۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع==' به '==منابع مقاله==') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
مىدانيم كه ايوبيان در آن روزگار مصر، شامات و فلسطين را زير نگين خود داشتند، اما حملات مكرر صليبيان و نيز نزاع بر سر قدرت، سبب شد كه در 638ق ميان الملك الصالح اسماعيل، حاكم دمشق و پسر برادرش الملك الصالح نجمالدين ايوب، اختلاف افتد، اسماعيل از بيم حمله ايوب، پنهانى با صليبيان پيمان بست كه قلعه بزرگ شقيف را تسليم كند و در برابر، آنان از وى حمايت كنند و به او ساز و برگ رسانند. اين امر بر دمشقيان و از جمله فقيه شافعى، عزالدين بن عبدالسلام خطيب جامع اموى گران آمد. عزالدين، نام الملك الصاح اسماعيل را از خطبه انداخت و در همه اين احوال ابن حاجب كه با عزالدين دوستى نزديكى داشت، او را همراهى مىكرد. اين كشمكشها عاقبت به آنجا رسيد كه عزالدين معزول و به بند كشيده شد و ابن حاجب نيز كه با وى همراهى كرده بود، به زندان افتاد، اما پس از چندى هر دو از دمشق رانده شدند. | مىدانيم كه ايوبيان در آن روزگار مصر، شامات و فلسطين را زير نگين خود داشتند، اما حملات مكرر صليبيان و نيز نزاع بر سر قدرت، سبب شد كه در 638ق ميان الملك الصالح اسماعيل، حاكم دمشق و پسر برادرش الملك الصالح نجمالدين ايوب، اختلاف افتد، اسماعيل از بيم حمله ايوب، پنهانى با صليبيان پيمان بست كه قلعه بزرگ شقيف را تسليم كند و در برابر، آنان از وى حمايت كنند و به او ساز و برگ رسانند. اين امر بر دمشقيان و از جمله فقيه شافعى، عزالدين بن عبدالسلام خطيب جامع اموى گران آمد. عزالدين، نام الملك الصاح اسماعيل را از خطبه انداخت و در همه اين احوال ابن حاجب كه با عزالدين دوستى نزديكى داشت، او را همراهى مىكرد. اين كشمكشها عاقبت به آنجا رسيد كه عزالدين معزول و به بند كشيده شد و ابن حاجب نيز كه با وى همراهى كرده بود، به زندان افتاد، اما پس از چندى هر دو از دمشق رانده شدند. | ||
به اين نحو ابن حاجب در 638ق بار ديگر به قاهره بازگشت و اين بار بر كرسى استاديى كه چندى پيش شاطبى بر آن تكيه زده بود، نشست و مدرس مدرسه فاضليه شد. سپس طالبان علم از هر سو براى آموختن صرف و نحو و قرائات نزد وى شتافتند. اما دانسته نيست چرا در اواخر عمر از قاهره رخت بربست و روى سوى اسكندريه نهاد تا در آنجا اقامت گزيند. اقامت او در اسكندريه ديرى نپاييد و همانجا در 26 شوال 646ق درگذشت و در بيرون باب البحر نزديك مقبره ابن ابى شامه به | به اين نحو ابن حاجب در 638ق بار ديگر به قاهره بازگشت و اين بار بر كرسى استاديى كه چندى پيش شاطبى بر آن تكيه زده بود، نشست و مدرس مدرسه فاضليه شد. سپس طالبان علم از هر سو براى آموختن صرف و نحو و قرائات نزد وى شتافتند. اما دانسته نيست چرا در اواخر عمر از قاهره رخت بربست و روى سوى اسكندريه نهاد تا در آنجا اقامت گزيند. اقامت او در اسكندريه ديرى نپاييد و همانجا در 26 شوال 646ق درگذشت و در بيرون باب البحر نزديك مقبره ابن ابى شامه به خاک سپرده شد. احمد بن منيّر فقيه وى را به ابياتى رثا گفت. | ||
هر چند ابن حاجب به نحو دانى مشهور است، اما ارجمندى مقام او را در فقه و اصول نيز نبايد از ياد برد. [[ابن خلدون]] نقش بسيار ارزشمند او را در فقه، به نيكى باز نموده است. | هر چند ابن حاجب به نحو دانى مشهور است، اما ارجمندى مقام او را در فقه و اصول نيز نبايد از ياد برد. [[ابن خلدون]] نقش بسيار ارزشمند او را در فقه، به نيكى باز نموده است. |
ویرایش