فتح الملك العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فتح الملك العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي'''، نوشته احمد بن محمد بن صدیق غماری حسینی، کتابی است به زبان عربی و با موضوع حدیث و کلام شیعه. مقدمه این اثر را حسین حسینی آل مجدد شیرازی نوشته و محقق آن عمار عبدالامیر فهداوی است. | '''فتح الملك العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي'''، نوشته احمد بن محمد بن صدیق غماری حسینی، کتابی است به زبان عربی و با موضوع حدیث و کلام شیعه. مقدمه این اثر را حسین حسینی آل مجدد شیرازی نوشته و محقق آن عمار عبدالامیر فهداوی است. | ||
نسخهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۵۶
فتح الملك العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي | |
---|---|
پدیدآوران | غماري حسني، احمد (نويسنده)
حسيني آلمجدد شيرازي، حسن (مقدمه نویس) فهداوي، عبدالامير عمار (محقق) |
ناشر | دليل ما |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1386ش , 1428ق |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-397-314-8 |
موضوع | احاديث خاص (باب مدينه العلم)
احاديث شيعه - قرن 14 علي بن ابيطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 145 /ب2غ8 |
فتح الملك العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي، نوشته احمد بن محمد بن صدیق غماری حسینی، کتابی است به زبان عربی و با موضوع حدیث و کلام شیعه. مقدمه این اثر را حسین حسینی آل مجدد شیرازی نوشته و محقق آن عمار عبدالامیر فهداوی است.
نویسنده در این اثر به شرح و تصحیح روایت باب العلم پرداخته است.
ساختار
کتاب دارای تقدیمیهای به قلم حسن بن صادق حسینی آل مجدد شیرازی، مقدمه محقق، مطالب کتاب در نه مسلک، یازده فصل و یک خاتمه است. سپس فهارس کتاب (آیات، احادیث، اعلام، مصادر) و فهرست مطالب است. نویسنده در نگارش کتاب از دویستوچهلوهشت منبع بهره برده که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد شیخ مفید، الاستيعاب في معرفة الأصحاب ابن عبدالبر، أسد الغابة في معرفة الصحابة ابن اثیر جزری، الأعلام خیرالدین زرکلی، امالیهای شیخ طوسی و صدوق، الأنساب سمعانی، أحكام القرآن جصاص، أمل الآمل شیخ حر عاملی، تاریخ الخلفای سیوطی، تاریخ یعقوبی، تاريخ مدينة دمشق ابن عساکر، تاريخ أصبهان احمد بن عبدالله بن احمد اصبهانی، تدريب الراوي سیوطی، توحید صدوق، تهذيب التهذيب ابن حجر و...
گزارش محتوا
نویسنده در این کتاب درباره خصوص حدیث باب علم پیامبر بودن امیرالمؤمنین علی(ع) و همه مباحث مرتبط با آن مانند سند و دلالت و... پرداخته است. او در این راستا از قواعد مرسوم بین علمای حدیث پیروی کرده است. از اسباب و علل گرایش ابن صدیق به نوشتن کتابی در خصوص این حدیث، اولا درخواست پدرش مبنی بر نوشتن کتابی مستقل درباره روایت باب العلم بوده و ثانیا اینکه از نظر وی جای چنین کتابی در بین کتب اسلامی خالی بوده؛ یعنی او کسی را ندیده که مستقلا به تألیف اثری در اینباره دست زده باشد. از نگاه محقق، نویسنده کتاب در نوشتن آن از شیوه علمی دقیقی استفاده کرده که مانند آن را کمتر میتوان در دیگر کتابهای حدیثی دید و این خود دلالت بر فضل و کمال او دارد[۱]
