أفضل الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' {{جعبه اطلاعات کتاب' به '{{جعبه اطلاعات کتاب')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    از آن‌جا كه به نظر مؤلف، مروّت افضل دين است، عنوان بحث خود را «أفضل‌الدين» قرار داده است.
    از آن‌جا كه به نظر مؤلف، مروّت افضل دين است، عنوان بحث خود را «أفضل‌الدين» قرار داده است.


    ==انگيزه تأليف==مؤلف، در زمانى مى‌زيسته است كه حكومت مركزى در عراق سقوط مى‌كند و مردم كه قدرى آزادى نسبى به دست آورده بودند، برخى از معممين را مورد لعن و تهمت قرار دادند و ديگر احترامى براى آنها قايل نبودند.
    ==انگيزه تأليف==
    مؤلف، در زمانى مى‌زيسته است كه حكومت مركزى در عراق سقوط مى‌كند و مردم كه قدرى آزادى نسبى به دست آورده بودند، برخى از معممين را مورد لعن و تهمت قرار دادند و ديگر احترامى براى آنها قايل نبودند.


    نويسنده، معتقد است برخى از روحانيون به دليل آن‌كه از مسير مروت و جوان‌مردى خارج شدند و زىّ طلبگى را كنار گذاشتند مردم آنها را مورد انتقاد قرار داده‌اند و لذا مشكل عمده را در ترك مروّت دانسته است و با تأليف اين کتاب مى‌خواهد مروت را تعريف كند و بيان كند كه چگونه مى‌توان اين روحيه را در بين روحانيون و طلاب رواج داد و جلوه‌هاى مختلف آن را بر حسب افراد و زمان‌ها و مكان‌هاى مختلف نشان دهد.
    نويسنده، معتقد است برخى از روحانيون به دليل آن‌كه از مسير مروت و جوان‌مردى خارج شدند و زىّ طلبگى را كنار گذاشتند مردم آنها را مورد انتقاد قرار داده‌اند و لذا مشكل عمده را در ترك مروّت دانسته است و با تأليف اين کتاب مى‌خواهد مروت را تعريف كند و بيان كند كه چگونه مى‌توان اين روحيه را در بين روحانيون و طلاب رواج داد و جلوه‌هاى مختلف آن را بر حسب افراد و زمان‌ها و مكان‌هاى مختلف نشان دهد.

    نسخهٔ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۴

    افضل الدین
    أفضل الدين
    پدیدآورانکاشف‌الغطاء، عباس (نويسنده)
    ناشرمؤسسه کاشف الغطاء العامة
    مکان نشرنجف اشرف - عراق
    سال نشر1425 ‌‎ق
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    أفضل‌الدين شيخ عباس کاشف‎الغطاء، در مسئله فتوت و جوان‌مردى با روى‌كردى فقهى مى‌باشد.

    از آن‌جا كه به نظر مؤلف، مروّت افضل دين است، عنوان بحث خود را «أفضل‌الدين» قرار داده است.

    انگيزه تأليف

    مؤلف، در زمانى مى‌زيسته است كه حكومت مركزى در عراق سقوط مى‌كند و مردم كه قدرى آزادى نسبى به دست آورده بودند، برخى از معممين را مورد لعن و تهمت قرار دادند و ديگر احترامى براى آنها قايل نبودند.

    نويسنده، معتقد است برخى از روحانيون به دليل آن‌كه از مسير مروت و جوان‌مردى خارج شدند و زىّ طلبگى را كنار گذاشتند مردم آنها را مورد انتقاد قرار داده‌اند و لذا مشكل عمده را در ترك مروّت دانسته است و با تأليف اين کتاب مى‌خواهد مروت را تعريف كند و بيان كند كه چگونه مى‌توان اين روحيه را در بين روحانيون و طلاب رواج داد و جلوه‌هاى مختلف آن را بر حسب افراد و زمان‌ها و مكان‌هاى مختلف نشان دهد.

    وى خاطرنشان مى‌كند كه هر عملى از روحانيون و طلاب كه خلاف مروّت باشد، موجب هتك اين نهاد دينى و وهن حوزه‌هاى علميه خواهد شد.

    ==گزارش محتوا==وى پس از ارائه معناى لغوى مروت، مصاديق آن را به تفصيل بيان كرده است. وى معتقد است كه مروت بر حسب زمان‌ها و مكان‌هاى مختلف ممكن است داراى مصاديق مختلفى باشد.

    سپس مروّت را از ديدگاه روايات و اشعار بررسى مى‌كند. در پايان نيز ضمن برشمردن برخى از مصاديق مروت، آن را از نظرگاه فقه اسلامى مورد بررسى قرار داده است.

    مروّت يعنى كمال انسانيت كه گاه به جوان‌مردى نيز تعبير مى‌شود. روش و رفتار جوان‌مردانه؛ يعنى انجام كارهايى كه زينت و كمال يك انسان فرهيخته باشد. بنا بر اين هر گونه عملى كه از نظر عرف جامعه دينى، عيب و نقص باشد، خلاف مروت و جوان‌مردى است؛ حتى اگر آن عمل عمل مباح باشد.

    مؤلف پس از بيان معناى لغوى اين واژه متذكر مى‌شود كه فقها معمولاً اين مسئله را در ضمن تعريف عدالت مطرح مى‌كنند.

    برخى از فقها معتقدند يكى از مؤلفه‌هاى عدالت مروّت است؛ يعنى امام جماعت نبايد مرتكب كارى شود كه از نظر عرف جامعه عملى ناپسند و زشت تلقى مى‌شود. برخى از فقها مروت را به معناى دورى از كارهاى پست و بى‌ارزش مى‌دانند كه در شأن افراد فرهيخته و دانشمند نيست؛ مانند مسخره كردن افراد يا غذا خوردن در خيابان و يا حتى پوشيدن لباسى كه در شأن آنها نباشد.

    مؤلف، در نهايت مروت را به معناى رفتار اجتماعى برحسب موازين عرفى مى‌داند. به همين دليل مروت به حسب افراد مختلف است. هر چه دانش و مسئوليت يك فرد بالاتر باشد، مواظبت رفتارى وى نيز بايد بيشتر باشد. براى يك فرد غذا خوردن هنگام راه رفتن در خيابان خلاف مروت نيست؛ اما براى يك فقيه يا قاضى خلاف مروت است. مصاديق مروت در زمان‌ها و مكان‌هاى مختلف نيز تغيير مى‌كند زيرا موازين عرفى از يك زمان تا زمان ديگر و از يك مكان تا مكان ديگر متفاوت است.

    البته نويسنده تذكر مى‌دهد كه مروت از لوازم انسانيت است و منطبق بر فطرت پاك انسانى است و لذا اگر عموم مردم در اثر عدول از فطرت انسانى از برخى سنن شرعى روى‌گردان شدند، علما نبايد تابع چنين عرفى باشند. به همين خاطر شهيد ثانى در لمعه فرموده است: اگر شخصى مستحبات شرعى را رعايت كند، اشكالى ندارد هر چند عامه آن را زشت تلقى كنند؛ مانند حنا گذاشتن و غيره. وى سپس برخى از روايات مربوط به مروت را ذكر كرده است.

    در پايان به تفصيل وارد اين بحث فقهى مى‌شود كه آيا مروت در عدالت شرط است يا خير؟ وى پس از ذكر دلايل موافقين و مخالفين، مروت را در عدالت شرط مى‌داند.