۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابو مسلم اصفهاني، محمد بن بحر' به 'ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تفسير أبيبكر الأصم عبدالرحمن بن كيسان'''، تفسیری است از ابوبکر عبدالرحمن بن کیسان | '''تفسير أبيبكر الأصم عبدالرحمن بن كيسان'''، تفسیری است از [[ابن کيسان، عبد الرحمن بن کيسان|ابوبکر عبدالرحمن بن کیسان اصم]]، یکی از علمای معتزلی قرن سوم هجری که بههمراه تفسیر [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم محمد بن بحر اصفهانی]] (متوفی 322ق)، توسط [[نبها، خضر محمد|خضر محمد نبها]]، گردآوری و تحقیق شده است. | ||
==سخن بزرگان پیرامون کتاب== | ==سخن بزرگان پیرامون کتاب== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، با مقدمهای از رضوان سید و مقدمهای از محقق، آغاز شده، سپس مباحث مربوط به دو تفسیر یادشده در دو بخش که هر بخش متشکل از دو باب است، تنظیم گردیده؛ در هر بخش، در باب اول، پژوهش تحلیلی محقق پیرامون مفسر مورد نظر و تفسیر وی و در باب دوم، متن تفسیر ذکر شده است. مباحث مربوط به ابوبکر اصم در بخش نخست و مطالب مربوط به ابومسلم اصفهانی در بخش دوم آمده است. | کتاب، با مقدمهای از رضوان سید و مقدمهای از محقق، آغاز شده، سپس مباحث مربوط به دو تفسیر یادشده در دو بخش که هر بخش متشکل از دو باب است، تنظیم گردیده؛ در هر بخش، در باب اول، پژوهش تحلیلی محقق پیرامون مفسر مورد نظر و تفسیر وی و در باب دوم، متن تفسیر ذکر شده است. مباحث مربوط به ابوبکر اصم در بخش نخست و مطالب مربوط به [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانی]] در بخش دوم آمده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
===بخش اول (تفسير أبيبكر الأصم)=== | ===بخش اول (تفسير أبيبكر الأصم)=== | ||
باب اول از بخش اول، به زندگینامه ابوبکر اصم و توضیحاتی پیرامون تفسیر وی، اختصاص یافته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-28</ref> و باب دوم آن، متن تفسیر او را از سوره فاتحه تا سوره اخلاص، در بر گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص31-99</ref>. | باب اول از بخش اول، به زندگینامه [[ابن کيسان، عبد الرحمن بن کيسان|ابوبکر اصم]] و توضیحاتی پیرامون تفسیر وی، اختصاص یافته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-28</ref> و باب دوم آن، متن تفسیر او را از سوره فاتحه تا سوره اخلاص، در بر گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص31-99</ref>. | ||
از شیوه تفسیر اصم اطلاع چندانى در دست نیست، ولى از اینکه عبدالجبار معتزلى از تفسیر او به «تفسیرعجیب» یاد کرده و ابوعلى جبائى، مفسر بزرگ معتزلى میگوید: «اگر اصم به همان فقه و لغت میپرداخت، براى او بهتر بود»، مىتوان به این نکته رسید که دیدگاههاى تفسیرى یا روش تفسیرى او، خوشایند معتزلیان نبوده است<ref>بهرامی، محمد، ص234</ref>. | از شیوه تفسیر اصم اطلاع چندانى در دست نیست، ولى از اینکه عبدالجبار معتزلى از تفسیر او به «تفسیرعجیب» یاد کرده و ابوعلى جبائى، مفسر بزرگ معتزلى میگوید: «اگر اصم به همان فقه و لغت میپرداخت، براى او بهتر بود»، مىتوان به این نکته رسید که دیدگاههاى تفسیرى یا روش تفسیرى او، خوشایند معتزلیان نبوده است<ref>بهرامی، محمد، ص234</ref>. | ||
از جمله ویژگیهای تفسیر اصم، آن است که وی در نگارش تفسیر خود، از منابع و مصادر فراوانی استفاده کرده که میتوان آنها را به سه دسته زیر تقسیم کرد: | از جمله ویژگیهای تفسیر اصم، آن است که وی در نگارش تفسیر خود، از منابع و مصادر فراوانی استفاده کرده که میتوان آنها را به سه دسته زیر تقسیم کرد: | ||
الف)- تفاسیر سلف و گذشتگان، مانند تفسیرهای: ابن عباس، حسن بصری، شعبی، عکرمه، قتاده، ربیع و سدی. | الف)- تفاسیر سلف و گذشتگان، مانند تفسیرهای: ابن عباس، حسن بصری، شعبی، عکرمه، قتاده، ربیع و سدی. | ||
اصم در تفسیر خود، در چهار سوره، از اسباب نزول، بحث کرده است که عبارتند از: | ب)- منقولات عامه و مجهول: بهعنوان مثال، در تفسیر رازی، به نقل از [[ابن کيسان، عبد الرحمن بن کيسان|اصم]]، در تفسیر آیه مبارکه 43 سوره بقر که به پرداخت زکات امر میکند، عدم پرداخت زکات از طرف بنیاسرائیل، به نقل از برخی، مصداق '''و أكلهم السحت''' (المائدة: 62)، دانسته شده است. البته بهدرستی مشخص نیست که این مجهول آوردن مرویعنه (به نقل از برخی)، از طرف رازی است یا اصم، لکن بودن این امر از طرف [[ابن کيسان، عبد الرحمن بن کيسان|اصم]]، دارای ارجحیت است؛ زیرا در موارد دیگر از تفسیر اصم، دیده شده است که وی از بعضی از یهود، بدون توضیح اسم و لقب وی، حکایت کرده است که این امر، نشاندهنده عادت مفسرین معتزلی در مجهول آوردن راوی است؛ چنانکه ابوالقاسم کعبی بلخی نیز در تفسیر خویش، در موارد بسیاری، از شخص مجهول حکایت کرده است. | ||
ج)- مغازی: [[ابن کيسان، عبد الرحمن بن کيسان|اصم]] در موارد بسیاری، از سیره و غزوههای پیامبر(ص) در تفسیر خود، بهره برده است؛ بهعنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 172 سوره آل عمران، به تعریف وقایعی که در جنگ احد و بعد از آن اتفاق افتاده، پرداخته و به رغبت برخی مسلمین در مثله کردن اجساد کفار بهعنوان انتقام از مثله شدن حضرت حمزه، عموی پیامبر(ص) و نهی آن حضرت از این عمل، اشاره کرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص14-18</ref>. | |||
[[ابن کيسان، عبد الرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، در چهار سوره، از اسباب نزول، بحث کرده است که عبارتند از: | |||
# سوره بقره، آیه 189 و 245 که در آیه اول، از قول حسن بصری استفاده شده و در آیه دوم، به حدیث ابن عباس، استناد شده است. | # سوره بقره، آیه 189 و 245 که در آیه اول، از قول حسن بصری استفاده شده و در آیه دوم، به حدیث ابن عباس، استناد شده است. | ||
# سوره آل عمران، آیه 172. | # سوره آل عمران، آیه 172. | ||
# سوره نساء، آیه 64. | # سوره نساء، آیه 64. | ||
# سوره مائده آیه 93. اصم در این آیه، به روایتی از ابوبکر استناد کرده که از پیامبر(ص) پیرامون کسانی که مردهاند و شرب خمر و قمار انجام دادهاند و یا کسانی که از شهر و آبادی دور بوده و نمیدانند که خداوند خمر را حرام نموده و آنان مرتکب شرب خمر میشوند، سؤال شده است<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>. | # سوره مائده آیه 93. [[ابن کيسان، عبد الرحمن بن کيسان|اصم]] در این آیه، به روایتی از ابوبکر استناد کرده که از پیامبر(ص) پیرامون کسانی که مردهاند و شرب خمر و قمار انجام دادهاند و یا کسانی که از شهر و آبادی دور بوده و نمیدانند که خداوند خمر را حرام نموده و آنان مرتکب شرب خمر میشوند، سؤال شده است<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>. | ||
برخلاف آنچه که گفته میشود معتزله در استفاده از احادیث نبوی، اهمال میکنند، اصم در مواردی از تفسیر خود، به روایت نبوی، استناد کرده است؛ از جمله در آیه 245 سوره بقره و 172 سوره آل عمران<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | برخلاف آنچه که گفته میشود معتزله در استفاده از احادیث نبوی، اهمال میکنند، [[ابن کيسان، عبد الرحمن بن کيسان|اصم]] در مواردی از تفسیر خود، به روایت نبوی، استناد کرده است؛ از جمله در آیه 245 سوره بقره و 172 سوره آل عمران<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | ||
