ایرانیان و یونانیان به روایت پلوتارخ: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}
'''ايرانيان و يونانيان'''، نوشته [[پلوتارک|پلوتارخ (تارك)]]، ترجمه احمد كسروى است.
'''ايرانيان و يونانيان'''، نوشته [[پلوتارک|پلوتارخ (تارك)]]، ترجمه احمد كسروى است.
اين كتاب، ترجمه فارسى گزيده‌اى از سرگذشت‌ها (زندگى‌ها)، نوشته پلوتارخ يونانى است كه نه به انگيزه شرح رويدادهاى تاريخى، كه براى روشن ساختن گوشه و كنار زندگى گروهى از مردان نامور روم و يونان در سده نخست ميلادى، به يونانى نوشته شد و گزارش‌هايى از دوران افسانه‌اى «رومولوس» و «اوديسه» تا نزديك به نيم قرن پيش از دوره نويسنده در بر دارد. اين كتاب تنها به سال‌هاى زندگى و رفتارهاى ويژه آن قهرمانان نمى‌پردازد، بلكه از درون خانه‌ها و رازهاى آنان نيز گزارش مى‌دهد و در كنار شرح حال قهرمانى يونانى، به شرح زندگانى قهرمانى رومى نيز مى‌پردازد و از اين رو، بر پايه زندگى افراد به بازگويى رويدادها مى‌پردازد و همواره پاى سنجش دو تمدن بزرگ يونان و روم در ميان مى‌آيد. گزيده فارسى اين كتاب، زندگى‌نامه قهرمانانى را در بر دارد كه تاريخچه آنان دست كم در پاره‌اى از زندگى‌شان به ايران يا شاهان ايرانى پيوند خورده است.
اين كتاب، ترجمه فارسى گزيده‌اى از سرگذشت‌ها (زندگى‌ها)، نوشته پلوتارخ يونانى است كه نه به انگيزه شرح رويدادهاى تاريخى، كه براى روشن ساختن گوشه و كنار زندگى گروهى از مردان نامور روم و يونان در سده نخست ميلادى، به يونانى نوشته شد و گزارش‌هايى از دوران افسانه‌اى «رومولوس» و «اوديسه» تا نزدیک  به نيم قرن پيش از دوره نويسنده در بر دارد. اين كتاب تنها به سال‌هاى زندگى و رفتارهاى ويژه آن قهرمانان نمى‌پردازد، بلكه از درون خانه‌ها و رازهاى آنان نيز گزارش مى‌دهد و در كنار شرح حال قهرمانى يونانى، به شرح زندگانى قهرمانى رومى نيز مى‌پردازد و از اين رو، بر پايه زندگى افراد به بازگويى رويدادها مى‌پردازد و همواره پاى سنجش دو تمدن بزرگ يونان و روم در ميان مى‌آيد. گزيده فارسى اين كتاب، زندگى‌نامه قهرمانانى را در بر دارد كه تاريخچه آنان دست كم در پاره‌اى از زندگى‌شان به ايران يا شاهان ايرانى پيوند خورده است.


بسيارى از خردمندان و اديبان و هنرآفرينان جهان از كتاب پلوتارخ سود برده و از درون‌مايه آن براى آفريدن نمايش‌نامه‌ها و داستان‌ها و منظومه‌ها بهره گرفته‌اند؛ چنان‌كه دست‌مايه ويليام شكسپير، نمايش‌نامه نويس تواناى انگليسى، در تراژدى معروف «جوليوس قيصر» همين كتاب بود. وى هم‌چنين در برگرداندن نظم‌هايى از اين كتاب به نثر كوشيد. بسيارى از شرح حال نويسان و مورخان نيز به نوشته‌هاى پلوتارخ در اين كتاب استناد كرده‌اند.
بسيارى از خردمندان و اديبان و هنرآفرينان جهان از كتاب پلوتارخ سود برده و از درون‌مايه آن براى آفريدن نمايش‌نامه‌ها و داستان‌ها و منظومه‌ها بهره گرفته‌اند؛ چنان‌كه دست‌مايه ويليام شكسپير، نمايش‌نامه نويس تواناى انگليسى، در تراژدى معروف «جوليوس قيصر» همين كتاب بود. وى هم‌چنين در برگرداندن نظم‌هايى از اين كتاب به نثر كوشيد. بسيارى از شرح حال نويسان و مورخان نيز به نوشته‌هاى پلوتارخ در اين كتاب استناد كرده‌اند.
