وهابيت از ديدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
جز (جایگزینی متن - 'هـ.ش' به 'ش ') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR15533J1.jpg | |||
| عنوان =وهابيت از ديدگاه اهل سنت | |||
| | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | |||
| | [[رضوانی، علیاصغر]] (نويسنده) | ||
| زبان =فارسی | |||
| | | کد کنگره =BP 201/65 /الف2ر6 | ||
| موضوع = | |||
ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، 661 - 728ق. - نظریه اهل سنت | |||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
اهل سنت - نظریه درباره وهابیه | اهل سنت - نظریه درباره وهابیه | ||
وهابیه - عقاید | وهابیه - عقاید | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | دليل ما | ||
| مکان نشر =قم - ایران | |||
| سال نشر = 1387 ش | |||
|مکان نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15533AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
|سال نشر | | شابک =978-964-397-408-7 | ||
| | | تعداد جلد =1 | ||
|- | | کد پدیدآور = | ||
|کد | | پس از = | ||
| | | پیش از = | ||
}} | |||
خط ۷۵: | خط ۶۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ ۶ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۵۴
وهابيت از ديدگاه اهل سنت | |
---|---|
پدیدآوران | رضوانی، علیاصغر (نويسنده) |
ناشر | دليل ما |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-397-408-7 |
موضوع | ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، 661 - 728ق. - نظریه اهل سنت
اهل سنت - نظریه درباره وهابیه وهابیه - عقاید |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 201/65 /الف2ر6 |
وهابيت از ديدگاه اهل سنت، از آثار علىاصغر رضوانى از مؤلفين معاصر و به زبان فارسى است.
در مقدمه كتاب آمده است: بعد از ظهور افكار وهابيان توسط «ابن تيميمه حرانى» در قرن هشتم هجرى، تمام علماى اسلامى از هر فرقه و مذهبى به مواجهه و مقابله با او برآمده و افكارش را به نقد كشيدند و لذا با جواب از اشكالات او در برخى از مسائل، امت اسلامى را توجيه نمودند.
تااينكه در قرن دوازدهم بار ديگر اين اعتقادات و افكار توسط «محمد بن عبدالوهاب» و با كمك نظامى و زور و تهديد آل سعود زنده شده و در شبه جزيره عرب گسترش يافت و از آنجا كه مردم آن منطقه افرادى متحجر بودند و از طرفى هم دعوت محمد بن عبدالوهاب با زور و تهديد همراه بود، لذا توانست تا حدودى در مردم تأثير گذارد.
آنان هركه را از هر دين و مذهبى، سد راه خود مىديدند و يا مذهبشان را نمىپذيرفتند، به اشد وجه مجازات كرده و او را نابود مىنمودند و بدين جهت است كه در طول تاريخ ظهور اين افكار از زمان «ابن تيميه» تا هماكنون مشاهده مىكنيم كه علماى اهل سنت دست به قلم شده و شديدا با افكار آنان به مقابله پرداختهاند[۱]
كتاب حاضر داراى سه بخش است؛ بخش اول (ابن تيميه مؤسس وهابيت)، به بررسى ديدگاه علماى شافعى، علماى حنفى و علماى مالكى و علماى حنبلى درباره ابن تيميه و ابن تيميه از ديدگاه معاصرين و سلفيان معاصر مىپردازد.
تقىالدين سُبكى از علماى شافعى قرن هشتم در رد ابن تيميه در مسئله زيارت قبر پيامبر(ص) مىگويد:
«پرواضح است كه زيارت به قصد تبرك و تعظيم، منتهى به درجه ربوبيت نمىشود و زايد بر نص قرآن و سنت و فعل صحابه از تعظيم پيامبر(ص) در زمان حيات و بعد از وفات او نمىگردد، پس چگونه امتناع آن به خيال ابن تيميه رسيده است»[۲]
زينالدين عبدالرحمن بن رجب حنبلى (ت795ق)، درباره شيخ ابوبكر حصنى شافعى در ذم ابن تيميه مىگويد: «شيخ زينالدين بن رجب حنبلى از جمله كسانى بود كه ابن تيميه را كافر مىدانست و ردى بر او نوشته است و لذا با بلندترين صدا در برخى مجالس مىگفت: سبكى در تكفير ابن تيميه صاحب حق است»[۳]
«محمد بن عبدالوهاب مجدد وهابيت»، عنوان بخش دوم است كه نويسنده در اين بخش، مباحث خود را در زير دو عنوان كلى «محمد بن عبدالوهاب از ديدگاه اهل سنت» و «مخالفت وهابيان با عقايد اهل سنت» بررسى مىكند.
زينى دحلان درباره محمد بن عبدالوهاب مىگويد: «محمد بن عبدالوهاب كسى است كه اين بدعت را جعل كرد. او در روز جمعه در مسجد درعيه خطبه مىخواند و در هر خطبهاى مىگفت: هركس به پيامبر توسل كند كافر است. برادرش سليمان بن عبدالوهاب كه از اهل علم بود شديدا در تمام كارهايى كه انجام مىداد يا به آن امر مىكرد بر او شديدا انكار مىنمود و از هيچيك از بدعتهايش پيروى نمىكرد. روزى برادرش سليمان به او گفت: اركان اسلام چند تا است اى محمد بن عبدالوهاب؟! او گفت: پنجتا. برادرش گفت: ولى تو اركان اسلام را ششتا مىدانى و ششم آن را كسى مىدانى كه از تو پيروى نكرده است، پس او مسلمان نيست و اين نزد تو ركن ششم از اركان اسلام است...»[۴]
مؤلف در بخش سوم به ذكر برخى از فتاواى وهابيان، مانند نشستن خدا بر عرش و كرسى، تحريم زيارت قبر پيامبر(ص)، انكار مجاز در قرآن، تحريم «صدق الله العظيم» بعد از قرائت قرآن، تحريم بلند كردن دستها هنگام دعا، تحريم رفتن بهسوى غار حرا و... پرداخته است. در اين فتاوا ديگران را به كفر، بدعت و خلاف شرع متهم مىكنند.
محمد بن صالح بن عثيمين (از علماى وهابى) مىگويد: «شستن دستها و صورت با صابون هنگام وضو مشروع نيست». در جاى ديگر همين عالم وهابى مىگويد: «اگر انسان از گوشت شتر (چه نر باشد و چه ماده) بخورد وضويش باطل مىشود چه خام باشد و چه پخته...»[۵]
بن باز وهابى مىگويد: «اينكه برخى از مردم دستهايشان را بعد از نماز واجب بلند مىكنند بدعت بوده و داراى اصلى بر آن نيست...»[۶]
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهاى كتاب آمده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.