فرهنگنامه اصول فقه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً') |
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فرهنگنامه اصول فقه'''، اثر جمعى از محققان مركز مطالعات و مدارك اسلامى پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، است كه به زبان فارسى و در سال 1389ش، تدوين شده است. | '''فرهنگنامه اصول فقه'''، اثر جمعى از محققان مركز مطالعات و مدارك اسلامى پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، است كه به زبان فارسى و در سال 1389ش، تدوين شده است. | ||
نسخهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۳۷
فرهنگ نامه اصول فقه | |
---|---|
پدیدآوران | مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی (گردآورنده) |
عنوانهای دیگر | فرهنگ نامه علوم اسلامی/ اصول فقه |
ناشر | دفتر تبليغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1389 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-5570-54-0 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
فرهنگنامه اصول فقه، اثر جمعى از محققان مركز مطالعات و مدارك اسلامى پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، است كه به زبان فارسى و در سال 1389ش، تدوين شده است.
ساختار
كتاب، با مقدمه رئيس مركز اطلاعات و مدارك اسلامى آغاز شده است.
اين اثر، يكى از منابع موثق و مرجع است كه در آن، آگاهىهاى پايه و گزيده از دانش اصول فقه با توجه به صحت علمى، در قالب مقالههاى كوتاه و فشرده و بهصورت دايرةالمعارفى، ارائه شده است.
مباحث، در بر دارنده اصطلاحات متداول حوزه معرفتى اصول فقه است كه با بررسى حدود 200 عنوان مدرك اصولى(شيعه و سنى)، 6000 اصطلاح شناخته شده اصول فقه را به كاربران معرفى و با گزينش بيش از 3000 مدخل اصلى و ارجاع 2870 اصطلاح به آنها، دامنه وسيعى از مفاهيم اين علم را بازگو مىكند.
در طبقهبندى ردهشناختى، اين فرهنگنامه از نظر گستره، از جهتى مختصر است، چون در يك مجلد تنظيم شده و از سويى مفصل است، چون تمام موضوعات در حوزه مورد نظر را پوشش داده است و از نظر سطح، ويژه بزرگسالان و از نظر شمول، تخصصى است و موضوعات آن اختصاص به دانش اصول فقه داشته و بر اساس تنظيم الفبايى حرف به حرف، تدوين شده است.
اين فرهنگنامه تخصصى، مبتنى بر منطق نظاميافته اصطلاحنامه علوم اسلامى است كه براى نخستين بار در جهان اسلام، تدوين و منتشر شده است.
در اين نوشتار، نويسندگان، مدخلهايى را كه درباره اصول فقه بوده، استخراج كرده و براى هر يك، مطلبى را آماده كرده و آن را به شكل كتابشناسى عرضه كردهاند.
در اين اثر، سعى شده بر خلاف دائرةالمعارفها و دانشنامهها كه مباحث، در مدخل عام در نظر گرفته مىشود و مطالب، در يك صفحه طولانى و وسيع و وابستههاى آن واژه در ذيل آن مىآيد، كارها تفكيك شود و مخاطبان با كمترين زمان، بيشترين بهره را از مطالب ببرند.
استناد به منابع دست اول، داشتن متن ساده و روان، زبان گزارشى، استنادات درونمتنى، تاريخبندى بودن، روشنى مطالب و كوتاهى عبارات در مقايسه با برخى از منابع، از ويژگىهاى بارز اين فرهنگنامه است كه آن را در قياس با برخى دانشنامهها و اصطلاحنامهها، متمايز ساخته است.
شناسايى 6193 اصطلاح اصولى و گزينش 3063 مدخل از ميان آنها و ارجاع 2870 اصطلاح به آنها، با استفاده از نظام ارجاع مترادف و شبه مترادف و در مواردى ارجاع خاص به عام، در اين فرهنگنامه، موجب وسعت و تفصيل موضوعات شده و بر اهميت اين منبع مرجع افزوده است.
اين مجموعه را گروهى متشكل از اساتيد، محققان، مشاوران و كارشناسان فنى، به سامان بردهاند كه از دورههاى مقدماتى آن(تهيه مستندات اصطلاحات)، تا مرحله ميانى(نگارش مستندات) و پايانى(وضع موجود)، افراد و بخشهاى مختلفى نقش داشتهاند.
گزارش محتوا
در مقدمه، پس از بيان جايگاه و ضرورت علم اصول، به نحوه تأسيس اين علم، قلمرو اصول فقه، پيشينه و سابقه فرهنگنامهنگارى در اين حوزه، اشاره شده است.
فرهنگنامه حاضر، تنها مجموعهاى از تعاريف نيست، بلكه شامل اشارههايى تاريخى، فقهى و بيان ديدگاههايى از صاحبنظران اين علم، ارجاعات لازم و... مىباشد.
از آنجا كه اين فرهنگنامه، تخصصى است، بههيچوجه اصطلاحات عام و متداول خارج از محدوده علم اصول فقه، در آن گردآورى نشده است و مواردى كه به برخى حوزههاى وابسته پرداخته است، به لحاظ تخصّصى بودن و تبعيت از منابع و مآخذى است كه در حوزه اصول فقه، اين نوع واژگان را وارد كرده و بحثهاى پردامنهاى از آنها ارائه نموده است كه اگر آن واژگان از محدوده كار خارج مىشد، گزارشدهى كامل و درستى از زواياى مباحث اصول فقه و وابستههاى آن، صورت نمىگرفت؛ ازاينرو، بعضى از مباحث تاريخى، تفسيرى، نقل اقوال و... نيز در آن وارد شده است، زيرا نويسندگان آن اعتقاد دارند كه موضوعات متنازعفيه، تعاريف متخالف و مسائل حلنشدهاى وجود دارد كه مسئوليت اصطلاحنامهها و فرهنگنامهها، گزارش از وضع آنها نيز هست؛ هر چند كه به نظر ايشان، در كنار آن، دادههاى قطعى و ثابتى نيز به دست مىدهد و مجموعهاى درهمپيوسته و در عين حال منسجم و همآهنگ را سامان مىبخشد.
از جمله مدخلهايى كه در اين اثر، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است، عبارت است از:
آثار شرعى، عادى و عقلى مستصحب؛
آيات احتياط، برائت و ناهى عمل به ظن؛ اجتماع امر استحبابى و نهى تنزيهى، امر وجوبى و نهى تحريمى، امر وجوبى و نهى تنزيهى؛
انواع اجتهاد، از جمله استحسانى، استصلاحى، اهل تخريج، اهل ترجيح، بالقوة، بيانى، پويا، جامد، در اصول عقايد، اصول فقه، در عصر ائمه(ع)، در عصر تابعين و...؛
اجزاء در اصول، در اصول با كشف خلاف ظنى، در اصول با كشف خلاف قطعى، در اصول شرعى، در اصول عقلى، در امارات و...؛
اجماع و انواع آن، از جمله اجتهادى، اماميه، اهل حرمين، اهل سنت، بسيط، تابعين، تحقيقى، تشرفى، تعبدى، تقديرى، دخولى و...؛
انواع احتياط، از قبيل تام، جزئى، در تعبديات، در توصليات، صغير و كبير؛
احكام اجتهادى، اخلاقى، ارشادى، استقلالى، اصلى، اضطرارى، اقتضايى، الزامى و...؛
انواع استصحاب و...
اين اثر علمى، داراى شاخصههايى است كه برخى از آنها به اختصار، عبارتند از:
- تبيين مفهوم هر اصطلاح در ذيل مدخلهاى پذيرفتهشده، با بهرهگيرى از منابع معتبر در دسترس و استفاده از ارجاع مناسب در موارد لازم؛
- تهيه 2975 مقاله كوتاه (ميانگين 200 كلمه) با 3063 مدخل اصلى و ارجاع 2870 اصطلاح كه از ميان ارجاعات 101 مورد ارجاع خاص به عام است؛
- بيان سير تاريخى پيدايش و بهكارگيرى برخى اصطلاحات؛
- استفاده فراگير از منابع شيعه و اهل سنت؛
- پرهيز از تكرار مطالب مشابه با بهرهگيرى از روش ارجاع به مباحث و مستندهاى همانند؛
- كوشش در ارائه مطالب پيچيده اصولى در قالب الفاظى روان و رعايت ايجاز و پرهيز از مطالب حشو و زايد با گستردگى و تنوع مطالب ارائه شده؛
- آوردن نام بعضى از صاحبنظران و ديدگاههايشان در همان موضوع؛
- استفاده از مثالهاى رايج و گوشآشنا؛
- آوردن آدرس كامل منابع در پايان هر مستند با فونت متفاوت از متن، به منظور مراجعه محققان، در صورت نياز؛
- پرهيز از علايم و قراردادهاى ويژه و استفاده از علايم متعارف براى ارجاع به برخى از مستندها، به منظور آگاهى بيشتر محققان، با استفاده از نماد معروف «ر.ك» و «نيز ر.ك»؛
- تنظيم ساختار شكلى فرهنگنامه بر اساس الفبايى حرف به حرف. اين نظام الفبايى، با بخش ترسيمى(درختى) اصطلاحنامه اصول فقه نيز تكميل مىشود؛ بهگونهاى كه پس از مراجعه به آن، نقشهاى از طرح كلى اصطلاحات و موضوعات مرتبط ارائه شده تا پژوهشگران دامنه بررسى خود را در هر ردهاى از ردههاى اصول فقه، پىگيرى نمايند؛
- استناد مطالب به 160 منبع و مأخذ اصول فقه از شيعه و سنى؛
- در بر دارنده اصطلاحاتى كه در حوزه معرفتى اصول فقه متداول است و يا در ذخيره و بازيابى اطلاعات آن دانش، بهعنوان كليدواژه به كار مىآيد و مدخل بخشى از متن منابع و بخشهاى خاص آن مىباشد؛