خط ۵۰: خط ۵۰:
#كيمون
#كيمون
#:اين بخش از كتاب، به سنجش كيمون با يكى از سرداران روم به نام لوكولوس مى‌پردازد. هر دوى آنان در جنگ دلير بودند و بر مردم آسيا پيروز شدند و در سياست نرمى كردند و هم‌شهريانشان را از جنگ و بى‌سامانى رهانيدند، اما نتوانستند كارشان را به سرانجام برسانند. نخست، ويژگى‌هاى جسمى و روحى كيمون و وضع زندگى و جاى‌گاهش ميان مردم آتن و آن‌گاه داستان رويارويى‌اش با پااوسانياس گزارش مى‌شود كه با ايرانيان هم‌دست شده بود و به آنان نامه مى‌نوشت. او با ايرانيان جنگيد و آنان را شكست داد، سپس بر سر يونانيان آن سوى سترومون رفت كه به ايون آذوقه مى‌رساندند و آنان را از سرزمينشان بيرون كرد. از اين رو، آتنيان او را پاس داشتند.
#:اين بخش از كتاب، به سنجش كيمون با يكى از سرداران روم به نام لوكولوس مى‌پردازد. هر دوى آنان در جنگ دلير بودند و بر مردم آسيا پيروز شدند و در سياست نرمى كردند و هم‌شهريانشان را از جنگ و بى‌سامانى رهانيدند، اما نتوانستند كارشان را به سرانجام برسانند. نخست، ويژگى‌هاى جسمى و روحى كيمون و وضع زندگى و جاى‌گاهش ميان مردم آتن و آن‌گاه داستان رويارويى‌اش با پااوسانياس گزارش مى‌شود كه با ايرانيان هم‌دست شده بود و به آنان نامه مى‌نوشت. او با ايرانيان جنگيد و آنان را شكست داد، سپس بر سر يونانيان آن سوى سترومون رفت كه به ايون آذوقه مى‌رساندند و آنان را از سرزمينشان بيرون كرد. از اين رو، آتنيان او را پاس داشتند.
#:داستان دست‌يابى وى به جزيره سكوروس و خيانت يكى از سرداران ايرانى به نام رهويساكيس به پادشاه خود و پناهنده شدنش به كيمون و لشكركشى‌اش از راه دريا به شهرهاى يونانيانى كه از ايران پشتيبانى مى‌كردند و حسدورزى دشمنان به او و كشاندنش به دادگاه و سرانجام قصه مردنش در نزديكى قبرس بر اثر بيمارى، پايان دهنده بخش دوم كتاب است.
#:داستان دست‌يابى وى به جزيره سكوروس و خيانت يكى از سرداران ايرانى به نام رهويساكيس به پادشاه خود و پناهنده شدنش به كيمون و لشكركشى‌اش از راه دريا به شهرهاى يونانيانى كه از ايران پشتيبانى مى‌كردند و حسدورزى دشمنان به او و كشاندنش به دادگاه و سرانجام قصه مردنش در نزدیک ى قبرس بر اثر بيمارى، پايان دهنده بخش دوم كتاب است.
#آلكبياديس  
#آلكبياديس  
#:وى فرزند دينوماخى (دختر ميگاكليس) بود و پدرش، كلنياس در جنگ آرثيمسيوم با پول خود كشتى جنگى راه انداخت و از اين رو، نزد مردم بزرگ و محترم مى‌نمود. وى در جنگ كورونيا كشته و يكى از خويشانش سرپرست آلكبياديس شد. او در جوانى به سپاهى‌گرى رفت و سقراط در اين سفر او را همراهى كرد و هنگامى كه زخمى شد، سقراط او را نگاه‌بانى كرد تا جنگ‌افزارهايش به دست دشمن نيفتد.
#:وى فرزند دينوماخى (دختر ميگاكليس) بود و پدرش، كلنياس در جنگ آرثيمسيوم با پول خود كشتى جنگى راه انداخت و از اين رو، نزد مردم بزرگ و محترم مى‌نمود. وى در جنگ كورونيا كشته و يكى از خويشانش سرپرست آلكبياديس شد. او در جوانى به سپاهى‌گرى رفت و سقراط در اين سفر او را همراهى كرد و هنگامى كه زخمى شد، سقراط او را نگاه‌بانى كرد تا جنگ‌افزارهايش به دست دشمن نيفتد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش