تاريخ إفريقية و المغرب: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
    خط ۴۶: خط ۴۶:
    قسمت اول، تاريخ ولايت عقبة بن نافع بر مصر را در خود جاى داده است. وى پسر خاله عمرو بن عاص بوده و در اوايل هجرت به دنيا آمد. وى دو مرتبه فرماندهى لشكركشى به سمت آفريقا را بر عهده داشته است: يك مرتبه، از سال 50 تا 55ق / 670 تا 674م و يك مرتبه، از سال 60 تا 64ق / 680 تا 684م در زمان حكومت معاوية بن ابى سفيان و يزيد بن معاويه..<ref>متن كتاب، ص41</ref>
    قسمت اول، تاريخ ولايت عقبة بن نافع بر مصر را در خود جاى داده است. وى پسر خاله عمرو بن عاص بوده و در اوايل هجرت به دنيا آمد. وى دو مرتبه فرماندهى لشكركشى به سمت آفريقا را بر عهده داشته است: يك مرتبه، از سال 50 تا 55ق / 670 تا 674م و يك مرتبه، از سال 60 تا 64ق / 680 تا 684م در زمان حكومت معاوية بن ابى سفيان و يزيد بن معاويه..<ref>متن كتاب، ص41</ref>


    در قسمت دوم، تاريخ دوران ولايت زهير بن قيس، بيان شده است. وى در سال 67ق، با سپاهى عظيم از مردان عرب، همراه با اموال فراوان، به سمت آفريقا رفته و در نزديكى‌هاى شهر قيروان، با كسيلة بن ليوم اوربى مقابله نمود..<ref>همان، ص44</ref>
    در قسمت دوم، تاريخ دوران ولايت زهير بن قيس، بيان شده است. وى در سال 67ق، با سپاهى عظيم از مردان عرب، همراه با اموال فراوان، به سمت آفريقا رفته و در نزدیک ى‌هاى شهر قيروان، با كسيلة بن ليوم اوربى مقابله نمود..<ref>همان، ص44</ref>


    تاريخ وقايع دوران ولايت حسان بن نعمان غسانى، در قسمت سوم، بيان شده است. نويسنده در توصيف اين شخص، به اين نكته اشاره دارد كه مردم آفريقا خيلى از او در هراس بوده و بربرها، مطيع او بودند..<ref>همان، ص46</ref>
    تاريخ وقايع دوران ولايت حسان بن نعمان غسانى، در قسمت سوم، بيان شده است. نويسنده در توصيف اين شخص، به اين نكته اشاره دارد كه مردم آفريقا خيلى از او در هراس بوده و بربرها، مطيع او بودند..<ref>همان، ص46</ref>

    نسخهٔ ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۴

    تاریخ إفریقیة و المغرب
    تاريخ إفريقية و المغرب
    پدیدآورانمحمد عزب، محمد زینهم (محقق) ابن‌رقیق، ابراهیم بن قاسم (نويسنده)
    ناشردار الفرجاني للنشر و التوزيع
    مکان نشرقاهره - مصر
    سال نشر1414 ق
    چاپ1
    موضوعآفریقای شمالی - تاریخ - 132 - 656ق. - متون قدیمی تا قرن 14

    اسلام - تاریخ - متون قدیمی تا قرن 14

    مغرب - تاریخ - ۱۳۲ - ۶۵۶ق. - متون قدیمی تا قرن 14

    کشورهای اسلامی - تاریخ - سال شمار - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DT‎‏ ‎‏199‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ق‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ إفريقية و المغرب، اثر رقيق القيروانى، با تحقيق و تعليق دكتر محمد زينهم محمد عزب، اثرى است مختصر پيرامون تاريخ كشورهاى آفريقايى و مغرب‌زمين، در دوران حكومت دولت اغالبه، مصادف با خلافت هشام بن عبدالملك (105ق / 724م - 125ق / 743م) تا پايان دولت امويه (132ق / 750م).

    ساختار

    كتاب، با مقدمه‌اى مفصل از محقق آغاز و مطالب، در بيست و هفت بخش، بيان شده است. برخى از اين بخش‌ها، دربردارنده تاريخ يكى از واليان آفريقا بوده و برخى ديگر، در مورد وقايع تاريخى مى‌باشد.

    نويسنده در اكثر موارد، در ابتدا به بيان گوشه‌اى از خصائص و ويژگى‌هاى ظاهرى واليان پرداخته و در ادامه، وقايع مهم تاريخى دوران ولايت آن‌ها را ذكر كرده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، به بررسى اوضاع سياسى و اجتماعى دول اسلامى، در دوره تاريخى پايان حكومت اموى و ابتداى به قدرت رسيدن عباسيان، پرداخته شده است.

