مجموعة رسائل الكرماني: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|مجموعة رسائل الكرماني {| class="wikitable abou...» ایجاد کرد)
 
(لینک درون متنی)
خط ۲۸: خط ۲۸:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''مجموعة رسائل الكرماني'''، اثر احمد حمیدالدین کرمانی (متوفای حدود 411ق)، در موضوعات متنوع است که توسط مصطفی غالب مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
'''مجموعة رسائل الكرماني'''، اثر [[کرماني، احمد بن عبدالله|احمد حمیدالدین کرمانی]] (متوفای حدود 411ق)، در موضوعات متنوع است که توسط [[غالب، مصطفي|مصطفی غالب]] مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.


برخی بر این باورند که دو رساله آخر کتاب نوشته حمیدالدین کرمانی نیست، بلکه رساله دوازدهم، یعنی «الرسالة في الرد علی من ينكر العالم الروحاني» را شهریار بن حسن و رساله «خزائن الأدلة» را ابویعقوب اسحاق بن احمد سجستانی نوشته‎اند<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>.
برخی بر این باورند که دو رساله آخر کتاب نوشته [[کرماني، احمد بن عبدالله|حمیدالدین کرمانی]] نیست، بلکه رساله دوازدهم، یعنی «الرسالة في الرد علی من ينكر العالم الروحاني» را شهریار بن حسن و رساله «خزائن الأدلة» را ابویعقوب اسحاق بن احمد سجستانی نوشته‎اند<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۸: خط ۵۸:
این، اولین رساله‎ای است که در این اثر آمده است. نویسنده در این رساله نظر فاطمیان را درباره توحید خدای متعال گسترش می‎دهد. او ثابت می‎کند که به هیچ صفتی از صفات وی نمی‎توان دست‎ یافت. او نه جسم است و نه در جسم و هیچ عاقلی ذات او را نمی‎تواند درک کند و هیچ‎کس نمی‎تواند او را حس کند و او را با هیچ لفظ و گفتاری نمی‎توان تبیین نمود<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
این، اولین رساله‎ای است که در این اثر آمده است. نویسنده در این رساله نظر فاطمیان را درباره توحید خدای متعال گسترش می‎دهد. او ثابت می‎کند که به هیچ صفتی از صفات وی نمی‎توان دست‎ یافت. او نه جسم است و نه در جسم و هیچ عاقلی ذات او را نمی‎تواند درک کند و هیچ‎کس نمی‎تواند او را حس کند و او را با هیچ لفظ و گفتاری نمی‎توان تبیین نمود<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
===الرسالة اللازم في صوم شهر رمضان و حينه===
===الرسالة اللازم في صوم شهر رمضان و حينه===
این، پنجمین رساله ‎است که در این اثر آمده است. کرمانی درباره رؤیت معتقد است که رؤیت به دو شکل صورت می‎گیرد:
این، پنجمین رساله ‎است که در این اثر آمده است. [[کرماني، احمد بن عبدالله|کرمانی]] درباره رؤیت معتقد است که رؤیت به دو شکل صورت می‎گیرد:


#رؤیت طبیعی؛
#رؤیت طبیعی؛
خط ۶۵: خط ۶۵:


===رسالة مباسم البشارات بالإمام الحاكم‎بأمرالله===
===رسالة مباسم البشارات بالإمام الحاكم‎بأمرالله===
این، نهمین رساله است و به‎منظور تقویت مبادی فکری اسماعیلیه و با هدف مهار بحران فکری فاطمیان و به‎نوعی بر ضد تبلیغات منفی عباسیان به رشته تحریر درآمد. سراسر این اثر، پیرامون اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و تحکیم موقعیت متزلزل امام فاطمی است. کرمانی در این مجموعه سعی می‎کند تا ضمن تأکید بر جایگاه رفیع الحاكم‎بأمرالله و کاستن از ادعاهای غالیانه دعوت‎گران نواندیش، بشارت‎های پیامبر(ص) و اشاراتی را که در حق ائمه صورت گرفته، جمع‎آوری کند. او در فواصل گزاره‎های تاریخی، به‎گونه‎ای شرایط پیش‎آمده دربار الحاکم را امتحانی برای اهل دعوت می‎داند و تعجب‎آور اینکه به‎رغم رویکرد عقلانی و استدلالی‎اش با اذعان به افعال و اقدامات عجیب الحاکم که گاه معاصرانش از آن‎ها به کارهای سیاه تعبیر کرده‎اند، هرگز آن‎ها را رد نمی‎کند، بلکه آن‎ها را آزمودنی برای اهل دعوت تلقی می‎کند. حمیدالدین بنا بر ضرورت، چهارده فصل این رساله را به اثبات موضوع امامت اختصاص داد و اطاعت از ائمه را امری ضروری و واجب قلمداد کرد. کرمانی در فصل دوم همین رساله، به دلایل وجوب و ضرورت امامت الحاكم‎بأمرالله پرداخته، چهره‎ای کاریزماتیک، قدسی و لازم الاطاعه از او عرضه کرده است. نظر به عبارت‎پردازی‎ها و لفاظی‎های او در این کتاب و کاربست ادله و استدلال‎های کلامی و عقلانی در اثبات امامت اسماعیلیه به‎راحتی می‎توان پذیرفت که حمیدالدین تمامی تلاش خود را در این کتاب و دیگر آثارش معطوف به حل یا رفع بحران اعتقادی پدیدآمده برای جایگاه ازدست‎رفته امامت، به‎ویژه امامت الحاكم‎بأمرالله، مبذول داشت. اندیشمند ایرانی کوشید تا تناقضات و بحران فرهنگی پیش‎آمده را با مباحث فکری و کلامی پاسخ دهد و امامت خلفای فاطمی، به‎ویژه الحاکم را به‎حق جلوه دهد. در تأیید امام زمانش، الحاکم، به‎صراحت او را مفترض‎ الطاعه شمرد و این‎چنین ادعا کرد: «إن أميرالمؤمنين الحاكم‎بأمرالله – سلام ‎الله عليه - في كونه إماما في وقته و قائما في زمانه و قائدا لأهله و شفيعا للمتقين بحبله». او به‎منظور تحقق اهداف خود، مبنی بر تضعیف دشمنان فاطمیان و رفع بحران‎های فکری معاصرش، در پایان چهاردهمین فصل کتاب یادشده، ضمن معرفی دشمنان ولایت و امامت فاطمیان که مقیم بغداد و خراسان بودند، آن‎ها را فانی و مغلوب قلمداد می‎کند و در پایان رساله با اطمینانی خوش‎بینانه شکست دشمنان فاطمیان را در چهارصدمین سال رحلت پیامبر اکرم(ص)، یعنی سال 411 ق، پیش‎بینی می‎کند<ref>جان‎احمدی، فاطمه، ص94-95</ref>.
این، نهمین رساله است و به‎منظور تقویت مبادی فکری اسماعیلیه و با هدف مهار بحران فکری فاطمیان و به‎نوعی بر ضد تبلیغات منفی عباسیان به رشته تحریر درآمد. سراسر این اثر، پیرامون اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و تحکیم موقعیت متزلزل امام فاطمی است. [[کرماني، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در این مجموعه سعی می‎کند تا ضمن تأکید بر جایگاه رفیع الحاكم‎بأمرالله و کاستن از ادعاهای غالیانه دعوت‎گران نواندیش، بشارت‎های پیامبر(ص) و اشاراتی را که در حق ائمه صورت گرفته، جمع‎آوری کند. او در فواصل گزاره‎های تاریخی، به‎گونه‎ای شرایط پیش‎آمده دربار الحاکم را امتحانی برای اهل دعوت می‎داند و تعجب‎آور اینکه به‎رغم رویکرد عقلانی و استدلالی‎اش با اذعان به افعال و اقدامات عجیب الحاکم که گاه معاصرانش از آن‎ها به کارهای سیاه تعبیر کرده‎اند، هرگز آن‎ها را رد نمی‎کند، بلکه آن‎ها را آزمودنی برای اهل دعوت تلقی می‎کند. حمیدالدین بنا بر ضرورت، چهارده فصل این رساله را به اثبات موضوع امامت اختصاص داد و اطاعت از ائمه را امری ضروری و واجب قلمداد کرد. [[کرماني، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در فصل دوم همین رساله، به دلایل وجوب و ضرورت امامت الحاكم‎بأمرالله پرداخته، چهره‎ای کاریزماتیک، قدسی و لازم الاطاعه از او عرضه کرده است. نظر به عبارت‎پردازی‎ها و لفاظی‎های او در این کتاب و کاربست ادله و استدلال‎های کلامی و عقلانی در اثبات امامت اسماعیلیه به‎راحتی می‎توان پذیرفت که حمیدالدین تمامی تلاش خود را در این کتاب و دیگر آثارش معطوف به حل یا رفع بحران اعتقادی پدیدآمده برای جایگاه ازدست‎رفته امامت، به‎ویژه امامت الحاكم‎بأمرالله، مبذول داشت. اندیشمند ایرانی کوشید تا تناقضات و بحران فرهنگی پیش‎آمده را با مباحث فکری و کلامی پاسخ دهد و امامت خلفای فاطمی، به‎ویژه الحاکم را به‎حق جلوه دهد. در تأیید امام زمانش، الحاکم، به‎صراحت او را مفترض‎ الطاعه شمرد و این‎چنین ادعا کرد: «إن أميرالمؤمنين الحاكم‎بأمرالله – سلام ‎الله عليه - في كونه إماما في وقته و قائما في زمانه و قائدا لأهله و شفيعا للمتقين بحبله». او به‎منظور تحقق اهداف خود، مبنی بر تضعیف دشمنان فاطمیان و رفع بحران‎های فکری معاصرش، در پایان چهاردهمین فصل کتاب یادشده، ضمن معرفی دشمنان ولایت و امامت فاطمیان که مقیم بغداد و خراسان بودند، آن‎ها را فانی و مغلوب قلمداد می‎کند و در پایان رساله با اطمینانی خوش‎بینانه شکست دشمنان فاطمیان را در چهارصدمین سال رحلت پیامبر اکرم(ص)، یعنی سال 411 ق، پیش‎بینی می‎کند<ref>جان‎احمدی، فاطمه، ص94-95</ref>.


