پند‌نامه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR10918J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|10918
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE10918AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۵۱: خط ۵۱:


پندنامه، با كمابيش 850 بيت، از ديد درون‌مايه(مضمون) و قالب شعرى، همانندى فراوانى با«منطق الطير» دارد، اما از ديد فنون شعرى به برجستگى آن نيست و گاهى بازى با الفاظ و معناها در آن ديده مى‌شود:
پندنامه، با كمابيش 850 بيت، از ديد درون‌مايه(مضمون) و قالب شعرى، همانندى فراوانى با«منطق الطير» دارد، اما از ديد فنون شعرى به برجستگى آن نيست و گاهى بازى با الفاظ و معناها در آن ديده مى‌شود:
 
{{شعر}}
{| class="wikitable poem"
{|''خواب و خور جز پيشه انعام نيست''|2=''خفتگان را بهره زين انعام نيست(صنعت جناس)''}}
|-
{|''گر چو كيخسرو بمانى پايدار''|2=''آخرت بايد شدن در بطن غار(صنعت تلميح)''}}
! خواب و خور جز پيشه انعام نيست !! خفتگان را بهره زين انعام نيست(صنعت جناس)  
{|''در سخا كوش اى برادر در سخا''|2=''تا بيابى از پس شدت رخا(صنعت طباق / تضاد)''}}
|}
{{پایان شعر}}
 
{| class="wikitable poem"
|-
! گر چو كيخسرو بمانى پايدار !! آخرت بايد شدن در بطن غار(صنعت تلميح)  
|}
 
{| class="wikitable poem"
|-
! در سخا كوش اى برادر در سخا !! تا بيابى از پس شدت رخا(صنعت طباق / تضاد)  
|}


از ديد قواعد سبكى و دستورى زبان فارسى، ويژگى‌هاى كاربردهاى پيشينيان به‌طور كامل دراين اثر وجود دارد. واژه«مَر» براى تأكيد همراه با مفعول صريح، مانند:
از ديد قواعد سبكى و دستورى زبان فارسى، ويژگى‌هاى كاربردهاى پيشينيان به‌طور كامل دراين اثر وجود دارد. واژه«مَر» براى تأكيد همراه با مفعول صريح، مانند:
 
{{شعر}}
{| class="wikitable poem"
{|''مر تو را آن كس كه فردا جان دهد''|2=''غم مخور آخر تو را يك نان دهد''}}
|-
{{پایان شعر}}
! مر تو را آن كس كه فردا جان دهد !! غم مخور آخر تو را يك نان دهد  
|}


يا آوردن«كاف» تصغير براى دلالت بر معناى تحقير، مانند:
يا آوردن«كاف» تصغير براى دلالت بر معناى تحقير، مانند:


{|  class="wikitable poem"
{{شعر}}
|-
{{ب|''مر تو را از دادن جان چاره نيست''|2=''رهزنت جز نفسك اماره نيست''}}
! مر تو را از دادن جان چاره نيست !! رهزنت جز نفسك اماره نيست  
{{پایان شعر}}
|}


نمونه‌هايى از اين قواعدند. روش شيخ در اين اثر همچون ديگر آثارش اين است كه نكته‌هاى مهم را در قالب تمثيل و تشبيه و مثَل بازگو مى‌كند تا در شنونده تأثير بگذارد.
نمونه‌هايى از اين قواعدند. روش شيخ در اين اثر همچون ديگر آثارش اين است كه نكته‌هاى مهم را در قالب تمثيل و تشبيه و مثَل بازگو مى‌كند تا در شنونده تأثير بگذارد.
خط ۹۶: خط ۸۳:


حكمت و پند از سده ششم هجرى به فرهنگ اسلامى راه يافت و كسانى كه از شروط استادى برخوردار بودند، بدان توجه كردند؛ چنان‌كه خاقانى بر عنصرى خرده مى‌گرفت كه او تحقيق حكمت و پند نمى‌گويد:
حكمت و پند از سده ششم هجرى به فرهنگ اسلامى راه يافت و كسانى كه از شروط استادى برخوردار بودند، بدان توجه كردند؛ چنان‌كه خاقانى بر عنصرى خرده مى‌گرفت كه او تحقيق حكمت و پند نمى‌گويد:
{{شعر}}
{{ب|''نه تحقيق گفت و نه حكمت نه پند''|2=''كه حرفى ندانست از آن عنصرى''}}
{{پایان شعر}}


{|  class="wikitable poem"
|-
! نه تحقيق گفت و نه حكمت نه پند !! كه حرفى ندانست از آن عنصرى
|}


البته در آثار رودكى و كليله و دمنه منظوم او كه منظومه‌اى حكمى و اخلاقى بوده است و در نوشته‌هاى بازمانده از شاعران معاصر وى(سده چهارم هجرى)، مانند شهيد بلخى، مصعبى، دقيقى و ابو الفتح بستى، قطعه‌هاى كوتاه و بلندى با درون‌مايه وعظ و حكمت ديده مى‌شود و به‌ويژه ابو شكور بلخى كه بيت‌هايى از«آفرين‌نامه» وى در دست هست، چنين درون‌مايه‌اى ديده مى‌شود. حتى«شاه‌نامه» فردوسى كه اثرى حماسى به شمار مى‌رود، از نصيحت و موعظه پر است.
البته در آثار رودكى و كليله و دمنه منظوم او كه منظومه‌اى حكمى و اخلاقى بوده است و در نوشته‌هاى بازمانده از شاعران معاصر وى(سده چهارم هجرى)، مانند شهيد بلخى، مصعبى، دقيقى و ابو الفتح بستى، قطعه‌هاى كوتاه و بلندى با درون‌مايه وعظ و حكمت ديده مى‌شود و به‌ويژه ابو شكور بلخى كه بيت‌هايى از«آفرين‌نامه» وى در دست هست، چنين درون‌مايه‌اى ديده مى‌شود. حتى«شاه‌نامه» فردوسى كه اثرى حماسى به شمار مى‌رود، از نصيحت و موعظه پر است.
خط ۱۲۸: خط ۱۱۴:
بارى، دانشمند محترم جناب آقاى احمد گل‌چين معانى، در جلد هفتم فهرست كتب خطى آستان قدس رضوى، براى اثبات اين نظر كه منظومه پندنامه از سروده‌هاى شيخ فريد الدّين(محمد بن ابراهيم) عطار نيشابورى است، نه عطار تونى يا عطار همدانى(حسن بن احمد و معروف به ابو العلاء) هم‌روزگار شيخ و نه از آن هيچ عطار جعّال ديگر، چنين استدلال مى‌كند كه شيخ، در«مظهر الاسرار» خود، از هفده منظومه خويش نام مى‌برد:
بارى، دانشمند محترم جناب آقاى احمد گل‌چين معانى، در جلد هفتم فهرست كتب خطى آستان قدس رضوى، براى اثبات اين نظر كه منظومه پندنامه از سروده‌هاى شيخ فريد الدّين(محمد بن ابراهيم) عطار نيشابورى است، نه عطار تونى يا عطار همدانى(حسن بن احمد و معروف به ابو العلاء) هم‌روزگار شيخ و نه از آن هيچ عطار جعّال ديگر، چنين استدلال مى‌كند كه شيخ، در«مظهر الاسرار» خود، از هفده منظومه خويش نام مى‌برد:


{|  class="wikitable poem"
{{شعر}}
|-
{{ب|''بدان خود را كه پند من شفيع است''|2=''مصيبت‌نامه‌ام اين دم رفيع است''}}
! بدان خود را كه پند من شفيع است !! مصيبت‌نامه‌ام اين دم رفيع است  
{{ب|''بدان خود را كه اين هفده كتب را''|2=''نهادم بر طريق علم الاسما''}}
|}
{{پایان شعر}}


{|  class="wikitable poem"
|-
! بدان خود را كه اين هفده كتب را !! نهادم بر طريق علم الاسما
|}


افزون بر اين، وى در منظومه‌هاى مصيبت‌نامه، منطق الطير، الهى‌نامه و... به توصيف پيامبران و اصحاب پيامبر(ص) مى‌پردازد و در اين كتاب(پندنامه) نيز همين شيوه ديده مى‌شود. بزرگان و محققان و شارحان آثار رجال نام‌دار، مانند حاج شيخ آغابزرگ طهرانى در«الذّريعة» و قاضى نور اللّه شوشترى در«مجالس المؤمنين» و ميرزا محمد على مدرس تبريزى در«ريحانة الادب» و... پندنامه را از شيخ عطّار دانسته‌اند و بى‌هيچ شكى، آن را به وى منسوب دانسته‌اند.
افزون بر اين، وى در منظومه‌هاى مصيبت‌نامه، منطق الطير، الهى‌نامه و... به توصيف پيامبران و اصحاب پيامبر(ص) مى‌پردازد و در اين كتاب(پندنامه) نيز همين شيوه ديده مى‌شود. بزرگان و محققان و شارحان آثار رجال نام‌دار، مانند حاج شيخ آغابزرگ طهرانى در«الذّريعة» و قاضى نور اللّه شوشترى در«مجالس المؤمنين» و ميرزا محمد على مدرس تبريزى در«ريحانة الادب» و... پندنامه را از شيخ عطّار دانسته‌اند و بى‌هيچ شكى، آن را به وى منسوب دانسته‌اند.
خط ۱۵۰: خط ۱۳۲:
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]]
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]]
۰

ویرایش