أخبار أئمة الزيدية في طبرستان و ديلمان و جيلان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==معرفی اجمالی==' به '') |
جز (جایگزینی متن - '== ' به '==') |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
#[[:noormags:354368|ویلفرد مادلونگ، «متون بازیافته عربی درباره تاریخ امامان زیدی طبرستان و دیلمان و گیلان»، ترجمه حشمت مؤید، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله ایرانشناسی، شماره6، تابستان 1369، (16 صفحه- از 431- 446)]]. | #[[:noormags:354368|ویلفرد مادلونگ، «متون بازیافته عربی درباره تاریخ امامان زیدی طبرستان و دیلمان و گیلان»، ترجمه حشمت مؤید، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله ایرانشناسی، شماره6، تابستان 1369، (16 صفحه- از 431- 446)]]. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها == | ||
نسخهٔ ۲۶ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۳۹
أخبار أئمة الزيدية في طبرستان و ديلمان و جيلان | |
---|---|
پدیدآوران | مادلونگ، ویلفرد (گردآورنده و محقق) |
عنوانهای دیگر | التاجي في اخبارالدوله الديلميه. برگزيده نصوص تاريخيه |
ناشر | دار النشر فرانز شتاينر |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 1987م , |
چاپ | 1 |
موضوع | زيديه
زيديه - سرگذشتنامه مازندران - تاريخ |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 713 /ص2 ت2018 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
أخبار أئمة الزيدية في طبرستان و ديلمان و جيلان کتابی است که به کوشش ویلفرد مادلونگ درباره خاندانهای حکومتگر زیدی شمال ایران در گیلان، مازندران و دیلمان که در سال 1987م در مرکز آلمانی مطالعات شرقی در بیروت، توسط فرانتز اشتاینر، گردآوری و منتشر شده است.
اهمیت کتاب
چون ایرانیانی که در رشته تاریخ سرزمینهای جنوب دریای مازندران و فرقه زیدیان امامی آن دیار تحقیق میکنند ممکن است نسخه این کتابها را ندیده باشند و آن را بهآسانی نیابند، ازاینرو، اثر حاضر، دارای اهمیت و ارزش فراوانی خواهد بود[۱].
ساختار
کتاب حاضر شامل هشت متن کمیاب مهم مربوط به تاریخ زیدیه طبرستان و امامان آنها در مناطق شمالی ایران است که در یمن و نقاط دیگر به دست آمده و نخستین بار در این کتاب به طبع رسیده است. معرفی هشت متن مزبور در نوشتار زیر آمده است. این کتاب نهفقط از نظر فن ویراستاری علمی نمونه کم مانند دقت و صحت است که از حیث پاکیزگی چاپ و حروفچینی و نفاست کاغذ هم میتواند سرمشقی ممتاز محسوب شود[۲].
نویسنده برای احتراز از تشریح غیر لازم متون، بهمنظور تفکیک بخشهایی که صرفاً مناسبت با تاریخ سرزمینهای جنوب دریای خزر دارند، اکثر متون مزبور را تماماً نقل کرده است، با وجود آنکه این روش ناچار منجر به مکرراتی چند گشته است[۳].
گزارش محتوا
متونی که در این کتاب فراهم آمده و اینک نخستبار به طبع رسیده است، منابع دستاول تاریخ حکومت علویان و زیدیه است در سرزمینهای جنوب دریای خزر از قرن سوم قمری تا اوایل قرن هفتم قمری. بیشتر این متون، یا به قلم افرادی از جامعه زیدیان نواحی خزر است یا مستقیماً بر اساس آثار آنان نوشته شده است. درنتیجه زوال جامعه زیدیان طبرستان در آغاز دوره صفوی، آثار مکتوب ایشان تقریباً بدون استثنا فقط در میان زیدیان یمن محفوظ مانده است. درواقع تمام دستنویسهایی که در این مجموعه از آنها استفاده شده است، در اصل متعلق به یمن است[۴].
این متون به ترتیب عبارت است از:
الف) بخشی از کتاب «التاجي في أخبار الدولة الديلمية»، تألیف ابواسحاق ابراهيم بن هلال صابی (متوفای ۳۸۴ق).
محتویات این جز بازیافته کتاب صابی را م.س.خان در مقالات زیر شناسانده است:
- «دستنویس گزیدهای از کتاب التاجی تألیف ابواسحاق الصابی»، عربیکا، 12(1965)، ص27-44.