    قسمت اول، تاريخ ولايت عقبة بن نافع بر مصر را در خود جاى داده است. وى پسر خاله عمرو بن عاص بوده و در اوايل هجرت به دنيا آمد. وى دو مرتبه فرماندهى لشكركشى به سمت آفريقا را بر عهده داشته است: يك مرتبه، از سال 50 تا 55ق / 670 تا 674م و يك مرتبه، از سال 60 تا 64ق / 680 تا 684م در زمان حكومت معاوية بن ابى سفيان و يزيد بن معاويه..[۱]

    در قسمت دوم، تاريخ دوران ولايت زهير بن قيس، بيان شده است. وى در سال 67ق، با سپاهى عظيم از مردان عرب، همراه با اموال فراوان، به سمت آفريقا رفته و در نزدیک ى‌هاى شهر قيروان، با كسيلة بن ليوم اوربى مقابله نمود..[۲]

    تاريخ وقايع دوران ولايت حسان بن نعمان غسانى، در قسمت سوم، بيان شده است. نويسنده در توصيف اين شخص، به اين نكته اشاره دارد كه مردم آفريقا خيلى از او در هراس بوده و بربرها، مطيع او بودند..[۳]

    در قسمت چهارم، به مرگ عبدالملك مروان، اشاره شده است. وى در سال 86ق وفات يافته و پس از وى، فرزندش وليد بن عبدالملك، والى گرديد..[۴]

    نحوه به ولايت رسيدن موسى بن نصير، در قسمت پنجم حكايت شده است. در اين باره، چنين مى‌خوانيم كه وليد بن عبدالملك، با عبدالعزيز بن مروان مكاتبه داشته و به او فرمان داده است تا موسى بن نصير را به ولايت كشورهاى آفريقايى بگمارد و وى نيز چنين كرده است..[۵]

    در قسمت ششم، جزئياتى از چگونگى فتح شهر طليطله، به دنبال فتح اندلس، به دست طارق بن زياد بيان شده است. وى هنگامى كه به اين شهر رسيد، اشراف آن را جمع كرده، پس از مصادره اموال و ذخاير آن‌ها، قتل عام گسترده‌اى در آن به راه انداخت..[۶]

    اوضاع شهر قرطاجنه و نحوه بناى آن در قسمت هفتم ذكر شده است. چنان‌كه نويسنده اشاره دارد، قرطاجنه قومى از بازماندگان قوم عاد بودند كه پس از هلاكت آنان به‌وسيله طوفان، به مدت هزار سال بر خرابه‌هاى برجاى‌مانده از شهر قوم عاد زندگى مى‌كردند تا اينكه زبير بن لاود بن ثمود، بر همان خرابه‌هاى برجاى‌مانده، شهرى بنا نهاد. وى براى تأمين آب اين شهر، از پدرش كه امير شام و عمه‌اش كه بر سند و هند حكم مى‌راند، كمك خواست. پدرش نيز مهندسانى از شام نزد وى فرستاد و ايشان با كمك علم هندسه، به اين شهر آب‌رسانى نمودند..[۷]

    مرگ وليد بن عبدالملك در جمادى‌الآخر سال 96ق، پس از نه سال و هشت ماه خلافت و به ولايت رسيدن سليمان بن عبدالملك، در قسمت هفتم آمده است..[۸]

    در قسمت هشتم، چگونگى به ولايت رسيدن محمد بن يزيد مولى قريش، بيان شده است. نويسنده در تشريح اين واقعه، به نقل از وافدى چنين حكايت مى‌كند كه سليمان بن عبدالملك از رجاء بن حيوه درخواست نمود تا براى ولايت كشورهاى آفريقايى، فردى صاحب فضل و لايق را معرفى نمايد. رجاء، مدتى سكوت كرده و پس از چند روز، به خدمت سليمان بن عبدالملك رسيد و محمد بن يزيد مولى قريش را معرفى نمود. سليمان نيز او را پسنديده و در سال 99ق، به ولايت گمارد. او مدت دو سال و يك ماه، والى آفريقا بود..[۹]

    وفات سليمان بن عبدالملك، وفات عمر بن عبدالعزيز، يزيد بن ابى مسلم، بشر بن صفوان، عبيدة بن عبدالرحمن سلمى، كلثوم بن عياض قشيرى، عبيد الله بن حباب، امارت حنظلة بن صفوان، عبدالرحمن بن حبيب، يزيد بن حاتم، داود بن يزيد، روح بن حاتم، نصر بن حبيب، فضل بن روح، محمد بن مقاتل، هرثمة بن اعين، ابراهيم بن اغلب، ابى العباس عبدالله، عنوان ساير بخش‌هاى كتاب مى‌باشد.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب به همراه فهرست منابع و مصادر عربى و عجمى مورد استفاده محقق، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، پيرامون برخى از اعلامى كه در متن به آن‌ها اشاره شده، توضيحاتى ارائه شده است.

    پانويس

    1. متن كتاب، ص41
    2. همان، ص44
    3. همان، ص46
    4. همان، ص50
    5. همان، ص51
    6. همان، ص55
    7. همان، ص57
    8. همان، ص59
    9. همان، ص60

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.