تنزيه الأبصار و الأفكار في رحلة سلطان زنجبار: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== منابع ==' به '== منابع مقاله ==') |
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR11441J1.jpg | |||
| عنوان =تنزيه الأبصار و الأفکار في رحلة سلطان زنجبار | |||
| | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | |||
| | [[ابنسعید، زاهر]] (نويسنده) | ||
| | |||
[[شتیوی، احمد]] (محقق) | [[شتیوی، احمد]] (محقق) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =DS 247 /ع62 ز2 | ||
| موضوع = | |||
اروپا - سیر و سیاحت | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
برغش بن سعید، سلطان زنگبار - خاطرات | برغش بن سعید، سلطان زنگبار - خاطرات | ||
سفر نامهها | سفر نامهها | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | سلطنة عمان، وزارة التراث القومي و الثقافة | ||
| مکان نشر =عمان - | |||
| سال نشر = 1979 م | |||
|مکان نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11441AUTOMATIONCODE | |||
| | | چاپ =1 | ||
| | | تعداد جلد =1 | ||
| | | کتابخانۀ دیجیتال نور =7403 | ||
| | | کد پدیدآور = | ||
|کد | | پس از = | ||
| | | پیش از = | ||
}} | |||
'''تنزيه الأبصار و الأفکار في رحلة سلطان زنجبار''' تأليف زاهر بن سعيد در سال 1878م به زبان عربى است. نويسنده از كشورهاى مختلف اروپايى؛ مانند: ايتاليا، اسپانيا، پرتغال، انگليس و... بازديد و گزارش كرده است. در اين سفرنامه به تصوير كشيده شده است. اهميت كتاب بدين جهت است كه اين سفرنامه؛ همانند ساير سفرنامههاى عربى قرن 19 ميلادى در جهت بيدارى اعراب و گرايش به اروپا نوشته نشده است كه تفصيل آن در گزارش محتوا خواهد آمد. | '''تنزيه الأبصار و الأفکار في رحلة سلطان زنجبار''' تأليف زاهر بن سعيد در سال 1878م به زبان عربى است. نويسنده از كشورهاى مختلف اروپايى؛ مانند: ايتاليا، اسپانيا، پرتغال، انگليس و... بازديد و گزارش كرده است. در اين سفرنامه به تصوير كشيده شده است. اهميت كتاب بدين جهت است كه اين سفرنامه؛ همانند ساير سفرنامههاى عربى قرن 19 ميلادى در جهت بيدارى اعراب و گرايش به اروپا نوشته نشده است كه تفصيل آن در گزارش محتوا خواهد آمد. | ||
خط ۷۵: | خط ۶۴: | ||
بندر سويس از ديگر اماكنى است كه ابنسعيد از آن گزارش كرده است. اين شهر در شرق قاهره و در انتهاى درياى احمر و ورودى خليج سويس قرار دارد. سكونت عرب و مصريان و فرانسويان و ديگر اجانب از نكاتى است كه به آن اشاره شده است. | بندر سويس از ديگر اماكنى است كه ابنسعيد از آن گزارش كرده است. اين شهر در شرق قاهره و در انتهاى درياى احمر و ورودى خليج سويس قرار دارد. سكونت عرب و مصريان و فرانسويان و ديگر اجانب از نكاتى است كه به آن اشاره شده است. | ||
اطلاع از ابزار و امكانات يك قرن پيش براى هر خوانندهاى جذاب است. ابنسعيد نيز همانند ساير سياحان از اين مقوله غافل نبوده و مطالب جالبى را ذكر كرده است. "كراكة" كشتى بزرگى است كه براى لايروبى و پاك سازى اعماق خليج سويس از آن استفاده مىشده است. اين كشتىها كه با انرژى بخار حركت مىكرده است، | اطلاع از ابزار و امكانات يك قرن پيش براى هر خوانندهاى جذاب است. ابنسعيد نيز همانند ساير سياحان از اين مقوله غافل نبوده و مطالب جالبى را ذكر كرده است. "كراكة" كشتى بزرگى است كه براى لايروبى و پاك سازى اعماق خليج سويس از آن استفاده مىشده است. اين كشتىها كه با انرژى بخار حركت مىكرده است، خاک و شن را به كشتىهاى كوچك ديگرى منتقل مىكرده است كه به ساحل حمل كنند. نكته جالب ديگرى كه به آن اشاره شده، وجود محافظين خليج است كه از ريختن هر گونه آلودگى به آب ممانعت مىكردهاند. | ||