- بررسى حدود دويست عنوان منبع و مدرك اصول فقه (هر چند به همه آنها استناد نشده) و نگارش به نثر فارسى(فارسى و عربى توأم، زيرا غالباً اصطلاحات علوم و معارف اسلامى به زبان عربى است و به همان صورت اصلى سالها، بلكه قرنهاست در فرهنگ جهان اسلام و ايران رواج دارد)؛
- تلاش بر رعايت قواعد فارسى در انتخاب اصطلاحات، ولى از آنجا كه زبان عربى، زبان رايج، علمى و اصطلاحى اسلام است و گزارش دادن از آن نيز مبتنى بر محافظت بر مصطلحات همان زبان است، آنچه نمود بيشتر و جلوه فراترى دارد، عربى بودن واژگان است كه در فارسى هم متداول و رايج است؛
- گستره واژگانى: يكى از جنبههاى تحسين برانگيز اين فرهنگنامه، وسعت كار و فضاى وسيعى است كه به هر يك از موضوعات اختصاص داده است؛
- شيوه مدخلگزينى: اصولاً براى نگارش فرهنگنامه، آنچه در رتبه اول اهميت قرار دارد، تهيه مدخلهاست. اين فرهنگنامه از اصطلاحنامه اصول فقه براى گزينش مدخلها استفاده كرده است و ارجاعات مترادف، عام و خاص و وابسته را نيز بر اساس آن برقرار نموده است، لذا از اين جهت، علاوه بر شمول، دقت و انسجام مناسبترى دارد و در نوع خود در اين رشته اولين اثر است و به لحاظ تحولات اساسى كه در طرح و ساختار فرهنگنامهها پديد آورده، طلايهدار مرحله جديدى در فرهنگنامهنويسى مىباشد.
برخى از نواقصى را كه در مورد اين اثر برشمردهاند، مىتوان در دو بخش عام و خاص بررسى كرد:
اول، اينكه در اين اثر، منابع مورد استفاده، درجهبندى و اولويتبندى نشدهاند. همچنين ذكر نشده است كه منابع دست اول از چه سالى لحاظ شدهاند. مشخص نكردن تقدم و تأخر در تنظيم منابع نيز از ديگر مسائلى است كه به نظر مىآيد نيازمند تصحيح است.
عدم استفاده از منابع قبل از دوران معاصر و عدم بيان مصدر احاديث و روايات و استفاده از منابع اهل سنت در جايى كه شيعه و سنى با هم اختلاف دارند، از ديگر مشكلات اين فرهنگنامه است. همچنين در اين اثر، متنهاى عربى(متنهاى برآمده از كتابها) ترجمه نشدهاند.
برخى از واژگان اين فرهنگنامه، خارج از مباحث اختصاصى علم اصولند. در اين اثر، مرزبندى ميان مدافعان فارسى و عربى وجود ندارد و ويراستارى عربى آن، بهصورت فارسى آمده است، همچنين سلسله مراتب برخى اصطلاحات در آن رعايت نشدهاند.
در اين اثر، برخى اصطلاحات رايج استفاده نشده و برخى از تعابير به كار گرفته شده نيز علمى نيستند.
برخى، از جمله مشكلات موجود در اين اثر را، مرتب نبودن منابع و كتابها و اشتباه در ذكر مصاديق و ارجاعات دانسته و معتقدند كه مصاديق ذيل نوشتهها و توضيحات در آن، تابع قاعده و اصول نيست و منابع و كتابها، معلوم نيست بر چه اساسى مرتب شدهاند و حتى برخى منابع ذكر شده و نوشتههايى نيز از آن آمده، ولى به آن اشاره نشده است و ذكر برخى از مصاديق نيز اشتباه مىباشد. گاهى ارجاع به يك اصطلاح شده، ولى با مراجعه به آن مشاهده مىشود وجه مشترك آن آورده شده است.
با اين حال، نكته حائز اهميت در مورد اين اثر، آن است كه تدوين فرهنگنامه، از جنبههاى روشى و ساختارى، مستلزم كار گروهى و جمعى است كه عمدتاًً در جامعه ما كمسابقه و مستحدث است و يكى از ويژگىهاى مهم اين اثر، آن است كه بهصورت گروهى با برنامه از پيش تعيينشده و بر اساس نظر جمعى و رأىگيرى، صورت گرفته است و كار فردى نيست.
وضعيت كتاب
اين اثر، برگزيده سيزدهمين دوره جايزه كتاب فصل در حوزه فقه و اصول شده است.
فهرست مطالب در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده نويسندگان، در انتهاى كتاب آمده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.