مطالب کتاب در یک مقدمه و نه مسلک بیان شدهاند. نویسنده در مقدمه به کسانی اشاره دارد که دارای تصنیف یا رساله مستقلی درباره خصائص امیرالمؤمنین(ع) هستند و سپس به بیان راویانی که این روایت را از ابوصلت روایت کردهاند، پرداخته است. او در مسلک اول توضیح داده که صحت این حدیث دائر مدار ضبط و عدالت راویان آن است و به بیان اقوال تعدیلگران و توثیقکنندگان عبدالسلام بن صالح پرداخته است. در مسلک دوم بعد از تبیین عدالت ابوصلت، برخی از راویان مجهولی را که حفّاظ، آنها را تصحیح کردهاند میآورد که البته هیچیک از آنان در عدالت و ضبط به پای ابوصلت نمیرسند. در مسلک سوم بیان کرده که فقط عبدالسلام این حدیث را روایت نکرده، بلکه جماعتی دیگر هم از او در این امر تبعیت کردهاند و فهرستی از آنان ارائه میدهد. ابن صدیق در مسلک چهارم در پی اثبات این مطلب است که حتی اگر تابعان عبدالسلام در روایتش را هم نادیده بگیریم، این حدیث دارای شواهد معنویای است که آن را تصحیح میکنند. وی برخی از آن شواهد و همچنین برخی از رجال صحیحین را که اهل سنت روایات آنان را صحیح میدانند، ذکر میکند و البته برخی اقوال در جرح آن راویان را هم میآورد. وی در مسلک پنجم، متذکر میشود که این حدیث غیر از روایت ابن عباس که در مقدمه و مسلک اول از آن سخن گفته، از دو طریق دیگر هم نقل شده که عبارتند از روایت علی(ع) از چهار طریق و همچنین روایت جابر بن عبدالله انصاری. در مسلک ششم میگوید: هم حدیث ابن عباس و هم دو روایت دیگر از علی(ع) و جابر، صحیح هستند و تنصیص سیوطی بر صحت روایت باب العلم را میآورد. ابن صدیق در مسلک هفتم در پی اثبات این نکته است که حتی اگر مانند علائی و ابن حجر و سخاوی قائل به حسن روایت شویم اما در مواردی مانند این روایت که شواهد و قرائن قویای بر آن وجود دارد باید حکم به صحت حدیث کرد. مسلک هشتم کتاب بیان میدارد که اصلا اگر بخواهیم از صحت و حسن این روایت چشمپوشی کنیم و آن را روایتی ضعیف بشماریم، در این مورد حکم خواهیم کرد که این روایت ضعیف به درجه صحیح ارتقا پیدا میکند و با آن معامله صحیح میشود؛ زیرا قرائن و شواهد متعددی بر آن هست و همچنین از چند طریق مختلف و متباین نقل شده است. پس با وجود این موارد انسان ظن غالب به صحت روایت و صدق خبر مجموع راویان آن پیدا میکند. در مسلک نهم، نویسنده جمع فراوانی از روایات و آثاری که صحت حدیث باب العلم و مطابقت آن با واقع را اثبات میکنند جمعآوری کرده است. این مسلک، شامل مباحث روایی سودمند و کاملی است. ابن صدیق در خاتمه به ذکر نصوص برخی از متأخرین مانند ابن حجر و علائی و سخاوی و سیوطی درباره حدیث مزبور پرداخته است[۲]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب و فهارس منابع و مآخذ در آخر کتاب ذکر شده است. کتاب دارای خاتمه ا ست. ارجاعات در پاورقی ذکر شده و پاورقیهای کتاب علاوه بر ارجاعات، حاوی نکات مفیدی در شرح و توضیح مطالب کتاب هستند. محقق کتاب مینویسد من در تحقیقاتم فقط به یک نفر برخورد کردم که در مطالب کتاب مذکور مناقشه کرده؛ یوسف بن محمد عتیق در «التعريف بما أفرد من الأحاديث بالتصنيف» گفته که محمد بن طاهر بن عاشور مناقشهای در «فتح الملك» دارد که آن را در کتابش «تحقيقات و أنظار» مطرح کرده است[۳]
خود نویسنده به خوانده شدن کتاب اهتمام بسیاری داشته است و در بعضی از کتابهایش به خواندن «فتح الملك العلي» و «إبراز الوهم المكنون» و «درء الضعف» سفارش کرده و گفته هرکه این کتابها، بهویژه «فتح الملك العلي» را بخواند، خداوند باب فهم حدیث را بر او میگشاید...[۴]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.