اطلاعات تاريخى كه از مناطق مختلف بدست مىدهد نيز از نكاتى است كه خواننده در دنبال كردن مطالب كتاب يارى مىدهد. از جمله اين موارد تاريخچه كوهى است كه به جهت انتساب به طارق بن عبدالملك بن مروان "جبل الطارق" نامگذارى شده است. او از راه اين كوه وارد اسپانيا شد و آن را فتح كرد. اين كوه عظيم داراى غارهاى وسيعى بوده كه از آن به عنوان دژهاى طبيعى و انبار اسلحه استفاده مىشده است. به گزارش ابنسعيد اين كوه از سال 1709م كه از بريتانيا باز پس گرفته شد، در اختيار اسپانيا بوده است. تا آن زمان دول اسپانيا و فرانسه تمام توان خود را در گرفتن اين دژ محكم از دست انگليس نهادند؛ اما تا تصرف آن بدست طارق موفق به تصرف آن نشدند و لذا به جهت اهميت اين كار به اسم او ناميده شد. | اطلاعات تاريخى كه از مناطق مختلف بدست مىدهد نيز از نكاتى است كه خواننده در دنبال كردن مطالب كتاب يارى مىدهد. از جمله اين موارد تاريخچه كوهى است كه به جهت انتساب به طارق بن عبدالملك بن مروان "جبل الطارق" نامگذارى شده است. او از راه اين كوه وارد اسپانيا شد و آن را فتح كرد. اين كوه عظيم داراى غارهاى وسيعى بوده كه از آن به عنوان دژهاى طبيعى و انبار اسلحه استفاده مىشده است. به گزارش ابنسعيد اين كوه از سال 1709م كه از بريتانيا باز پس گرفته شد، در اختيار اسپانيا بوده است. تا آن زمان دول اسپانيا و فرانسه تمام توان خود را در گرفتن اين دژ محكم از دست انگليس نهادند؛ اما تا تصرف آن بدست طارق موفق به تصرف آن نشدند و لذا به جهت اهميت اين كار به اسم او ناميده شد. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۹۳: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ (عمومی)]] | [[رده: تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده: تاریخ آسیا]] | [[رده: تاریخ آسیا]] | ||
[[رده: تاریخ محلی و گزارشهای شبه جزیره]] | [[رده: تاریخ محلی و گزارشهای شبه جزیره]] |
نسخهٔ ۲۱ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۵۴
تنزيه الأبصار و الأفکار في رحلة سلطان زنجبار | |
---|---|
پدیدآوران | ابنسعید، زاهر (نويسنده) شتیوی، احمد (محقق) |
ناشر | سلطنة عمان، وزارة التراث القومي و الثقافة |
مکان نشر | عمان - |
سال نشر | 1979 م |
چاپ | 1 |
موضوع | اروپا - سیر و سیاحت
برغش بن سعید، سلطان زنگبار - خاطرات سفر نامهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 247 /ع62 ز2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تنزيه الأبصار و الأفکار في رحلة سلطان زنجبار تأليف زاهر بن سعيد در سال 1878م به زبان عربى است. نويسنده از كشورهاى مختلف اروپايى؛ مانند: ايتاليا، اسپانيا، پرتغال، انگليس و... بازديد و گزارش كرده است. در اين سفرنامه به تصوير كشيده شده است. اهميت كتاب بدين جهت است كه اين سفرنامه؛ همانند ساير سفرنامههاى عربى قرن 19 ميلادى در جهت بيدارى اعراب و گرايش به اروپا نوشته نشده است كه تفصيل آن در گزارش محتوا خواهد آمد.
ساختار
كتاب؛ مشتمل بر يك مقدمه، پنجاه باب و يك خاتمه است. در مقدمه مطالبى پيرامون كتاب و اهميت آن و تحقيقات محقق آمده است. در هر يك از ابواب سفر يا ديدارى به ترتيب زمانى ذكر شده است. خاتمه نيز درباره كارهايى است كه صابنجى به جهت تكميل سفرنامه بر روى آن به انجام رسانده است.
گزارش محتوا
نويسنده در مقدمه با بررسى تاريخچه سفرنامه نويسى در بلاد عرب، سفرنامه "تلخيص الابريز فى تلخيص الباريز" الطهطاوى را ابتداى آغاز نهضت ترجمه و آشنايى اعراب با اروپا مىداند كه پس از آن سفرنامههاى بسيار ديگرى؛ مانند:"كشف المخبأ فى فنون اروبا" و "رحله الى باريس" تأليف گرديد. او سپس به بررسى كتاب حاضر پرداخته و آن را نيز در همين راستا مىداند.
