أمالي ابن الشجري: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' عربي' به ' عربی') |
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''أمالي ابن الشجري'''، اثر [[ابن شجری، هبةالله بن علی|هبةالله بن علی حسنی]]، معروف به ابن شجری (450-542ق)، یکى از آثار کمنظیر و ارزشمند است که صاحب آن بسیاری از آراء نحوی را با شواهد شعری مختلف برای شاگردانش املا کرده است. کتاب توسط محمود محمد طناحی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است. | '''أمالي ابن الشجري'''، اثر [[ابن شجری، هبةالله بن علی|هبةالله بن علی حسنی]]، معروف به ابن شجری (450-542ق)، یکى از آثار کمنظیر و ارزشمند است که صاحب آن بسیاری از آراء نحوی را با شواهد شعری مختلف برای شاگردانش املا کرده است. کتاب توسط محمود محمد طناحی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است. | ||
نسخهٔ ۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۰۷
أمالي ابن الشجري | |
---|---|
پدیدآوران | ابن شجری، هبةالله بن علی (نويسنده) طناحي، محمود محمد (محقق) |
ناشر | مکتبة الخانجي |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 2006م , 1427ق |
چاپ | 2 |
موضوع | 1.زبان عربی - صرف و نحو 2.زبان عربی - معاني و بيان |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | PJ 6101 /الف2الف82* |
أمالي ابن الشجري، اثر هبةالله بن علی حسنی، معروف به ابن شجری (450-542ق)، یکى از آثار کمنظیر و ارزشمند است که صاحب آن بسیاری از آراء نحوی را با شواهد شعری مختلف برای شاگردانش املا کرده است. کتاب توسط محمود محمد طناحی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
تاریخ بسیاری از مجالس دقیقاً ثبت شده، اما از شروع نخستین مجلس اطلاع دقیقى در دست نیست و با توجه به اینکه مجلس هشتم در اوایل جمادیالاوّل 524ق املا گردیده و پس از آن بهطور مرتب ادامه داشته است، شروع آن احتمالاً در اوایل ربیعالاول همان سال بوده است.[۱]
ابوالبرکات انباری شاگرد ابن شجری درباره این کتاب گفته است: امالی کتابی است نفیس، دارای فواید بسیار که حاوی فنون بسیاری در علوم ادبی است.[۲]
یاقوت حموی درباره این کتاب گفته است: امالی از برترین و زیباترین آثار ابن شجری است.[۳]
ساختار
کتاب با مقدمه محقق، دو باب درباره زندگی مؤلف و آراء نحوی ابن شجری آغاز شده، سپس متن آن آمده که مجموعا در سه جلد تنظیم شده است.
مؤلف، در این کتاب، 84 مجلس برای شاگردانش املا کرده است. ایشان، این کتاب را به سبک امالی سید مرتضی نوشته است؛ بدین گونه که امالی را به مجالسی تقسیم نموده و در هر مجلس مسئلهای از مسائل نحو، صرف و یا مسئلهای برگرفته از آیات قرآن یا بیت شعری از شعرا را سرآغاز املای خود قرار داده، سپس از این طریق مباحث دیگری را در همان موضوع مطرح مینماید.[۴]
مسائل مطرحشده در این کتاب را میتوان به سه دسته تقسیم نمود: مسائلی که ابن شجری خود عنوان نموده است؛ مسائلی که در پاسخ به پرسشهای شاگردان ابراز کرده است؛ مسائلی که در پاسخ به پرسشهایی که از نواحی مختلف به وی رسیده، مطرح نموده است.[۵]
جلد اول کتاب شامل 35 مجلس، جلد دوم تا پایان مجلس هفتادم و جلد سوم شامل مجالس هفتادویک تا هشتادوچهار است.
