۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'م الدوله' به 'مالدوله') |
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
سفر دوم سهامالدوله كه در روز چهارشنبه هشتم شهر رمضان سال 1312ق. انجام شد، باز به امر ناصرالدين شاه بود كه او را به تهران احضار كرده بود. اين سفر هم براى مشورت صورت گرفت، هر چند در متن سفرنامه از اين انگيزه يادى نشده است؛ اما از روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه معلوم مىشود، براى مشورت در موضوع لشكركشى به صحراى تركمن و قلع و قمع تركمانها بوده است. | سفر دوم سهامالدوله كه در روز چهارشنبه هشتم شهر رمضان سال 1312ق. انجام شد، باز به امر ناصرالدين شاه بود كه او را به تهران احضار كرده بود. اين سفر هم براى مشورت صورت گرفت، هر چند در متن سفرنامه از اين انگيزه يادى نشده است؛ اما از روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه معلوم مىشود، براى مشورت در موضوع لشكركشى به صحراى تركمن و قلع و قمع تركمانها بوده است. | ||
پس از چند جلسه مذاكره با صدراعظم و شاه، متفق القول مىشوند كه روسيه تزارى دنبال بهانهاى براى تجاوز به | پس از چند جلسه مذاكره با صدراعظم و شاه، متفق القول مىشوند كه روسيه تزارى دنبال بهانهاى براى تجاوز به خاک ايران است و دولت ايران در آن صورت قدرت مقابله و جلوگيرى از تجاوزات روسيه را ندارد. شاه به سهامالدوله پيشنهاد مىكند، حكومت استرآباد را بپذيرد؛ ولى او كه قبلا چندبار حاكم استرآباد بود و طمع اولياى امور را از حاكم استرآباد مىدانست، نرفت و فقط به حكومت گرگان كه محل سكناى طايفه كوكلان بود اكتفا كرد. | ||
سفر سوم سهامالدوله | سفر سوم سهامالدوله | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
با توجه به قراين و شواهد موجود، خاور بىبى حدود سال 1260ق. متولد شده بود و زمان نگارش سفرنامه حدود شصت سال سن داشته است. | با توجه به قراين و شواهد موجود، خاور بىبى حدود سال 1260ق. متولد شده بود و زمان نگارش سفرنامه حدود شصت سال سن داشته است. | ||
از دوران طفوليت نويسنده اطلاع كاملى در دست نيست. احتمالا يا نزد خانواده مادرى خود كه از طايفه قانكانلوى اسفراين بودند، تربيت شد و يا نزد عموهاى خود در بجنورد مىزيسته است. ولى احتمال اينكه دوران طفوليت و نوجوانى او در اسفراين گذشته باشد، بيشتر است، زيرا نامزدش از مردم اسفراين بوده است. خاور بىبى بعد از به حكومت رسيدن يار محمد خان نزد برادر آمد و تا پايان عمر نسبتا طولانى خود چه در زمان برادر و چه برادرزادهاش با احترام كامل در خانواده شادلو زندگى مىكرد و رياست حرمسراى برادر و برادرزاده خود را داشت و بالاخره در سال 1297ش. در سن حدود هفتاد و شش سالگى در بجنورد درگذشت و در مقبره برادرش در بش قارداش بجنورد به | از دوران طفوليت نويسنده اطلاع كاملى در دست نيست. احتمالا يا نزد خانواده مادرى خود كه از طايفه قانكانلوى اسفراين بودند، تربيت شد و يا نزد عموهاى خود در بجنورد مىزيسته است. ولى احتمال اينكه دوران طفوليت و نوجوانى او در اسفراين گذشته باشد، بيشتر است، زيرا نامزدش از مردم اسفراين بوده است. خاور بىبى بعد از به حكومت رسيدن يار محمد خان نزد برادر آمد و تا پايان عمر نسبتا طولانى خود چه در زمان برادر و چه برادرزادهاش با احترام كامل در خانواده شادلو زندگى مىكرد و رياست حرمسراى برادر و برادرزاده خود را داشت و بالاخره در سال 1297ش. در سن حدود هفتاد و شش سالگى در بجنورد درگذشت و در مقبره برادرش در بش قارداش بجنورد به خاک سپرده شد. | ||
خاور بىبى احتمالا نزد معلم سرخانه كه معمول آن زمان بود، درس خواند و چون سواد فراگرفت و از كتابخانههاى غنى اجداد و برادر خود استفاده مىكرد. وى علاوه بر كتب ادبى و دواوين شعراى ايران، بعضى از ادبيات اروپايى را كه نمونههايى از آنها ترجمه و چاپ شده بود؛ از جمله سه تفنگدار و كنتمونتكريستو را خوانده بود. | خاور بىبى احتمالا نزد معلم سرخانه كه معمول آن زمان بود، درس خواند و چون سواد فراگرفت و از كتابخانههاى غنى اجداد و برادر خود استفاده مىكرد. وى علاوه بر كتب ادبى و دواوين شعراى ايران، بعضى از ادبيات اروپايى را كه نمونههايى از آنها ترجمه و چاپ شده بود؛ از جمله سه تفنگدار و كنتمونتكريستو را خوانده بود. |
ویرایش