۶۱٬۱۸۹
ویرایش
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
وى از كودكى با آداب و اعمال خانقاهى آشنا شد و نخستين تعليمات را در اين راه از والدين خود گرفت و سپس در خلوتخانه شيخ ابوبكر كتانى كه شيخ احمد جورپانى در آنجا به ارشاد و تعليم مشغول بود، حاضر مىشد و در آنجا با درويشى به نام پورحسن آشنا گشت. پورحسن كه مريد و نماينده جورپانى بود، از طريقت شيخ و از شرايط ذكر و خلوت وى سخن مىگفت، و اندكاندك اشتياق و ارادت به جورپانى را در دل اسفراينى پديد آورد. اسفراينى نخستين تعليم ذكر را از پورحسن گرفت و سپس چون داعيه ارادت به جورپانى در او قوت گرفت، يك چند به خدمت شيخ قيام كرد و قواعد طريقت را از او بهطور كامل آموخت. | وى از كودكى با آداب و اعمال خانقاهى آشنا شد و نخستين تعليمات را در اين راه از والدين خود گرفت و سپس در خلوتخانه شيخ ابوبكر كتانى كه شيخ احمد جورپانى در آنجا به ارشاد و تعليم مشغول بود، حاضر مىشد و در آنجا با درويشى به نام پورحسن آشنا گشت. پورحسن كه مريد و نماينده جورپانى بود، از طريقت شيخ و از شرايط ذكر و خلوت وى سخن مىگفت، و اندكاندك اشتياق و ارادت به جورپانى را در دل اسفراينى پديد آورد. اسفراينى نخستين تعليم ذكر را از پورحسن گرفت و سپس چون داعيه ارادت به جورپانى در او قوت گرفت، يك چند به خدمت شيخ قيام كرد و قواعد طريقت را از او بهطور كامل آموخت. | ||
== مسافرت | == مسافرت ها == | ||
اسفراينى پس از مرگ پدر و مادر، به نيت زيارت شيخ عبدالله، يكى ديگر از مشايخ كبروى، راهى ولايت نسا شد. شيخ عبدالله خود ابتدا مريد رشيدالدين طوسى بود، سپس به اشارت او مريد رضىالدين على لالا شد و از او خرقه تبرك دريافت. | اسفراينى پس از مرگ پدر و مادر، به نيت زيارت شيخ عبدالله، يكى ديگر از مشايخ كبروى، راهى ولايت نسا شد. شيخ عبدالله خود ابتدا مريد رشيدالدين طوسى بود، سپس به اشارت او مريد رضىالدين على لالا شد و از او خرقه تبرك دريافت. | ||
ویرایش