از جمله ویژگیهای تفسیر حاضر، آن است که نویسنده در تفسیر برخی از آیات، از آرای کلامی و فقهی، استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال، وی به این نکته اشاره دارد که قرائت در نماز واجب نبوده و در این رابطه، با ابن علیه موافقت کرده، اما با امام شافعی که قرائت فاتحةالكتاب را در هر رکعت واجب دانسته، مخالفت کرده است. وی در تفسیر آیه مبارکه 48 سوره فرقان: '''وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً''' (و از آسمان، آبى پاک فرود آوردیم)، نتیجه گرفته که وضو با تمام آبها، جایز بوده و در این حکم، با امام اوزاعی، موافقت نموده است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | از جمله ویژگیهای تفسیر حاضر، آن است که نویسنده در تفسیر برخی از آیات، از آرای کلامی و فقهی، استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال، وی به این نکته اشاره دارد که قرائت در نماز واجب نبوده و در این رابطه، با ابن علیه موافقت کرده، اما با امام شافعی که قرائت فاتحةالكتاب را در هر رکعت واجب دانسته، مخالفت کرده است. وی در تفسیر آیه مبارکه 48 سوره فرقان: '''وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً''' (و از آسمان، آبى پاک فرود آوردیم)، نتیجه گرفته که وضو با تمام آبها، جایز بوده و در این حکم، با امام اوزاعی، موافقت نموده است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | ||
اصم در تفسیر خود، روایات زیادی را در فضیلت ابوبکر از پیامبر(ص) نقل نموده و منکر تأویل برخی از آیات، از جمله سوره «الإنسان» در شأن حضرت علی(ع) شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[ابن کيسان، عبد الرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، روایات زیادی را در فضیلت ابوبکر از پیامبر(ص) نقل نموده و منکر تأویل برخی از آیات، از جمله سوره «الإنسان» در شأن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
مفسرین معتزلی، همواره تمرکز خاصی بر ضرورت آگاهی مفسر کتاب خدا بر علم لغت و نحو داشتهاند؛ بهطوریکه قاضی عبدالجبار (متوفی 413ق)، معتقد بود که مفسر، عالم به توحید الهی و صفات باری تعالی نمیشود، مگر آنکه عالم به احوال علم لغت، نحو و اصول فقه باشد، ولذا مفسرین معتزلی، همچون اصم، جبایی، بلخی، اصفهانی و رمانی، همگی اهتمام خاصی به علم لغت، صرف، نحو و معانی داشته و در این میان، اصم از اولین مفسرینی است که اهمیت خاصی به این علوم داده و در تفسیر خود، از آنها بهره برده است؛ بهعنوان مثال در آیه مبارکه 26 سوره بقره: '''إِنَّ اللَّهَ لاَ يسْتَحْيي أَنْ يضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً'''، اصم «ما» را مانند مای موجود در آیه 159 سوره آل عمران: '''فبما رحمة من الله'''، زائده دانسته است و در آیه 45 سوره بقره: '''و إنها لكبيرة'''، معتقد است که ضمیر «إنها»، به محذوف که «الإجابة للنبي(ص)» میباشد، بازمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>. | مفسرین معتزلی، همواره تمرکز خاصی بر ضرورت آگاهی مفسر کتاب خدا بر علم لغت و نحو داشتهاند؛ بهطوریکه قاضی عبدالجبار (متوفی 413ق)، معتقد بود که مفسر، عالم به توحید الهی و صفات باری تعالی نمیشود، مگر آنکه عالم به احوال علم لغت، نحو و اصول فقه باشد، ولذا مفسرین معتزلی، همچون اصم، جبایی، بلخی، اصفهانی و رمانی، همگی اهتمام خاصی به علم لغت، صرف، نحو و معانی داشته و در این میان، اصم از اولین مفسرینی است که اهمیت خاصی به این علوم داده و در تفسیر خود، از آنها بهره برده است؛ بهعنوان مثال در آیه مبارکه 26 سوره بقره: '''إِنَّ اللَّهَ لاَ يسْتَحْيي أَنْ يضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً'''، اصم «ما» را مانند مای موجود در آیه 159 سوره آل عمران: '''فبما رحمة من الله'''، زائده دانسته است و در آیه 45 سوره بقره: '''و إنها لكبيرة'''، معتقد است که ضمیر «إنها»، به محذوف که «الإجابة للنبي(ص)» میباشد، بازمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۸: | ||
در باب اول از این بخش، به معرفی مفسر و کتاب او پرداخته شده و در باب دوم آن، متن تفسیر ابومسلم، از سوره بقره تا سوره فلق، آمده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1-267</ref>. | در باب اول از این بخش، به معرفی مفسر و کتاب او پرداخته شده و در باب دوم آن، متن تفسیر ابومسلم، از سوره بقره تا سوره فلق، آمده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1-267</ref>. | ||
ابومسلم اصفهانی از عالمان نامور قرن سوم هجری است و تفسیر او مىتواند سرآمد تفاسیر عالمان معتزلى بشمار آید، ولى از آنجا که بهطور کامل و دقیق به دست ما نرسیده، تفسیر زمخشرى (الكشاف) شهرت بیشترى یافته است. بنابراین آنچه مىتوان درباره تفسیر ابومسلم دانست، تنها مطالب تفسیرى است که عالمان مختلف در لابهلاى تفاسیر و مصنفات خویش از وى ثبت کردهاند و البته در این میان یکى از عالمان معاصر هند به گردآورى آراء وى همت گمارده و نام آن مجموعه را «ملتقط جامع التأويل لمحكم التنزيل» نهاده است که به این کتاب نیز دسترسى نداشته ایم و ناگزیر براى پرداختن به دیدگاههاى تفسیرى ابومسلم اصفهانى باید به تفاسیرى که آراء تفسیرى او را بهعنوان یک دیدگاه در ذیل آیات آوردهاند، مانند: | [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانی]] از عالمان نامور قرن سوم هجری است و تفسیر او مىتواند سرآمد تفاسیر عالمان معتزلى بشمار آید، ولى از آنجا که بهطور کامل و دقیق به دست ما نرسیده، تفسیر زمخشرى (الكشاف) شهرت بیشترى یافته است. بنابراین آنچه مىتوان درباره تفسیر ابومسلم دانست، تنها مطالب تفسیرى است که عالمان مختلف در لابهلاى تفاسیر و مصنفات خویش از وى ثبت کردهاند و البته در این میان یکى از عالمان معاصر هند به گردآورى آراء وى همت گمارده و نام آن مجموعه را «ملتقط جامع التأويل لمحكم التنزيل» نهاده است که به این کتاب نیز دسترسى نداشته ایم و ناگزیر براى پرداختن به دیدگاههاى تفسیرى [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] باید به تفاسیرى که آراء تفسیرى او را بهعنوان یک دیدگاه در ذیل آیات آوردهاند، مانند: «[[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب]]» و «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» و… بسنده کنیم<ref>ر.ک: ربانی، محمدحسن، ص271-272</ref>. | ||
بیشتر مفسرانى که پس از ابومسلم به تدوین تفسیر روى آوردهاند، از تفسیر او بهره بردهاند، چه امامیه و چه عامه و این خود اهمیت جایگاه تفسیر او را مىرساند<ref>ر.ک: همان، ص272</ref>. | بیشتر مفسرانى که پس از [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تدوین تفسیر روى آوردهاند، از تفسیر او بهره بردهاند، چه امامیه و چه عامه و این خود اهمیت جایگاه تفسیر او را مىرساند<ref>ر.ک: همان، ص272</ref>. | ||
ابومسلم در تفسیر خویش روشها و ملاکهاى خاصى را بهکار بسته که عبارتند از: | [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] در تفسیر خویش روشها و ملاکهاى خاصى را بهکار بسته که عبارتند از: | ||
