور ازهرى، المحكم و المحيط ابن سيده، الصحاح جوهرى، حواشى ابن برى بر الصحاح و النهاية فى غريب الحديث و الاثر ابن اثر و مواردى از جمهرة ابن دريد (منقول از جمهره) تأليف كرده است. با اينهمه به سبب آنكه منابع اصلى وى محدود به آثار مذكور است، نمىتوان لسان او را لغتنامهى كامل زبان عربى دانست.
وى روىهم رفته، چنانكه خود مىگويد، در نقل از منابع امين است، جز آنكه غالباً مأخذ قول را ذكر نكرده و گاهى در نقل از متن اصلى عبارتى را انداخته است. همچنين كثرت لغات و شواهد و عدم تلفيق نقلهاى گوناگون، در مواردى سخن او را به آشفتگى و تكرار كشانده است.
نويسنده به روش وضع ريشه تنها در سادهترين شكل آن تكيه دارد و با فعل شروع مىكند و از آن به باقى تعريفات منتقل مىشود و تعريفات كلمه و اشتقاقات آنرا در معانى كه از آن برمىآيد گردآورى كرده سپس سراغ كلمه ديگرى مىرود و ساختارها را عيناً تكرار مىكند. همچنين مىبينم كه قواعد تعريف، نحو، تفسير قرآن و حديث و... را در معجم خود عرضه نموده است.
براى مثال واژه بدأ را به حسب حرف پايانىاش در باب الالف المهموز و به لحاظ حرف نخست در فصل الباء جاى داده است. او ماده بسط را در باب الطاء آورده، چون حرف پايانى آن «طه» است و در فصل «باء» قرار داده؛ چرا كه با «باء» آغاز شده است.
همچنين براى حروف، القاب و خاصيتهايى را در بابى نقل كرده است. وى همچون جوهرى، معتل واوى و يائى را جدا نكرده است؛ بلكه براى جلوگيرى از اطاله و تكرار آنها در يك باب ذكر نموده است و الف را بر اساس منقلبهاش بيان كرده است. وى همچنين بابى را در جلد اول كتاب خود براى تفسير حروف مقطعه قرار داده است و در اين باب همه آنچه را كه از تفاسير ذكر كردهاند، آورده است.
مايهى عمدهى شهرت ابن منظور لغتنامهى بزرگ لسان العرب است. اين كتاب از حيث تفصيل و كثرت مواد لغات و فراوانى شواهد و توجيهات زبانى در ميان قاموسهاى زبان عربى بىهمتاست.
در جلد اول كتاب مؤلف به واژگانى كه لام الفعل آن حرف الف و ب مىباشد، پرداخته و آن را ترجمه نموده است. در ساير مجلدات تا جلد چهاردهم به ترتيب تعدادى از واژگان ذكر شده است.
جلد پانزدهم حاوى تتمه ترجمه واژگانى است كه حرف لام الفعل آن واو و ياء معتل مىباشد. در ادامه حرف الف و مجموعه آن را كه 19 باب است ذكر مىكند و از حرف الف لين شروع و به اذ و اذا و ذيت ختم مىشود، و در آخر 17 واژه از قبيل؛ ظاء، فاء، كذا، كلا، لا، لاى تبرئه، لات، امالا، لاوى، ما، متى، ها، هلا، هنا، هيا، وا، و يا و واژگانى كه تحت اين مجموعه قرار مىگيرند را ترجمه نموده است.
كتاب در واقع كتاب مجموعهاى از معجمات است مثل: معجم مفردات، معجم معانى، معجم احاديث و روايات و... و صفت موسوعه بودن بهراستى كه شايسته آن است.
در اين كتاب شواهد زيادى از قرآن كريم و احاديث و اشعار و ضرب المثلهاى مختلف آمده است؛ بعضى نكات ادبى و شرح بعضى آيات و احاديث نيز در آن يافت مىشود. ذكر نام صاحبان اقوال در جاىجاى كتاب به چشم مىخورد به طورى كه او سعى كرده در موارد مختلف راويان را ذكر كند.
در پايان مىتوان گفت با توجه به اين كه ابن منظور روش روايت اقوال پيشينيان را برگزيده است؛ لذا در تحقيق لغوى مىتوان به آن اكتفا كرد چه اين كه او سعى كرده نظرات مختلف را گردآورى كند. مىتوان به جرأت گفت با مراجعه به اين كتاب همه اقوال قبل از ابن منظور در آن پيدا مىشود؛ بر همين اساس بعضى محققان اين كتاب را كاملترين منبع لغوى براى بررسى لغات مىدانند.
وضعيت كتاب
لسان العرب نخست در بولاق (1299- 1308ق) در20 جلد با مقدمهى احمد فارس شدياق و بعد از آن بارها به چاپ رسيده است، از جمله در بيروت (1374- 1375ق) در 15 جلد و نيز در همانجا (1389ق) در 3 جلد بزرگ زير عنوان لسان العرب المحيط با پيوستى از اصطلاحات علمى جديد. در چاپ اخير و برخى از چاپهاى تازهتر، ريشهها را مطابق شيوهى رايج به ترتيب حروف نخستين آنها نظم دادهاند.
از ميان كارهايى كه در نقد و اصلاح اين اثر صورت گرفته است، دو كتاب با عناوين تصحيح لسان العرب از احمد تيمور (قاهره، 1334 و 1343ق) و تحقيقات و تنبيهات فى معجم لسان العرب از عبدالسلام هارون (بيروت، 1407ق) قابل ذكرند.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد چهارم، صص704-705.