===الرسالة الكافية في الرد علی الهاروني الحسني الزيدي===
===الرسالة الكافية في الرد علی الهاروني الحسني الزيدي===
این، یازدهمین رساله است. یکی از عالمان زیدی به نام هارونی حسنی در نقد دیدگاه اسماعیلیان گفتاری داشته که حمیدالدین کرمانی به ‎نقد و ردّ آن پرداخته است. تنظیم رساله بدین ‎صورت است که ابتدا با عنوان «عين المسألة»، اصل اشکال آمده و آنگاه نقد هارونی و سپس جواب حمیدالدین از وی آورده شده است. اولین مسئله این است که چرا اسماعیلیه برای عناوین ظاهری شرع، نظیر صلات و زکات و...، باطن معتقدند. کرمانی می‎کوشد تا اعتقاد اسماعیلیان را بر ظواهر به اثبات رساند و کتاب‎ها و آثاری را نیز در این زمینه یاد می‎کند. در صفحات بعدی کتاب، امامت، موردبحث قرار گرفته و با توجّه به اینکه هارونی، زیدی است، نص بر امامت را تنها درباره سه امام اوّل پذیرفته است. کرمانی جواب می‎دهد که چون امامی بر امام بعدی تصریح کند، این در واقع نص النبی است. آنگاه مسئله غیبت مطرح شده است و سؤال از الحاكم‎بأمرالله که از جنجالی‎ترین امامان اسماعیلیه است، بعد از آن آمده است و پس از اینها عقیده اسماعیلیان نسبت به خلفا آمده است<ref>جعفریان، رسول، ص107</ref>.
این، یازدهمین رساله است. یکی از عالمان زیدی به نام هارونی حسنی در نقد دیدگاه اسماعیلیان گفتاری داشته که [[کرماني، احمد بن عبدالله|حمیدالدین کرمانی]] به ‎نقد و ردّ آن پرداخته است. تنظیم رساله بدین ‎صورت است که ابتدا با عنوان «عين المسألة»، اصل اشکال آمده و آنگاه نقد هارونی و سپس جواب حمیدالدین از وی آورده شده است. اولین مسئله این است که چرا اسماعیلیه برای عناوین ظاهری شرع، نظیر صلات و زکات و...، باطن معتقدند. [[کرماني، احمد بن عبدالله|کرمانی]] می‎کوشد تا اعتقاد اسماعیلیان را بر ظواهر به اثبات رساند و کتاب‎ها و آثاری را نیز در این زمینه یاد می‎کند. در صفحات بعدی کتاب، امامت، موردبحث قرار گرفته و با توجّه به اینکه هارونی، زیدی است، نص بر امامت را تنها درباره سه امام اوّل پذیرفته است. [[کرماني، احمد بن عبدالله|کرمانی]] جواب می‎دهد که چون امامی بر امام بعدی تصریح کند، این در واقع نص النبی است. آنگاه مسئله غیبت مطرح شده است و سؤال از الحاكم‎بأمرالله که از جنجالی‎ترین امامان اسماعیلیه است، بعد از آن آمده است و پس از اینها عقیده اسماعیلیان نسبت به خلفا آمده است<ref>جعفریان، رسول، ص107</ref>.


