۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' == معرفى اجمالى == ' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مى باشد' به 'میباشد') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
#:الف)- ما انسانها واقعاً موجود هستيم و همراه با ما نيز اشياء ديگرى هست؛ | #:الف)- ما انسانها واقعاً موجود هستيم و همراه با ما نيز اشياء ديگرى هست؛ | ||
#:ب)- آنچه در خارج مىيابيم، حقيقت دارد و سراب و هيچ و پوچ نيست؛ | #:ب)- آنچه در خارج مىيابيم، حقيقت دارد و سراب و هيچ و پوچ نيست؛ | ||
#:ج)- ما گاه اشتباه مىكنيم و موجود را غير موجود و همچنين موهوم را موجود مىپنداريم... پس لازم است | #:ج)- ما گاه اشتباه مىكنيم و موجود را غير موجود و همچنين موهوم را موجود مىپنداريم... پس لازم است علمیباشد تا با برهان براى ما اثبات كند كه موجود كدام است و معدوم كدام<ref>ر. ك.: نهاية الحكمة، ص 3 - 6</ref> | ||
#نويسنده در اثر حاضر، شيوه سادهنويسى را در تقرير مطالب عالى فلسفى انتخاب نموده و از مغلقنويسى پرهيز كرده و از اين نظر متناسب با زبان و ادبيات نسل حاضر آشنايان با زبان و ادبيات عربى است. | #نويسنده در اثر حاضر، شيوه سادهنويسى را در تقرير مطالب عالى فلسفى انتخاب نموده و از مغلقنويسى پرهيز كرده و از اين نظر متناسب با زبان و ادبيات نسل حاضر آشنايان با زبان و ادبيات عربى است. | ||
#يكى از امتيازات اثر حاضر اين است كه نويسنده از اختلاط علوم پرهيز كرده و فقط به بحثهاى عقلى و فلسفى پرداخته و مسائل علوم ديگر، مثل مباحث عرفانى و يا تفسيرى و يا اخلاقى و ادبى و... را با مسائل فلسفه اسلامى، آميخته نساخته است و به همين جهت در آن اثرى از استشهاد به مكاشفات شخصى و اشعار فارسى و عربى و... ديده نمىشود. | #يكى از امتيازات اثر حاضر اين است كه نويسنده از اختلاط علوم پرهيز كرده و فقط به بحثهاى عقلى و فلسفى پرداخته و مسائل علوم ديگر، مثل مباحث عرفانى و يا تفسيرى و يا اخلاقى و ادبى و... را با مسائل فلسفه اسلامى، آميخته نساخته است و به همين جهت در آن اثرى از استشهاد به مكاشفات شخصى و اشعار فارسى و عربى و... ديده نمىشود. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
#:د)- علامه با بيان تباين بين وحدت و كثرت و اينكه وحدت و كثرت از زمره مفاهيم كلى، مانند وجوب و امكان است كه تصورشان ضرورى و بىنياز از تعريف است و هرچه بهعنوان تعريف گفتهاند، لفظى است و خالى از دور نيست، به اين مطلب پرداخته است كه تقابل وحدت و كثرت، به اختلاف تشكيكى برمىگردد و در واقع اين مطلب همان اختلافات تشكيكى است كه براى حقيقت مشكك وجود هست<ref>همان، ص 138 - 139</ref> | #:د)- علامه با بيان تباين بين وحدت و كثرت و اينكه وحدت و كثرت از زمره مفاهيم كلى، مانند وجوب و امكان است كه تصورشان ضرورى و بىنياز از تعريف است و هرچه بهعنوان تعريف گفتهاند، لفظى است و خالى از دور نيست، به اين مطلب پرداخته است كه تقابل وحدت و كثرت، به اختلاف تشكيكى برمىگردد و در واقع اين مطلب همان اختلافات تشكيكى است كه براى حقيقت مشكك وجود هست<ref>همان، ص 138 - 139</ref> | ||
