خفاجی، عبدالله بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک '
جز (جایگزینی متن - '</div> '''' به '</div> '''')
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
خط ۵۳: خط ۵۳:
ابن سنان نيز مانند دو شاعر معاصرش، ابن ابى‌حَصينه و ابن حَيوس، در دربار آل مرداس، هم مقررى ساليانه‌اى داشت و هم از جوايز و صلات ايشان برخوردار بود. گذشته از اين، نظر به مقام والايى كه در ادب و سياست داشت، لقب «امير» هم يافته بود. وى به مصر نيز سفر كرد و در آنجا طى چند قصيده، امير ابوعلى ناصرالدوله دوم حمدانى را ستود. همچنين گزارشى از سفر او به مكه در 463ق، در دست است.
ابن سنان نيز مانند دو شاعر معاصرش، ابن ابى‌حَصينه و ابن حَيوس، در دربار آل مرداس، هم مقررى ساليانه‌اى داشت و هم از جوايز و صلات ايشان برخوردار بود. گذشته از اين، نظر به مقام والايى كه در ادب و سياست داشت، لقب «امير» هم يافته بود. وى به مصر نيز سفر كرد و در آنجا طى چند قصيده، امير ابوعلى ناصرالدوله دوم حمدانى را ستود. همچنين گزارشى از سفر او به مكه در 463ق، در دست است.


در 465ق امير محمود بن نصر بر آن شد كه سرپرستى قلعه‌هاى بزرگ را به بزرگان حلب واگذار كند؛ ازاين‌رو با صلاحديد وزيرش ابن ابى‌ثريا و تأييد كاتبش ابونصر بن نحّاس كه دوست ابن سنان بود، سرپرستى قلعه عَزاز در نزديكى حلب را كه موقعيتى حساس داشت، به ابن سنان واگذار كرد. دو سالى پيش از آن، زمانى كه امير محمود به صلاحديد شيوخ قبايل در شوال 463 / ژوئيه 1071، خطبه به نام خليفه عباسى، القائم‌بأمرالله خواند، ابن سنان وى را طى قصيده‌اى مدح گفت. اما عامه مردم حلب از اين امر راضى نبودند و چون نخستين خطبه به نام قائم و آلب ارسلان خوانده شد، همه مسجد را ترك گفتند و جمعه بعد، امير ناچار شد به ضرب شمشير مردم را در مسجد نگاه دارد و نماز را تمام كند. اما نارضايتى فروكش نكرد و وضع امير محمود اندكى متزلزل گشت. احتمالاً همين احوال موجب شد كه ابن سنان از اطاعت امير محمود سر بتابد و در قلعه مستحكم عزاز خودسرى كند.
در 465ق امير محمود بن نصر بر آن شد كه سرپرستى قلعه‌هاى بزرگ را به بزرگان حلب واگذار كند؛ ازاين‌رو با صلاحديد وزيرش ابن ابى‌ثريا و تأييد كاتبش ابونصر بن نحّاس كه دوست ابن سنان بود، سرپرستى قلعه عَزاز در نزدیک ى حلب را كه موقعيتى حساس داشت، به ابن سنان واگذار كرد. دو سالى پيش از آن، زمانى كه امير محمود به صلاحديد شيوخ قبايل در شوال 463 / ژوئيه 1071، خطبه به نام خليفه عباسى، القائم‌بأمرالله خواند، ابن سنان وى را طى قصيده‌اى مدح گفت. اما عامه مردم حلب از اين امر راضى نبودند و چون نخستين خطبه به نام قائم و آلب ارسلان خوانده شد، همه مسجد را ترك گفتند و جمعه بعد، امير ناچار شد به ضرب شمشير مردم را در مسجد نگاه دارد و نماز را تمام كند. اما نارضايتى فروكش نكرد و وضع امير محمود اندكى متزلزل گشت. احتمالاً همين احوال موجب شد كه ابن سنان از اطاعت امير محمود سر بتابد و در قلعه مستحكم عزاز خودسرى كند.


==وفات==
==وفات==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش