أجلی البرهان في نقد كتاب ابن روزبهان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - '| پس از = | پیش از = }} ' به '| پس از = | پیش از = }}') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }}'''أجلی البرهان في نقد كتاب ابن روزبهان''' تألیف [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]] ازجمله آثار نویسنده در معرفی شیعه و پاسخ به شبهات مخالفین است. در این نوشتار کتاب «ابطال نهج الباطل» ابن روزبهان شیرازی مورد نقد قرار گرفته که خود کتابی است در نقد «نهج الحق و کشف الصدق» [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] (متوفی726ق) است که عقاید شیعه را در آن مطرح کرده است. | ||
'''أجلی البرهان في نقد كتاب ابن روزبهان''' تألیف [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]] ازجمله آثار نویسنده در معرفی شیعه و پاسخ به شبهات مخالفین است. در این نوشتار کتاب «ابطال نهج الباطل» ابن روزبهان شیرازی مورد نقد قرار گرفته که خود کتابی است در نقد «نهج الحق و کشف الصدق» [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] (متوفی726ق) است که عقاید شیعه را در آن مطرح کرده است. | |||
==ساختار== | ==ساختار== |
نسخهٔ ۲۸ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۰
أجلی البرهان في نقد كتاب ابن روزبهان | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی میلانی، علی (نويسنده) |
ناشر | مرکز الحقائق الإسلامية |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1429ق |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-2501-71-7 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
أجلی البرهان في نقد كتاب ابن روزبهان تألیف سید علی حسینی میلانی ازجمله آثار نویسنده در معرفی شیعه و پاسخ به شبهات مخالفین است. در این نوشتار کتاب «ابطال نهج الباطل» ابن روزبهان شیرازی مورد نقد قرار گرفته که خود کتابی است در نقد «نهج الحق و کشف الصدق» علامه حلی (متوفی726ق) است که عقاید شیعه را در آن مطرح کرده است.
ساختار
این اثر مشتمل بر یک مقدمه و ده فصل است. شیوه نویسنده در هر فصل بدینصورت است که ابتدا کلام ابن روزبهان مطرح و سپس با استناد به منابع اهل سنت آن کلام مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
گزارش محتوا
نویسنده در اولین فصل و اولین سطرهای کتاب به این نکته اشاره کرده که ابن روزبهان بیشتر صفحات کتابش را به سبب و شتم علامه حلی و شیعه امامیه پرداخته است که تنها از افراد نادان و پست شنیده میشود. سپس اضافه میکند که این قبیل عبارات از بیتقوایی، بد اخلاقی، باطل بودن عقاید شخص و ناتوانی در دفاع از عقایدش حکایت میکند.[۱] وی تمام این فصل از کتاب را به ذکر موارد متعددی از این بداخلاقیها اختصاص داده است.[۲]
در فصل دوم، ابن روزبهان اگرچه تظاهر به حب امیرالمؤمنین و اهلبیت(ع) میکند و به برخی از مناقب و فضایل اهلبیت(ع) اعتراف میکند اما از کسانی چون بنیامیه و معاویه که از دشمنان اهلبیت بودند دفاع میکند و آنها را از معایب تبرئه میکند.[۳]
وی سپس در این رابطه به مواردی اشاره میکند؛ ازجمله دلیل خروج عایشه بر امیرالمؤمنین(ع) را از زبان خودش چنین مینویسد که خارج شدم چراکه قاتلین عثمان در حقیقت امام را به قتل رساندند و بیاحترامی به اسلام کردند. او البته اعتراف میکند که «در این خروج بااینکه اجتهاد کردم اشتباه کردم. پس حق با علی(ع) است». نویسنده سپس در این رابطه چنین اظهارنظر میکند که عایشه هم چون اجتهاد کرد گناه نکرد.[۴]
نویسنده در فصل سوم به قضایای مسلمی اشاره میکند که ابن روزبهان به تکذیب آنها پرداخته است. ایشان دراینباره میگوید:
موضوعات قطعی وجود دارد که قابل تشکیک و مجادله نیست؛ اما فضل آنها را تکذیب کرده و علامه را مورد سب و شتم قرار میدهد؛ نویسنده در این رابطه به ده مورد اشاره میکند و قضاوت را به خواننده وامیگذارد. ابن روزبهان در سومین مورد، نمایان ساختن خانه فاطمه(س) و وجود هرگونه روایتی در این رابطه را تکذیب میکند. میلانی این خبر را از صحیحترین و قطعیترین اخبار دانسته که تعداد زیادی از علمای اعلام اهل سنت در منابع مشهورشان آن را ذکر کردهاند؛ حتی برخی آن را از مسلمات دانسته و سندهای خبر را به خود ابوبکر رساندهاند؛ در خبری که ابوبکر بر برخی اقداماتش تأسف میخورد و آرزو میکند ایکاش که آنها را انجام نداده بود.[۵] ابوجعفر طبری در تاریخش، ابن عبد ربه قرطبی در العقد الفريد، مسعودی در مروج الذهب، ابن قطیبه در الامامة و السیاسة، ابن عساکر در تاریخ دمشق ازجمله ناقلان این خبر هستند.[۶]
ازجمله رفتارهای غیرعلمی ابن روزبهان که در چهارمین فصل مطرح شده، ازاینقرار است که هرگاه علامه به یکی از منابع اهل سنت استدلال میکند و در مقام احتجاج خبری را از آن نقل میکند، ابن روزبهان در مقام طعن نسبت به آنها یا آثارشان یا انکار سنی بودن آنها برمیَآید تا بدینوسیله استدلال علامه را رد کند.[۷]؛ بهعنوانمثال او مسند احمد بن حنبل را مشتمل بر احادیث ضعیف و مردود میداند چراکه مسند است و صحیح نیست و او حدیث مسند را از صحیح نمیشناسد و فرقی بین ضعیف و قوی قائل نیست.[۸] نویسنده در نقد کلام فضل چنین مینویسد که کسی که فرق بین مسند و صحیح را نمیداند خود فضل است، چراکه او تصور کرده است کسی که کتابش را مسند نامیده دیگر ملتزم به صحت نیست درحالیکه گروه زیادی از علمای اهل سنت به التزام احمد بن حنبل در مسندش به صحت تصریح کردهاند.[۹]
در دیگر فصول کتاب نیز به همین ترتیب شبهات ابن روزبهان به شیوهای مستدل رد و از سخنان علامه حلی و اعتقادات شیعه امامیه بهدرستی دفاع شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.