مؤلف در کتابش از از مصادر و منابعی چون کتب سیبویه و خطیب تبریزی در استفاده کرده است؛ علاوه بر این، از کتب مفقودهای چون الأوسط اخفش، الواسط ابن انباری و برخی کتب ابوعلی فارسی نیز بهره جسته است.[۶]
گزارش محتوا
ابن شجری در آراء نحوی خود از میان سه مکتب بصری، کوفی و بغدادی، تابع مکتب بصری بوده است. او هرچند در مواردی خلاف این مکتب عمل نموده است، اما با نگاهی به کتاب او و مقایسه نظرات او با سه مکتب فوق درمییابیم که ایشان مکتب بصری را برتر از دیگر مکاتب دانسته و آن را اختیار نموده است.[۷]
امالی ابن شجری علاوه بر اینکه حاوی مطالبی از قبیل لغت، صرف، نحو، معانی، بیان و بدیع است، حاوی مطالبی در موضوع بلاغت، ادب (حدیث)، عروض و قافیه، تاریخ و وقایع تاریخی، جغرافیا و موقعیت شهرهاست.[۸]
ابن شجری متعرض اصلی از اصول یا قاعدهای از قواعد نشده مگر اینکه از قرآن شاهدی بر مدعای خود آورده است. او از شواهدی دیگری چون احادیث، آثار دیگر نویسندگان و اشعار نیز بهره برده است.[۹]شواهد شعری او شامل اشعاری از دعبل خزاعی، مروان بن ابوحفصه، ابن معتز، ابوتمام، بختری و... است.[۱۰]
ابن شجری در این کتاب آراء بسیاری را بدون ذکر نام آورده است؛ بهعنوان مثال چند فصل کامل از کتاب الأزهیة هروی را بدون ذکر مأخذ نقل کرده است.[۱۱]
وی بخش وسیعى از امالى را به ذکر لغزشهای مکى بن ابوطالب مغربى در کتاب مشكل إعراب القرآن اختصاص داده است. برخى از متأخران انگیزه این کار او را اختلافات مذهبى دانستهاند و گفتهاند که چون مکى بن ابوطالب، مالکىمذهب بوده و در چند جا از نوشتههایش معتزله را مورد انتقاد قرار داده و آنان را ملحد دانسته، ابن شجری در مقام دفاع از معتزله به طرح این انتقادات پرداخته است، اما درباره این سخن باید اندکى تردید کرد؛ چه، همه موارد نیز چندان نابجا نیست..[۱۲]
برخی از مباحث کتاب به شرح ذیل میباشد: تثنیه سه صورت دارد: تثنیه لفظی، تثنیه معنوی که با لفظ جمع آمده و تثنیه لفظی که حقش تکرار با عطف است. اولی مانند: رجلان، دومی مانند: ضربت رئوس الرجلين که مقصود رأسين است و سومی مانند: ابوین که حقش این است که گفته شود: اب و ام.[۱۳]
«أولئك» در آیه شریفه إن السمع و البصر و الفؤاد كل أولئك كان عنه مسئولاً [الإسراء–36] . جایگزین ضمیر شده است و در واقع «كلهن» است.[۱۴]
ایشان در مورد «احباب» در شعر:
لو لا مفارقة الأحباب ما وجدت | لها المنايا إلى أرواحنا سبلا |
میگوید: احباب، جمع حب است؛ مثل عدل و اعدال و شایسته نیست که آن را جمع حبیب، مانند شریف و اشراف بدانیم و بر این مدعای خود دو دلیل میآورد.[۱۵]
قرار دادن مفرد در موضع جمع، یکی از مباحث ادبی این کتاب است. مؤلف در مجلس چهلوهشتم با تکیه بر شواهدی از قرآن، این مطلب را روشن میسازد؛ مثلا در آیه شریفه: رجالاً کثيراً و نساء [النساء–1]
کثیر بهجای کثیرین و در کریمه: قليلٌ من عبادي الشكور [سبأ–13] ، قلیل در محل قلیلون به کار برده شده است.[۱۶]
وضعیت کتاب
محقق کتاب جناب آقای محمود محمد طناحی در تحقیق این کتاب از نسخه خطی که در سال 581ق (39 سال بعد از وفات مؤلف) نوشته شده و در کتابخانه راغب پاشا موجود بوده، استفاده کرده است و آن را نسخه اصل قرار داده است. ایشان همچنین از نسخ دیگری که در قرن ششم و هفتم نوشته شده برای مقابله و تصحیح نسخه اصل بهره برده است.[۱۷]
در ابتدای جلد اول، چند تصویر از نسخ خطی کتاب آمده است. فهارس فنی کتاب که شامل 16 فهرست میشود در پایان کتاب آمده است.
پاورقیهای کتاب به ذکر اختلاف نسخ، مستندسازی محتوای کتاب و توضیح پارهای از مطالب آن اختصاص یافته است.
پانویس
- ↑ ر.ک: فاتحینژاد، عنایتالله، ص69
- ↑ ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص194
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص191
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص183 و 184
- ↑ ر.ک: همان، ص196 تا 204
- ↑ ر.ک: همان، ص7
- ↑ همان
- ↑ فاتحینژاد، عنایتالله، ص69
- ↑ ر.ک: همان، ص69
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص15 تا 19
- ↑ ر.ک: همان، ص103
- ↑ همان، ص352
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص212
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص9 و ص207
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- فاتحینژاد، عنایتالله، مقاله ابن شجری، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، ج4، تهران، 1377ش.