آذرنگ، عبدالحسین: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'دانش جغرافیایی مسلمانان: تاریخچه آراء، آثار و نقشههای جغرافیایی در تمدن اسلامی' به 'دانش جغرافیایی مسلمانان، تاریخچه آراء، آثار و نقشههای جغرافیایی در تمدن اسلامی') |
|||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[تاریخچه جغرافیا در تمدن اسلامی]] | [[تاریخچه جغرافیا در تمدن اسلامی]] | ||
خط ۶۹: | خط ۷۰: | ||
[[دانش جغرافیایی مسلمانان، تاریخچه آراء، آثار و نقشههای جغرافیایی در تمدن اسلامی]] | [[دانش جغرافیایی مسلمانان، تاریخچه آراء، آثار و نقشههای جغرافیایی در تمدن اسلامی]] | ||
[[شیعه در حدیث دیگران]] | |||
[[آشنايي با چاپ و نشر]] | [[آشنايي با چاپ و نشر]] | ||
خط ۷۴: | خط ۷۷: | ||
[[باز اندیشی در مباحثی از نشر و ویرایش]] | [[باز اندیشی در مباحثی از نشر و ویرایش]] | ||
[[ | [[شمهای از اطلاعات و ارتباطات]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |
نسخهٔ ۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۱۷
نام | آذرنگ، عبدالحسین |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1325 هـ.ش |
محل تولد | کرمانشاه |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | دانش جغرافیایی مسلمانان، تاریخچه آراء، آثار و نقشههای جغرافیایی در تمدن اسلامی |
کد مؤلف | AUTHORCODE9786AUTHORCODE |
ولادت
عبدالحسين آذرنگ در سال 1325ش در کرمانشاه زاده شد. پدر عبدالحسين كارمند دادگاه استيناف بود و چند کتاب در حقوق به رشته تحرير درآورده است. داستانهايى نيز نوشته است كه در مطبوعات محلى به چاپ رسيده است. تأليفى ناتمام در مورد تاريخ کرمانشاه نيز از وى به جاى مانده است (فرهنگ ناموران، زندگىنامه خود نگاشته).
تحصیلات
عبدالحسين از همان دوران كودكى، به آموختن و حفظ كردن اشعار و لطايف ادب فارسى پرداخت. تحصيلات ابتدايى را تا ديپلم در آنجا به انجام رساند. پس از اخذ ديپلم در دانشگاه شيراز به سفارش خانواده، در رشته اقتصاد به تحصيل پرداخت، اما چون به اين رشته علاقه نداشت، رشته تاريخ را برگزيد و در 1349ش از دانشگاه اصفهان ليسانس تاريخ دريافت كرد. در سال 1354ش، دوره فوق ليسانس علوم کتابدارى و اطلاع رسانى را در دانشگاه تهران به پايان برد. آذرنگ دوباره در دوره دكترى اين رشته به تحصيل پرداخت ولى موفق به اتمام آن نشد.وى ضمن تحصيل در دانشگاه اصفهان، در پى آشنايى با نويسندگانى چون ابوالحسن نجفى و هوشنگ گلشيرى و ضياء موحد، به ادبيات جديد علاقهمند شد. آذرنگ با معرفى ابوالحسن نجفى به سمت ويراستار در انتشارات فرانكلين مشغول به كار شد. در مدت فعاليت در آن مؤسسه طى سالهاى 1351 تا 1355ش با نوسندگان و مترجمانى چون كريم امامى و نجف دريابندرى و محمد حيدرى ملايرى همكارى داشت. آذرنگ در سال 1355ش به عضويت هيئت علمى مؤسسه تحقيقات و برنامهريزى آموزشى (وابسته به وزارت علوم) كه سمت رياست آن را احسان نراقى داشت، درآمد. در اين مؤسسه علاوه بر فعاليتهاى پژوهشى، مسئوليتهاى برنامه ريزى و سازماندهى مراكز اسناد و اطلاعات دانشگاهها و مؤسسات پژوهشى را عهدهدار گرديد. در سال 1355-1357ش با مركز اسناد فرهنگى آسيا نيز همكارى داشت.