در واقع سفرنامههاى قرن 19م به آراء اصلاحى و بيدارى عرب به ضرورت نهضت شناخته مىشوند. نهضت به معناى بيدار ساختن غافلين عرب اعم از رجال سياسى و سائر خواص و عوام است، به اين كه بايد با كشورهاى اروپايى آشنا شد و اسباب نهضت را از آنها اخذ نمود. به اعتقاد احمد الشتيوى، محقق كتاب، جهانگردان فوق به "فارق" جوهرى بين عقل عربى و غربى كه عبارت از "دوست داشتن كار" توجه نكردهاند. برخى از جهانگردان عرب چنين تصور كردهاند كه اساس تمدن غربى بر حكومت نيكو كه از آن امنيت و اتقان كار زايش شده، بنا شده است؛ اما اين مقوله در نظر سلطان زنگبار، مانند هرم مغلوبى است: او از خطر آنچه كه به ضعف امت منتهى مىشود، پرده بر دارد. حسن حكومت بدين معنا نيست كه مجتمع بر كسالت بنا شود و از كار فاصله گيرد. او در مناسبات متعدد اين ديدگاه خود را بيان مىكند. او آرزو مىكند كه عدهاى از مردم سرزمينش به انگليس رفته و منافع كار و تلاش را فرا مىگرفتند. اين طرح كه كتاب را از ديگر كتب متمايز مىكند، به جهاتى داراى اهميت است؛ شناخت اسباب پيشرفت بريتانيا و اطلاع بر شيوههاى متنوع آن و اكتشاف بعضى از راههاى سياست استعمارى از جمله آنها است. سلطان برغش مىگويد: «من به انگليس سفر كردم تا از اسباب تمدن و عمران آنها اطلاع يابم و آن را در سياست ملكى و عمرانى خود قرار دهم».
نگارش اثر در چند مرحله صورت پذيرفته است. مرحله اول مربوط به خود نويسنده است. او كاتب سلطان برغش بن سعيد البوسعيدى(1287-1305ق) بوده است و خاطرات و مشاهداتش از مصاحبت با سلطان را نگارش كرده است. اين مرحله اساس اين تأليف را تشكيل مىدهد. مرحله دوم به كارهايى است كه لويس بن يعقوب بن ابراهيم صابنجى(1254-1350ق) بر روى نوشته ابن سعيد انجام داده است.
مهمترين كارهايى كه او انجام داده است، عبارتند از:
1-تأليف و ترتيب كتاب.
2-رجوع به "كتب اخبار انگليسى و نشريات فرانسوى" و ذكر خطبههاى كه از سلطان برغش نقل شده است.
3-افزودن فوائد علمى و تاريخى كه سلطان برغش در ديدار از امم و اماكن مختلف ذكر كرده است.
4- الحاق تصاوير به گونهاى كه صورت بزرگان و مناظر سرزمينهاى مذكور معلوم شود.
5- توزيع مطالب كتاب در پنجاه باب و نگارش مقدمه و خاتمه براى آن.
ابنسعيد مطلع كتابش را با نثرى مسجع و موزون آغاز كرده و در اولين صفحه دو بيت شعر منسوب، به امام على(ع) آورده كه در آن به پنج فايده مسافرت اشاره شده است. او در ادامه نيز به فوايد سفر پرداخته و نيت سلطان برغش را از سفر به اروپا تشريح مىكند.
در باب اول اسامى همراهان سلطان برغش در اين سفر آمده است. در ابتداى باب بعد زمان آغاز سفر روز شنبه اول ربيع الآخر سال 1292ق درج شده است. وادى عدن اولين شهرى است كه سلطان مورد استقبال قرار مىگيرد. اوضاع اقتصادى و تجارى اين شهر كه زمانى از رونق برخوردار بوده در اين زمان در وضع خوبى نيست و زمينهاى اطرافش خشك و غير زراعى است. اين شهر در تصرف انگليس قرار دارد و استحكامات زيادى در آن پياده كرده است.
بندر سويس از ديگر اماكنى است كه ابنسعيد از آن گزارش كرده است. اين شهر در شرق قاهره و در انتهاى درياى احمر و ورودى خليج سويس قرار دارد. سكونت عرب و مصريان و فرانسويان و ديگر اجانب از نكاتى است كه به آن اشاره شده است.
اطلاع از ابزار و امكانات يك قرن پيش براى هر خوانندهاى جذاب است. ابنسعيد نيز همانند ساير سياحان از اين مقوله غافل نبوده و مطالب جالبى را ذكر كرده است. "كراكة" كشتى بزرگى است كه براى لايروبى و پاك سازى اعماق خليج سويس از آن استفاده مىشده است. اين كشتىها كه با انرژى بخار حركت مىكرده است، خاک و شن را به كشتىهاى كوچك ديگرى منتقل مىكرده است كه به ساحل حمل كنند. نكته جالب ديگرى كه به آن اشاره شده، وجود محافظين خليج است كه از ريختن هر گونه آلودگى به آب ممانعت مىكردهاند.
اطلاعات تاريخى كه از مناطق مختلف بدست مىدهد نيز از نكاتى است كه خواننده در دنبال كردن مطالب كتاب يارى مىدهد. از جمله اين موارد تاريخچه كوهى است كه به جهت انتساب به طارق بن عبدالملك بن مروان "جبل الطارق" نامگذارى شده است. او از راه اين كوه وارد اسپانيا شد و آن را فتح كرد. اين كوه عظيم داراى غارهاى وسيعى بوده كه از آن به عنوان دژهاى طبيعى و انبار اسلحه استفاده مىشده است. به گزارش ابنسعيد اين كوه از سال 1709م كه از بريتانيا باز پس گرفته شد، در اختيار اسپانيا بوده است. تا آن زمان دول اسپانيا و فرانسه تمام توان خود را در گرفتن اين دژ محكم از دست انگليس نهادند؛ اما تا تصرف آن بدست طارق موفق به تصرف آن نشدند و لذا به جهت اهميت اين كار به اسم او ناميده شد.
تيزبينى نويسنده او را از جزئيات هر مكان مطلع و در سفرنامه منعكس كرده است. به عنوان مثال درگذر از پلهاى لندن تمامى اطلاعات مربوط به آن اعم از طول و ارتفاع آن از سطح آب و تاريخ آغاز و اتمام بنا و حتى نام سازنده را نيز ذكر كرده است.
ابوابى؛ مانند هشتم و چهل و دوم را صابنجى به كتاب افزوده است و مطالبى از نشريات لندن؛ مانند: ديلى تلگراف و جردن درباره سلطان برغش و نيز بخشهايى از كتابهاى سياحان اروپايى به سرزمينهاى آفريقايى و عربى را آورده است.
باغ حيوانات از ديگر ديدنىهاى لندن است كه نويسنده را به حيرت واداشته است.به گفته او، اين باغ وحش در هيچ كجاى دنيا نظير نداشته است. حيوانات خشكى و دريا و پرندگان و حتى حشرات در آن گردآمده است. در اين باغ وحش كه توسط يك شركت در سال 1826م تأسيس شده، در ابتداى 1500 حيوان وجود داشته كه به تدريج افزايش يافته است. تعاريف نويسنده و ذكر نام بسيارى از حيوانات حاكى از آن است كه در باغوحش مكان جديدى بوده است.
از نكات جالب ديگرى كه در باب چهاردهم آمده، شيوه اطفاء حريق در آن عصر است: در اداره پست لندن در خلال بناء مجارى عظيمى را تعبيه مىكردهاند كه در هنگام خطر آب فراوانى را با فشار بخار به داخل ساختمان هدايت و آتش را خاموش كند.
بخش اعظمى از سفرنامه به شرح ملاقاتهاى سلطان زنگبار با شخصيتها و رجال سياسى و مذهبى اختصاص يافته كه شيوه نگارش ابنسعيد مختص به اوست و نامهاى فراوانى را ذكر مىكند كه گاه غيرضرورى به نظر مىرسد.
در فرانسه نيز بازديدهايى از اماكن مختلف انجام شده كه به نسبت انگليس حجم كمترى از كتاب را فراگرفته است. ديدار از قصر تويلرى و باغ وحش پاريس از برنامههاى تفريحى در اين شهر بوده است. "سيرك"، از جمله اماكنى است كه تمامى جزئيات و حركات سيركبازان و حيوانات گزارش شده و اعجاب نويسنده را برانگيخته است.
آخرين نقطه سفر كشور زيباى مصر است. ديدار از رود نيل، مدارس و مساجد و جامع الأزهر و به ويژه اهرام ثلاثه از خواندنىهاى اين بخش است.
وضعيت
نسخ خطى اثر داراى اشكالات و تحريفات فراوانى بوده كه نويسنده با مقابله دو نسخه درصدد تصحيح آن برآمده است. در صفحات مختلف كتاب تصاوير شخصيتها و اماكنى ديدنى ديده مىشود. در انتها نيز فهرست مصادر و مراجع عربى و انگليسى به تفكيك و فهرست مطالب ذكر شده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.