- «محتویات دستنویس کتاب التاجی ابواسحاق الصابی»، در مجلّه مطالعات اسلامی، 8(1969)، ص247-252.
- «پژوهشی در گزیده کتاب التاجی ابواسحاق الصابی»، عربیکا 17(1970)، ص150-160 و 18(1971)، ص194-201.
- و نیز در دو مقاله زیر از ویلفرد مادلونگ: «ابواسحاق الصابی راجع به علویان طبرستان و گیلان» (شامل ترجمه قسمتی از کتاب مورد بحث)؛ و «یادداشتهای بیشتر درباره کتاب التاجی تألیف الصابی»[۵].
ب) «سير أئمة مختارة من كتاب المصابيح»، زندگینامههای امام یحیی بن عبدالله و امام الناصر الاطروش، گرفته شده از کتاب «المصابيح» تألیف ابوالعباس احمد بن ابراهیم حسنی که شامل سیرت پیغمبر(ص) و امامان زیدی تا روزگار الناصر الاطروش است. ابوالعباس احمد بن ابراهیم الحسنی که معلم امامان طبرستان ابوعبدالله المهدی، المؤیّد، ابوطالب الناطق و گویا در حدود اواسط قرن چهارم قمری صاحب شهرتی بوده است، پیش از اتمام کتاب «المصابیح» وفات یافت. بخش دوم کتاب «المصابیح» را که دو زندگینامه مطبوع در کتاب حاضر از آن برگرفته شده، شاگرد وی ابوالحسن علی بن بلال تمام کرده است ولی پیداست که از موادی که استادش گردآورده بوده، بهره برده است[۶].
ج) «سير أئمة مختارة من كتاب الأفادة»، زندگینامههای یحیی بن عبدالله، الناصر الاطروش و ابوعبدالله المهدی، گرفته از کتاب «الأفادة في تاريخ الأئمة السادة»، تألیف امام ابوطالب الناطق بالحق (متوفی در حدود 424ق) که مجموعهای است از زندگینامههای امامان زیدی تا زمان عبدالله المهدی. در سه شرححالی که مادلونگ از کتاب «الأفادة» در مجموعه حاضر آورده است، ابوطالب الناطق فقط بهاندازهای محدود بر کتاب «المصابیح» تألیف استادش اتکا کرده است. شرححال الناصر الاطروش و ابوعبدالله المهدی مأخوذ از این منبع، بهخصوص نفیس است[۷].
د) «نخب من كتاب جلاء الأبصار»، گزیدههایی از کتاب «جلاء الأبصار» تألیف حکیم ابوسعد المحسن بن محمد کارامه الجشمی البیهقی (متوفی 494ق/ 1101م)، متکلم معتزلی که در اواخر عمر به زیدیه پیوست. «جلاء الأبصار» که در اصل عبارت از 60 مجلس بوده که وی در مسجد جشم، در نزدیکی بیهق، در سالهای 478ق/ 1086م- 481ق/ 1088م ایراد کرده بود، بهصورت اصلی ظاهراً باقی نمانده است؛ اما گزیده مشروحی از آن را یکی از زیدیان یمن موسوم به احمد بن سعدالدین المسوری (متوفی 1079ق/ 1668م) زیر عنوان کتاب «تحفة الأبرار من أخبار العترة الأطهار» فراهم کرده است. بخشهایی از این کتاب اخیر در کتاب حاضر عرضه میشود که مربوط است به برادران علوی حسن و محمد بن زید و امام المؤیدّ و امام الناطق[۸].
ه) «كتاب يوسف بن أبي الحسن الجيلاني الی عمران بن الحسن الهمداني»- نامه دانشمند زیدی یوسف بن ابی الحسن الجیلانی از لاهیجان که دانشمند یمنی عمران بن الاحسن بن نصر العذری الهمدانی به سال 607ق /11-1210م آن را دریافت داشته است. این نامه که در پاسخ مکتوبی از عمران نوشته شده، اطلاعاتی میدهد در باب امامان زیدیه طبرستان و جامعه زیدیان پس از ابوطالب الناطق تا هنگام تحریرنامه به دست یوسف. یوسف گیلانی پیشوایی اما معاصر یمنی منصور بالله عبدالله بن حمزه را پذیرفته از عمران درخواست میکند که نزد امام برای او و برای مصلحت زیدیان طبرستان شفاعت کند[۹].