مسئولیتها
پس از پيروزى انقلاب اسلامى، آذرنگ به مديريت مركز مدارك علمى مؤسسه تحقيقات و برنامهريزى علمى و آموزشى منصوب گرديد. در اين مركز، وى با پيشنهاد طرحهاى جديد در اطلاعرسانى و انتشار منابع جديد و مديريت مشاركتى و همكارى با مركز مشابه و به مورد اجرا نهادن آنها، به تغيير اسامى در نحوه كار مركز مبادرت كرد. ولى با بركنارى او در 1360ش از آن سمت اجراى آن برنامهها نيز متوقف گرديد. پس از آن، سه سالى به طور آزاد به كار نگارش مقاله، تألیف، ترجمه و ويرايش پرداخت. در سال 1363ش به جمع مؤلفان دانشنامه جهان اسلام پيوست. بنا بر سابقه علمى، از همان آغاز به عضويت شوراى علمى بنياد درآمد و در ترتيبدهى امور آن حسن فعاليت بسيار داشت. او در امور برنامهريزى و آموزش و پژوهش بنياد نيز همكارى داشته است.
وى همچنين درسالهاى 1366 تا 1370ش مدير بخش کتابشناسى و بخش انتشارات دفتر پژوهشهاى فرهنگى بوده است و عضو علمى دانشنامه ايران از سال 1381ش و مدير بخش مفاهيم جديد از ديگر تلاشهاى اين مؤلف، مترجم و ويراستار بوده است كه اكنون نيز ادامه دارد.
آذرنگ در سالهاى 1370 تا1381ش مدرس مباحث تاريخ تمدن و تاريخ علم و نشر در دانشگاه آزاد بوده است. وى همچنين مدرس مباحث نظرى نشر و ويرايش ساختارى -محتوايى در مركز نشر دانشگاهى، اتحاديه ناشران و برخى مراكز ديگر بوده است. آذرنگ نشر کتاب را مهمترين ركن فعاليت فرهنگى ايران مىداند. به عقيده وى تكنولوژى اطلاعرسانى، از طريق کتاب متحول شده است؛ و چنانچه برنامهريزان فرهنگ به پيشرفت آن كمك نكنند، اين صنعت فرهنگى، آسيبهاى جبرانناپذيرى خواهد ديد.
حوزه اصلى تحقيقات شخصى آذرنگ مسائل نظرى نشر و کتاب و رابطه آنها بهويژه با مباحثى از علوم وارتباطات، حوزه تحقيقات مرتبط با وظايف دانشنامهنگارى و نيز تاريخ معاصر ايران در قرن چهاردهم (1300 به بعد) است. وى علاوه بر تأليف و ترجمه كتب فراوان مقالات فراوان ديگرى نيز ترجمه يا تألیف كرده است كه تعداد آنها چند صد مقاله در زمينههاى مختلف ونيز شمار زيادى مقالات دانشنامهاى را شامل مىشود. ويرايش بيش از 100 کتاب و بيش از 1000 مقاله از ديگر تلاشهاى اين فرهنگپژوه به شمار مىرود.
آثار
الف) تأليف
1- آشنايى با چاپ و نشر؛ 2- تكنولوژى و بحران محيط زيست؛ 3- چند بحث و نظر درباره تكنولوژى؛ 4- شبكه براى انتقال دانش فنى و حرفهاى، تهران؛ دبيرخانه شوراى عالى هماهنگى آموزش فنى و حرفهاى كشور؛ 5- شمهاى از اطلاعات و ارتباطات؛ 6- شمهاى از کتاب، کتابخانه و نشر کتاب؛ 7- فرهنگ اصطلاحات دكومانتاسيون؛ 8- گزارش اجمالى از وضعيت اطلاعرسانى در ايران.
ب) ترجمه
1- اصطلاحنامه علم اطلاعرسانى و دكومانتاسيون؛ 2- اصطلاحنامه فرهنگ ارتباطات و اطلاعات؛ گردآورنده جين آچسن، با همكارى عباس حرى؛ 3- اطلاعات و ارتباطات؛ 4- انتقال تكنولوژى: راهبرى براى خوداتكايى علمى و فنى كشورهاى خاورميانه؛ 5- تاريخ تمدن، از كهنترين روزگار تا سده ما؛ 6- تاريخچه جغرافيا در تمدن اسلامى؛ 7- تاريخ علم؛ 8- تاريخ و فلسفه علم؛ 9- راهنماى سازماندهى و اداره اسناد و اطلاعات؛ 10- راهنماى نمايهسازى مدارك و گسترش اصطلاحنامه؛ 11- شبكه اطلاعرسانى در كشورهاى اسلامى؛ 12- مبانى و تاريخ فلسفه عرب.