#:ه)- استاد علامه، در مورد فاعل بالجبر و فاعل بالعنايه، توضيحاتى عرضه كرده و افزوده است كه در اينكه فاعل بالجبر و فاعل بالقصد، دو نوع جداگانه از فاعل بالقصد پنداشته شود، جاى نظر و تأمّل است و... فعل اجبارى، مباين با فعل اختيارى نيست و انقسام فعل به اجبارى و اختيارى، اعتبارى است نه حقيقى؛ بله عاقلان در سنت اجتماعى خودشان فعل اختيارى را از فعل جبرى تفكيك كردهاند. همچنين فاعل بالعنايه نوعى از فاعل بالقصد است<ref>همان، ص 175</ref> | #:ه)- استاد علامه، در مورد فاعل بالجبر و فاعل بالعنايه، توضيحاتى عرضه كرده و افزوده است كه در اينكه فاعل بالجبر و فاعل بالقصد، دو نوع جداگانه از فاعل بالقصد پنداشته شود، جاى نظر و تأمّل است و... فعل اجبارى، مباين با فعل اختيارى نيست و انقسام فعل به اجبارى و اختيارى، اعتبارى است نه حقيقى؛ بله عاقلان در سنت اجتماعى خودشان فعل اختيارى را از فعل جبرى تفكيك كردهاند. همچنين فاعل بالعنايه نوعى از فاعل بالقصد است<ref>همان، ص 175</ref> | ||
#:و)- استاد علامه، تسلسل در علل را با استفاده از وجود رابط و مستقل باطل كرده است، با اين توضيح: «وجود معلول در مقايسه با علتش رابط است و بدون او قوام ندارد و هيچ است و علت، همان مستقلى است كه او را نگه مىدارد و اگر علت، معلول براى | #:و)- استاد علامه، تسلسل در علل را با استفاده از وجود رابط و مستقل باطل كرده است، با اين توضيح: «وجود معلول در مقايسه با علتش رابط است و بدون او قوام ندارد و هيچ است و علت، همان مستقلى است كه او را نگه مىدارد و اگر علت، معلول براى سومیباشد و به همين ترتيب... نسبت به مافوقش غير مستقل خواهد بود، پس اگر اين سلسله تا بىنهايت پيش رود و به علت غير معلول و مستقل غير رابط نرسد، هيچيك از اجزاى سلسله تحقق نمىيابد؛ چون هيچ وجود رابطى بدون وجود مستقلّ تحقق نمىيابد»<ref>ر. ك.: همان، ص 168</ref> | ||
#:ز)- وى برهانى بر اثبات حركت جوهرى بر اساس ضرورت نسبت بين قابل و مقبول و اينكه لازمه هر نسبت موجود، وجود دو طرف نسبت است، ارائه كرده است...<ref>همان، ص 198 - 200</ref> | #:ز)- وى برهانى بر اثبات حركت جوهرى بر اساس ضرورت نسبت بين قابل و مقبول و اينكه لازمه هر نسبت موجود، وجود دو طرف نسبت است، ارائه كرده است...<ref>همان، ص 198 - 200</ref> | ||
#:ح)- استاد علامه در مورد مقولاتى كه در آن حركت واقع مىشود، گفته است: «مشهور در بين حكيمان آن است كه در چهار مقوله (كم، كيف، اين و وضع) حركت واقع مىشود و در ساير مقولات حركت واقع نمىشود». سپس به نقد اين نظر پرداخته و اثبات كرده است كه حركت در تمامى مقولات واقع مىشود<ref>همان، ص 205 - 207</ref> | #:ح)- استاد علامه در مورد مقولاتى كه در آن حركت واقع مىشود، گفته است: «مشهور در بين حكيمان آن است كه در چهار مقوله (كم، كيف، اين و وضع) حركت واقع مىشود و در ساير مقولات حركت واقع نمىشود». سپس به نقد اين نظر پرداخته و اثبات كرده است كه حركت در تمامى مقولات واقع مىشود<ref>همان، ص 205 - 207</ref> |
ویرایش