أساليب بلاغية؛ الفصاحة - البلاغة - المعاني: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' {{جعبه اطلاعات کتاب' به '{{جعبه اطلاعات کتاب')
    جز (جایگزینی متن - '| پس از = | پیش از = ' به '| پس از = | پیش از =')
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =}}'''أساليب بلاغية، الفصاحة - البلاغة - المعاني'''، اثر [[احمد مطلوب]]، کتابى است به زبان عربى، پيرامون فنون بلاغت و بررسى موضوعاتى از قبيل فصاحت، بلاغت و مباحثى كه در دانش معانى از قديم مطرح بوده است.
    }}'''أساليب بلاغية، الفصاحة - البلاغة - المعاني'''، اثر [[احمد مطلوب]]، کتابى است به زبان عربى، پيرامون فنون بلاغت و بررسى موضوعاتى از قبيل فصاحت، بلاغت و مباحثى كه در دانش معانى از قديم مطرح بوده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==

    نسخهٔ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۲۴

    أسالیب بلاغیة الفصاحة البلاغة المعاني
    أساليب بلاغية؛ الفصاحة - البلاغة - المعاني
    پدیدآورانمطلوب، احمد (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرالفصاحه - البلاغه - المعانی
    ناشروکالة المطبوعات
    مکان نشرکویت -
    سال نشر1980 م
    چاپ1
    موضوعادبیات عربی - تاریخ و نقد

    زبان عربی - بدیع

    زبان عربی - معانی و بیان

    شعر عربی - تاریخ و نقد
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏PJA‎‏ ‎‏2028‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏الف‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    أساليب بلاغية، الفصاحة - البلاغة - المعاني، اثر احمد مطلوب، کتابى است به زبان عربى، پيرامون فنون بلاغت و بررسى موضوعاتى از قبيل فصاحت، بلاغت و مباحثى كه در دانش معانى از قديم مطرح بوده است.

    ساختار

    کتاب، با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش در چندين فصل، تنظيم شده است.

    نويسنده در ابتدا، «فصاحت» را از لحاظ لغوى و اصطلاحى، مورد بحث و بررسى قرار داده و سپس به علم معانى و مباحث مختلف آن پرداخته است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، پس از اشاره به جايگاه علم معانى، موضوع بخش‌هاى کتاب، بيان و توضيح مختصرى پيرامون آن‌ها ارائه گرديده است.

    بخش اول، در دو فصل زير، تنظيم شده است:

    فصل اول، به بررسى لغوى و اصطلاحى «فصاحت» اختصاص يافته و در آن، ضمن بحث از فصاحت در قرآن و احاديث، به ترتيب كلام و ديدگاه علما و بزرگان زير، پيرامون آن، مطرح گرديده است: جاحظ؛ ابن قتيبه؛ مبرد؛ ثعلب؛ ابن المعتز؛ قدامه؛ ابن وهب؛ العسكرى؛ ابن سنان؛ عبدالقاهر؛ الرازى؛ ابن اثير؛ السكاكى؛ ابن مالك و خطيب قزوينى.[۱]در همين فصل خاطرنشان شده است كه برخى از بزرگان، تفاوتى بين واژه فصاحت و بلاغت نگذاشته‌اند، بلكه يكى را به‌جاى ديگرى به كار برده‌اند؛ مثلا جاحظ، بلاغت را چنين تعريف كرده است: «كلام را در صورتى مى‌توان بليغ دانست كه لفظ و معنا با هم به گوش و دل برسند؛ نه اينكه ورود لفظ به گوش، زودتر از ورود معناى آن به دل باشد»؛ در اين تعريف، فصاحت و بلاغت، با هم درآميخته‌اند.[۲]

    نويسنده در ادامه، عبارتى را از ابن قتيبه (267ق) نقل كرده كه وى ضمن بحث از الفاظ، شعر را به چهار گونه زير تقسيم كرده است:

    1. شعرى كه هم لفظش زيباست و هم معنايش نيكو؛

    2. شعرى كه لفظش زيباست، ولى از فايده خالى است؛

    3. شعرى كه معناى آن نيكو، ولى الفاظ آن قاصر است؛

    4. شعرى كه لفظ و معناى آن، هر دو متأخر است.[۳]

    در فصل دوم نيز ضمن بررسى لغوى و اصطلاحى بلاغت، ديدگاه علماى زير مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: جاحظ؛ مبرد؛ العسكرى؛ ابن سنان؛ عبدالقاهر؛ الرازى؛ ابن اثير؛ سكاكى و خطيب قزوينى.[۴]

    به نظر نويسنده، بلاغت از كلماتى است كه استعمال آن در كتب ادب، شايع بوده و در بسيارى از مواقع، با فصاحت هم‌معنى گرفته شده و در برخى مواضع، اين دو كلمه به‌جاى يكديگر استعمال شده است. اين واژه در لغت به معناى انتها و وصول شناخته شده و در لسان عرب، «تبلغ بالشيء» وصول به مراد دانسته شده است.[۵]

    در بخش دوم، به علم معانى پرداخته شده است. نويسنده، مباحث مربوطه را بر طبق تقسيم سكاكى، به بيان، معانى، محسنات لفظيه و معنويه و بديع، تقسيم كرده است.[۶]

    نويسنده پيرامون هريك از اين علوم، ابتدا به تعريف آن پرداخته و سپس، با كمك شواهد قرآنى و اشعار عربى، جوانب مختلف آن علم را تشريح نموده است.

    علم معانى، از جمله اصطلاحاتى است كه بلاغيون آن را بر مباحث بلاغى كه مربوط به جمله و عوارض آن از جمله تقديم و تأخير، ذكر و حذف، تعريف و تنكير، قصر، فصل و وصل و ايجاز و اطناب مى‌باشد، اطلاق كرده‌اند.[۷]

    از جمله مباحث مطرح‌شده در اين بخش، عبارتند از: نظريه نظم، نقد روش سكاكى، خبر و انشاء، احوال جمله، فصل و وصل، ايجاز و اطناب، خروج از مقتضاى ظاهر و...

    وضعيت کتاب

    فهرست مطالب و آثار مؤلف، در انتهاى کتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

    پانویس

    1. متن کتاب، ص11 - 42
    2. همان، ص13
    3. همان، ص18
    4. همان، ص51 - 60
    5. همان، ص51
    6. همان، ص65
    7. همان، ص67


    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.