و) پارهای از «الرسالة العالمة بالأدلة الحاكمية» تألیف المنصور بالله عبداللّه بن حمزه (متوفی 614ق/ 1217م). این رساله را امام المنصور در دفاع خود از سرکوبی خونین فرقه مطرفیه که مورد انتقاد خردهگیران واقع گشته بوده، نوشته است. وی به موردی مشابه در باب اسماعیلیان اشاره و استدلال میکند که اغلب صاحبنظران زیدی ترک مخاصمت و هرگونه پیوند صلح را با این ملحدان ممنوع شمردهاند. مؤلف در تحکیم نظر خویش، استدلال یوسف الجیلانی، عالم لاهیجان را علیه قاضی ابومضر نقل میکند که فقیهی مشهور و شارح کتاب «الزیادات» امام المؤید در فقه بوده و ترک مخاصمت با اسماعیلیان را جایز میدانسته است. یوسف الجیلانی در طی رد خویش تعدادی از ائمه را هم از گروه «سابقون» و هم از گروه «مقتصدون» و همچنین علمای معروف زیدی را یاد میکند که هرگونه پیوند آشتی با اسماعیلیان را حرام خواندهاند. این پاره از رساله المنصور در کتاب حاضر چاپ شده است[۱۰].
ز) «سير أئمة مختارة من كتاب الحدائق الوردية في مناقب أئمة الزيدية» زندگینامههای امامان منطقه طبرستان از کتاب بالا، تألیف حمید بن احمد المحلی (متوفی 652ق/ 1254م). این کتاب ادامه موضوع کتاب «المصابیح» ابوالعباس الحسنی و کتاب الأفادة ابوطالب الناطق است در گردآوری سیر امامان زیدی تا روزگار مؤلّف. در زندگینامههایی که اینجا به طبع میرسد المحلی از آثار کهنتر موجود در زمان خود بهره بسیار برده است. در ذکر سیرت یحیی بن عبدالله از «مقاتل الطالبيين» ابوالفرج اصفهانی و کتاب «الأفادة» الناطق اقتباس شده است. زندگینامههای الناصر الاطروش و ابوعبدالله المهدی نیز مبنی بر گزارش الناطق است. المحلی در تحریر سیرت ابوطالب الناطق از کتاب «جلاء الأبصار» حاکم الجشمی بهره برده و منبع عمده او در سیرتهای الحسین الناصر، الهادی الحقینی و ابوالرضا کیسومی، نامه یوسف الجیلانی بوده است ولی اطلاعاتی هم از منابع دیگر بر گزارش چند مأخذ مذکور افزوده است. سیرت المؤیّد باللّه مبنی بر یک سیره ظاهراً مفقود آن امام است از مؤلفی که نامش یاد نشده و در زمانی پیشتر نوشته شده بوده است. مؤلّف سیره مزبور بهاحتمال یحیی بن الحسین الحسنی المرشد باللّه (متوفی 477ق/ 85-1084م) بوده است. یکی از مشخصات کتاب المحلّی اقتباسات فراوان از نامهها و تألیفات امامان است که وی در ضمن زندگینامهها گنجانیده است[۱۱].
ح) «نخب من كتاب روضة الأخبار»، گزیدههایی از بخش چهارم کتاب «روضة الأخبار و كنوز الأسرار» که ابومحمد یوسف بن محمد الحجوری در 627ق/ 1230م تألیف کرده است. وی در بخش چهارم دایره المعارف خویش، تاریخ عمومی اسلام را شرح داده و در آن سیرت ائمه زیدی را در موارد مناسب درج کرده است. این شرححالها اکثراً مأخوذ از کتاب «المصابیح» ابوالعباس الحسنی بوده مطلبی افزون بر گزارش او ندارد. ولی در نکات مربوط به شرححال المؤید، الحجوری اطلاعاتی ارائه میدهد که مکمل زندگینامه آن امام به روایت «الحدائق الوردیة» است. الحجوری بر سیرت ابوعبدالله محمد بن الحسن الحقینی علوی که در زمره راویان المؤید بوده است و امام ابوالحسن علی بن جعفر الحقینی علوی یادداشتی افزوده که آن را از کتاب «انساب» ابوالغنائم (که به دست ما نرسیده است) گرفته است.[۱۲].
وضعیت کتاب
فهارس کتاب در انتهای آن آمده است که عبارتند از فهرست اعلام؛ امم، قبایل، خانوادهها و فرق و اماکن، رودخانهها و شهرها.
در پاورقیها علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ[۱۳]، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است[۱۴].