===خزائن الأدلة===
===خزائن الأدلة===
این، آخرین رساله‎ای است که در این اثر به چشم می‎خورد.
این، آخرین رساله‎ای است که در این اثر به چشم می‎خورد.
این رساله نیز نمونه‎ای دیگر از کوشش‎های فکری و علمی کرمانی برای طرح و اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و ستردن تأثیرات سوء تبلیغات عباسیان در انکار و دروغ‎زن دانستن الحاکم است؛ بدین منظور او در سرمطلع این رساله، الحاکم را در جایگاه امام - خلیفه محق در رأس سلطه سیاسی - مذهبی دربار فاطمیان قرار می‎دهد و او را وارث ملک و حکمت نبوی می‎داند. با تأکید بر میراث‎بری الحاکم از حضرت ابراهیم و اسماعیل، امام فاطمی را مصداق آیه '''فَقَدْ آتَينٰا آلَ إِبْرٰاهِيمَ اَلْكتٰابَ وَ اَلْحِكمَةَ وَ آتَينٰاهُمْ مُلْكاً عَظِيماً''' (النساء: 54 ) می‎داند. علاوه بر این، در بیست‎وپنجمین خزانه که در اثبات امامت بیان شده است، بار دیگر تیغ تیز عقل را بر ادعای منکران امامت برکشیده و با استدلال‎های عقلانی، موقعیت امام فاطمی را در فرهنگ و نظام فکری شیعه اسماعیلی تبیین و تشریح می‎کند. با لازم الاطاعه دانستن امامان، ذریه حسنین(ع) را معیار صحیح در عرصه منازعات فکری معرفی می‎کند. رهروان ایشان را اهل بهشت می‎داند و متمسکان به حبل آنان را سعادتمند می‎شمارد. بدین‎وسیله، او در قالب راهکاری اثربخش به ارائه طرح‎واره نظریه امامت اسماعیلیه مبادرت کرد و علاوه بر تقویت مبادی فکری نوکیشان اسماعیلی، به مهار بحران فکری فاطمیان نائل آمد و چند صباحی از تنش‎های فکری اسماعیلیه کاست و اضمحلال زودهنگام دولت آنان را به تعویق انداخت<ref>جان‎احمدی، فاطمه، ص95</ref>.
این رساله نیز نمونه‎ای دیگر از کوشش‎های فکری و علمی [[کرماني، احمد بن عبدالله|کرمانی]] برای طرح و اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و ستردن تأثیرات سوء تبلیغات عباسیان در انکار و دروغ‎زن دانستن الحاکم است؛ بدین منظور او در سرمطلع این رساله، الحاکم را در جایگاه امام - خلیفه محق در رأس سلطه سیاسی - مذهبی دربار فاطمیان قرار می‎دهد و او را وارث ملک و حکمت نبوی می‎داند. با تأکید بر میراث‎بری الحاکم از حضرت ابراهیم و اسماعیل، امام فاطمی را مصداق آیه '''فَقَدْ آتَينٰا آلَ إِبْرٰاهِيمَ اَلْكتٰابَ وَ اَلْحِكمَةَ وَ آتَينٰاهُمْ مُلْكاً عَظِيماً''' (النساء: 54 ) می‎داند. علاوه بر این، در بیست‎وپنجمین خزانه که در اثبات امامت بیان شده است، بار دیگر تیغ تیز عقل را بر ادعای منکران امامت برکشیده و با استدلال‎های عقلانی، موقعیت امام فاطمی را در فرهنگ و نظام فکری شیعه اسماعیلی تبیین و تشریح می‎کند. با لازم الاطاعه دانستن امامان، ذریه حسنین(ع) را معیار صحیح در عرصه منازعات فکری معرفی می‎کند. رهروان ایشان را اهل بهشت می‎داند و متمسکان به حبل آنان را سعادتمند می‎شمارد. بدین‎وسیله، او در قالب راهکاری اثربخش به ارائه طرح‎واره نظریه امامت اسماعیلیه مبادرت کرد و علاوه بر تقویت مبادی فکری نوکیشان اسماعیلی، به مهار بحران فکری فاطمیان نائل آمد و چند صباحی از تنش‎های فکری اسماعیلیه کاست و اضمحلال زودهنگام دولت آنان را به تعویق انداخت<ref>جان‎احمدی، فاطمه، ص95</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۸۹: خط ۸۹:
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/884143
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/884143
   
   
== وابسته‌ها ==
== وابسته‌ها ==  
 
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش