ابن اعرابی، ابوعبدالله محمد بن زیاد: تفاوت میان نسخهها
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Mhosseini@noornet.net انجام داده بود وا...) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR00588.jpg|بندانگشتی|ابن اعرابى، محمد بن زیاد]] | [[پرونده:NUR00588.jpg|بندانگشتی|ابن اعرابى، محمد بن زیاد]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |ابن اعرابى، محمد بن زیاد | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | ابن اعرابى، ابوعبدالله محمد بن زیاد | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" | | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |231 هـ.ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" | | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE588AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن اَعْرابى، ابوعبدالله محمد بن زياد'''، اديب و شاعر سده 2 و 3ق است | '''ابن اَعْرابى، ابوعبدالله محمد بن زياد'''، اديب و شاعر سده 2 و 3ق است | ||
== تولد == | |||
او در سال 150ق، در شهر كوفه به دنيا آمد. | |||
== دودمان == | |||
برخى پدر او را بردهاى از اهل سند دانستهاند. قفطى به نقل از [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] نيز اشاره مىكند كه او عرب اصيل نبوده است. وى در كودكى پدر خود را از دست داد و مادرش به همسرى مفضل ضبى راوى بزرگ اشعار عرب درآمد. | |||
== اساتید == | |||
وى نزد مفضل نخستين مايههاى شعر، لغت عربى و آيين روايت آنها را كسب كرد و به گفته فرّاء كه خود، او را نزد مفضل ديده بود، از رشتههاى ادب، به شعر، معانى شعر، نوادر و غريب علاقه بيشترى نشان مىداد. | |||
ابن اعرابى، مانند ديگر راويان و دانشمندان زمان، براى كسب علم دو منبع در اختيار داشت: يكى علماى بزرگ و ديگرى اعراب باديه. مىدانيم كه وى از ميان دانشمندان معاصر، علاوه بر مفضل، با كسايى نيز همنشينى داشت و از او نوادر و نحو آموخت. از استادان او، بجز كسايى كه بزرگترين پايهگذار مكتب نحو كوفه بود، به دو تن ديگر يعنى قاسم بن مَعْن مسعودى و ابومعاويه ضرير نيز اشاره كردهاند كه بىگمان، پيرو مكتب كوفيان بودند. | ابن اعرابى، مانند ديگر راويان و دانشمندان زمان، براى كسب علم دو منبع در اختيار داشت: يكى علماى بزرگ و ديگرى اعراب باديه. مىدانيم كه وى از ميان دانشمندان معاصر، علاوه بر مفضل، با كسايى نيز همنشينى داشت و از او نوادر و نحو آموخت. از استادان او، بجز كسايى كه بزرگترين پايهگذار مكتب نحو كوفه بود، به دو تن ديگر يعنى قاسم بن مَعْن مسعودى و ابومعاويه ضرير نيز اشاره كردهاند كه بىگمان، پيرو مكتب كوفيان بودند. | ||
خط ۳۸: | خط ۴۷: | ||
وى از استادان مكتب بصره به شدت روى برمىتافت و با بزرگترين آنان، اصمعى و ابوعبيده، دشمنى مىورزيد، گرچه منازعات ميان پيروان دو مكتب، بيشتر سياسى- اجتماعى بود تا علمى، زيرا بسيارى از بزرگان مكتب كوفه (مثلاً كسايى)، نزد استادان بصره درس خواندهاند. ابن اعرابى نيز با واسطه از ابوزيد انصارى استاد مكتب بصره، علم مىآموخت و تصريح شده است كه وى «علم بصريان» را اخذ كرد و روايت هيچ كس به اندازه روايت او به بصريان شبيه نبود. در مورد منبع دوم، يعنى اعراب باديه، وى رنجى برخود هموار نساخت و به گروههايى از اعراب بنى اسد و بنى عقيل كه در حاشيه كوفه جاى گزيده بودند، اكتفا كرد. اما اشكال بزرگ اين اعراب، آن بود كه دانشمندان بصره به روايات آنان و يا به فصاحت زبانشان اعتماد نداشتند و از اين رو برخى از آنان، ابن اعرابى را نيز مورد انتقاد قرار دادهاند. در سند ديگرى كه مؤيد روايت بالاست، از قول محمد بن فضل بن سعيد بن سلم كه پدرش شاگرد ابن اعرابى بوده، چنين آمده است كه وى از حيث دانش، تنك مايه بود تا اينكه جماعتى از اعراب يمامه بيامدند و او از آنان دانش بسيار اخذ كرد. | وى از استادان مكتب بصره به شدت روى برمىتافت و با بزرگترين آنان، اصمعى و ابوعبيده، دشمنى مىورزيد، گرچه منازعات ميان پيروان دو مكتب، بيشتر سياسى- اجتماعى بود تا علمى، زيرا بسيارى از بزرگان مكتب كوفه (مثلاً كسايى)، نزد استادان بصره درس خواندهاند. ابن اعرابى نيز با واسطه از ابوزيد انصارى استاد مكتب بصره، علم مىآموخت و تصريح شده است كه وى «علم بصريان» را اخذ كرد و روايت هيچ كس به اندازه روايت او به بصريان شبيه نبود. در مورد منبع دوم، يعنى اعراب باديه، وى رنجى برخود هموار نساخت و به گروههايى از اعراب بنى اسد و بنى عقيل كه در حاشيه كوفه جاى گزيده بودند، اكتفا كرد. اما اشكال بزرگ اين اعراب، آن بود كه دانشمندان بصره به روايات آنان و يا به فصاحت زبانشان اعتماد نداشتند و از اين رو برخى از آنان، ابن اعرابى را نيز مورد انتقاد قرار دادهاند. در سند ديگرى كه مؤيد روايت بالاست، از قول محمد بن فضل بن سعيد بن سلم كه پدرش شاگرد ابن اعرابى بوده، چنين آمده است كه وى از حيث دانش، تنك مايه بود تا اينكه جماعتى از اعراب يمامه بيامدند و او از آنان دانش بسيار اخذ كرد. | ||
== شاگردان == | |||
احتمالاً وى از جوانى به كار تدريس پرداخت و كار او اندك اندك بالا گرفت و مجلس درس پرابهتى تشكيل داد. به گفته منابع متأخرتر، حقوق او هر ماه هزار درهم بوده است. اين مجلس ساليان دراز برپا بود و بنا به روايتى كه گويا از [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] سرچشمه گرفته- هر چند كه آن را از قول ثعلب نقل كردهاند- و در تمام کتابهاى ديگر تكرار شده، 100 تن در آن درس حاضر مىشدند و شخصيت معروفى چون ثعلب بيش از 10 سال در آن مجلس درس خواند. | احتمالاً وى از جوانى به كار تدريس پرداخت و كار او اندك اندك بالا گرفت و مجلس درس پرابهتى تشكيل داد. به گفته منابع متأخرتر، حقوق او هر ماه هزار درهم بوده است. اين مجلس ساليان دراز برپا بود و بنا به روايتى كه گويا از [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] سرچشمه گرفته- هر چند كه آن را از قول ثعلب نقل كردهاند- و در تمام کتابهاى ديگر تكرار شده، 100 تن در آن درس حاضر مىشدند و شخصيت معروفى چون ثعلب بيش از 10 سال در آن مجلس درس خواند. | ||
خط ۴۹: | خط ۵۹: | ||
== آثار == | == آثار == | ||
از مجموعه آثارى كه ابن اعرابى خود نوشته يا ديگران از «امالى» او گردآوردهاند نام بيش از 15 کتاب در منابع كهن مذكور است، به اين قرار: | از مجموعه آثارى كه ابن اعرابى خود نوشته يا ديگران از «امالى» او گردآوردهاند نام بيش از 15 کتاب در منابع كهن مذكور است، به اين قرار: | ||
1- | 1-النوادر؛ | ||
2-صفة | 2-صفة الزرع؛ | ||
3-نسب | 3-نسب الخيل؛ | ||
4- | 4-النبات؛ | ||
5- | 5-الالفاظ؛ | ||
6- | 6-الذباب؛ | ||
7- | 7-الانواء؛ | ||
8- | 8-الخيل؛ | ||
9-تاريخ | 9-تاريخ القبائل؛ | ||
10-معانى | 10-معانى الشعر؛ | ||
11-نوادر | 11-نوادر الزبيريين؛ | ||
12.نوادر بنى | 12.نوادر بنى فقعس؛ | ||
13-صفة | 13-صفة النخل؛ | ||
14-النبت و | 14-النبت و البقل؛ | ||
15-تفسير | 15-تفسير الامثال؛ | ||
16-صفة الدرع و... | 16-صفة الدرع و...؛ | ||
احتمالاً کتاب صفة الدرع، تصحيفى از صفة الزرع، و کتاب النبت و البقل، همان النبّات است و ظاهراً به همين جهت [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، قفطى و [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]، از ذكر آن خوددارى كردهاند. نيز بعيد نيست تكرارها و تحريفهاى ديگرى هم در فهرست بالا رخ داده باشد. مثلاً شايد کتاب الخيل و نسب الخيل يكى باشند، يا ملاحظه مىكنيم كه الذباب را گاه الديات نوشتهاند. | احتمالاً کتاب صفة الدرع، تصحيفى از صفة الزرع، و کتاب النبت و البقل، همان النبّات است و ظاهراً به همين جهت [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، قفطى و [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]، از ذكر آن خوددارى كردهاند. نيز بعيد نيست تكرارها و تحريفهاى ديگرى هم در فهرست بالا رخ داده باشد. مثلاً شايد کتاب الخيل و نسب الخيل يكى باشند، يا ملاحظه مىكنيم كه الذباب را گاه الديات نوشتهاند. | ||
خط ۹۷: | خط ۱۰۶: | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374 | دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374 |
نسخهٔ ۲۰ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۳۴
نام | ابن اعرابى، محمد بن زیاد |
---|---|
نامهای دیگر | ابن اعرابى، ابوعبدالله محمد بن زیاد |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 231 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE588AUTHORCODE |
ابن اَعْرابى، ابوعبدالله محمد بن زياد، اديب و شاعر سده 2 و 3ق است
تولد
او در سال 150ق، در شهر كوفه به دنيا آمد.
دودمان
برخى پدر او را بردهاى از اهل سند دانستهاند. قفطى به نقل از جاحظ نيز اشاره مىكند كه او عرب اصيل نبوده است. وى در كودكى پدر خود را از دست داد و مادرش به همسرى مفضل ضبى راوى بزرگ اشعار عرب درآمد.
اساتید
وى نزد مفضل نخستين مايههاى شعر، لغت عربى و آيين روايت آنها را كسب كرد و به گفته فرّاء كه خود، او را نزد مفضل ديده بود، از رشتههاى ادب، به شعر، معانى شعر، نوادر و غريب علاقه بيشترى نشان مىداد.
ابن اعرابى، مانند ديگر راويان و دانشمندان زمان، براى كسب علم دو منبع در اختيار داشت: يكى علماى بزرگ و ديگرى اعراب باديه. مىدانيم كه وى از ميان دانشمندان معاصر، علاوه بر مفضل، با كسايى نيز همنشينى داشت و از او نوادر و نحو آموخت. از استادان او، بجز كسايى كه بزرگترين پايهگذار مكتب نحو كوفه بود، به دو تن ديگر يعنى قاسم بن مَعْن مسعودى و ابومعاويه ضرير نيز اشاره كردهاند كه بىگمان، پيرو مكتب كوفيان بودند.
وى از استادان مكتب بصره به شدت روى برمىتافت و با بزرگترين آنان، اصمعى و ابوعبيده، دشمنى مىورزيد، گرچه منازعات ميان پيروان دو مكتب، بيشتر سياسى- اجتماعى بود تا علمى، زيرا بسيارى از بزرگان مكتب كوفه (مثلاً كسايى)، نزد استادان بصره درس خواندهاند. ابن اعرابى نيز با واسطه از ابوزيد انصارى استاد مكتب بصره، علم مىآموخت و تصريح شده است كه وى «علم بصريان» را اخذ كرد و روايت هيچ كس به اندازه روايت او به بصريان شبيه نبود. در مورد منبع دوم، يعنى اعراب باديه، وى رنجى برخود هموار نساخت و به گروههايى از اعراب بنى اسد و بنى عقيل كه در حاشيه كوفه جاى گزيده بودند، اكتفا كرد. اما اشكال بزرگ اين اعراب، آن بود كه دانشمندان بصره به روايات آنان و يا به فصاحت زبانشان اعتماد نداشتند و از اين رو برخى از آنان، ابن اعرابى را نيز مورد انتقاد قرار دادهاند. در سند ديگرى كه مؤيد روايت بالاست، از قول محمد بن فضل بن سعيد بن سلم كه پدرش شاگرد ابن اعرابى بوده، چنين آمده است كه وى از حيث دانش، تنك مايه بود تا اينكه جماعتى از اعراب يمامه بيامدند و او از آنان دانش بسيار اخذ كرد.
شاگردان
احتمالاً وى از جوانى به كار تدريس پرداخت و كار او اندك اندك بالا گرفت و مجلس درس پرابهتى تشكيل داد. به گفته منابع متأخرتر، حقوق او هر ماه هزار درهم بوده است. اين مجلس ساليان دراز برپا بود و بنا به روايتى كه گويا از ابن نديم سرچشمه گرفته- هر چند كه آن را از قول ثعلب نقل كردهاند- و در تمام کتابهاى ديگر تكرار شده، 100 تن در آن درس حاضر مىشدند و شخصيت معروفى چون ثعلب بيش از 10 سال در آن مجلس درس خواند.
وى به رغم شهرتى كه كسب كرد، هرگز نتوانست به دستگاه خلافت يا اميران بزرگ روزگار راه يابد. از ديگر روابط اجتماعى او نيز چندان اطلاعى به دست نيست و چند روايت موجود هم بسيار پراكنده و نامرتبطند: يك بار به دربار مأمون رفت و خليفه آداب دانى او را ستود و يك بار در محفل الواثق حاضر شد، اما روابط او با دو تن ديگر از بزرگترين راويان زمان، يعنى اصمعى و ابوعبيدة معمر بن مثنى شگفت است. اصمعى نيز به خانه سعيد بن سلم كه پسرش فضل، شاگرد ابن اعرابى بود، رفت و آمد داشت و گويى رقابت ميان دو مدرس به كدورت انجاميد؛ زيرا وى در وهله اول اصمعى و سپس ابوعبيده را از دانش بىبهره مىخواند.
اما ابن اعرابى خود نيز از گزند انتقادهاى تند در امان نماند و هر چند كه همه به تقليد از ازهرى وى را پارسا و راستگو خواندهاند و برخى چون ابن انبارى وى را ثقه نيز دانستهاند، در عوض ابونصر باهلى او را كذاب مىخواند و به او نسبت «تزيّد» (افزودن جعليات به روايات) مىداد.
دو روايت ديگر درباره او نقل شده كه گويا متناقضند: در روايت زبيدى آمده است كه وى به کتابهايش علاقه بسيار داشت و غالباً در ميان آنها به خلوت مىنشست. روايت دوم كه از خطيب بغدادى آغاز شده، چنين است كه چون خواستند کتابهاى او را پس از مرگ خريدارى كنند، چيزى جز اوراقى پراكنده نيافتند. علاوه بر اين، ثعلب نيز در روايتى كه از مجلس درس او نقل كرده، اشاره مىكند كه طى 10 و اندى سال درس در خدمت او، هرگز کتابى به دستش نديده است. يعنى وى نيز مانند بسيارى ديگر بر حافظه اتكاء داشته است نه کتاب.
روش كار ابن اعرابى را غالباً روش فقيهان و محدثان دانستهاند. اما در صحت اين سخن ترديد است، و ظاهراً برخلاف آنان كه به قياس پاى بند بودند، وى- مانند پيروان مكتب كوفه- به سماع توجه داشت.
آثار
از مجموعه آثارى كه ابن اعرابى خود نوشته يا ديگران از «امالى» او گردآوردهاند نام بيش از 15 کتاب در منابع كهن مذكور است، به اين قرار:
1-النوادر؛
2-صفة الزرع؛
3-نسب الخيل؛
4-النبات؛
5-الالفاظ؛
6-الذباب؛
7-الانواء؛
8-الخيل؛
9-تاريخ القبائل؛
10-معانى الشعر؛
11-نوادر الزبيريين؛
12.نوادر بنى فقعس؛
13-صفة النخل؛
14-النبت و البقل؛
15-تفسير الامثال؛
16-صفة الدرع و...؛
احتمالاً کتاب صفة الدرع، تصحيفى از صفة الزرع، و کتاب النبت و البقل، همان النبّات است و ظاهراً به همين جهت صفدى، قفطى و ابن خلكان، از ذكر آن خوددارى كردهاند. نيز بعيد نيست تكرارها و تحريفهاى ديگرى هم در فهرست بالا رخ داده باشد. مثلاً شايد کتاب الخيل و نسب الخيل يكى باشند، يا ملاحظه مىكنيم كه الذباب را گاه الديات نوشتهاند.
علاوه بر اين کتابها در منابع موجود، به کتابهاى ديگرى نيز اشاره شده است: الفاضل في الادب، مقطعات مراث لبعض العرب، کتاب البئر، ديوان العاشقين، کتاب المعجم و نيز کتاب من نُسِب في الشعر الى اُمّه.
وى در سال 231ق، در سامره وفات يافت[۱].
پانويس
- ↑ آذرنوش، آذرتاش، ج3، ص27
منابع مقاله
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374
وابستهها
کتابان في الخيل؛ نسب الخيل، اسماء خيل العرب و فرسانها