# در تفسیر لغات قرآن، به زوایاى پنهان استعمالات عرب توجه کرده و به معانى رایج بسنده نکرده است؛ بهعنوان مثال: جمله «صرهنّ» را به معناى «قطّعهنّ» نمىگیرد، بلکه به معناى «أملهنّ» مىگیرد. | # در تفسیر لغات قرآن، به زوایاى پنهان استعمالات عرب توجه کرده و به معانى رایج بسنده نکرده است؛ بهعنوان مثال: جمله «صرهنّ» را به معناى «قطّعهنّ» نمىگیرد، بلکه به معناى «أملهنّ» مىگیرد. | ||
# او در ارائه نظریات خود از ترکیبهاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنانکه ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است. | # او در ارائه نظریات خود از ترکیبهاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنانکه ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است. | ||
# مهمترین اصلى که ابومسلم اصفهانى در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن بهکار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما بهعنوان یکى از پایهها و اصول اساسى تفسیر تلقى شده است و از متأخرین، علامه طباطبایى در مقدمه «الميزان» به آن اشاره کرده است. | # مهمترین اصلى که [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن بهکار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما بهعنوان یکى از پایهها و اصول اساسى تفسیر تلقى شده است و از متأخرین، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایى]] در مقدمه «الميزان» به آن اشاره کرده است. | ||
# ابومسلم به تقدیم و تأخیر جملهها توجه کرده و اکتفا بر ظاهر آن نمىکند. او ذیل آیه شریفه '''و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رأى برهان ربّه'''، از همین نکته استفاده کرده و ظاهر قرآن را مقدم بر روایات بسیارى شمرده که در کتابهاى روایى ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص274-276</ref>. | # [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تقدیم و تأخیر جملهها توجه کرده و اکتفا بر ظاهر آن نمىکند. او ذیل آیه شریفه '''و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رأى برهان ربّه'''، از همین نکته استفاده کرده و ظاهر قرآن را مقدم بر روایات بسیارى شمرده که در کتابهاى روایى ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص274-276</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
کتاب تفسیر اصم، به مرور زمان از بین رفته، ولی خضر محمد نبها آرای اصم را که در مفاتيح الغيب | کتاب تفسیر اصم، به مرور زمان از بین رفته، ولی [[نبها، خضر محمد|خضر محمد نبها]] آرای [[ابن کيسان، عبد الرحمن بن کيسان|اصم]] را که در [[التفسير الكبير (فخر رازی)|مفاتيح الغيب رازی]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] و دیگر تفاسیر بهجا مانده، گردآوری و با عنوان «تفسير أبيبكر الأصم» چاپ کرده است<ref>ر.ک: اثباتی، اسماعیل، ج1، ص7276</ref>. | ||
اسامی مصادر و منابع و فهارس عامه هر کتاب (بخش) در انتهای همان کتاب آمده است. این فهارس عبارتند از فهرستهای: اعلام؛ قبایل و جماعات؛ احادیث نبوی؛ قوافی؛ انصاف و اجزای ابیات؛ سور قرآنی و محتویات کتاب. | اسامی مصادر و منابع و فهارس عامه هر کتاب (بخش) در انتهای همان کتاب آمده است. این فهارس عبارتند از فهرستهای: اعلام؛ قبایل و جماعات؛ احادیث نبوی؛ قوافی؛ انصاف و اجزای ابیات؛ سور قرآنی و محتویات کتاب. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۷: | ||
www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8655 | www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8655 | ||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش