۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
انتشار مجلههاى المنتقد، السنة، الصراط، الشريعة، الشهاب (كه بارها با مصادره و لغو امتياز روبهرو شد)، نگارش مقالههاى بسيار در زمينه مسائل گوناگون دينى، اجتماعى و سياسى، گسترش آموزش عمومى از رهگذر تأسيس مدرسههاى پسرانه و دخترانه، ايجاد كانونهايى براى نشر آثار فرهنگى، بنياد نهادن چاپخانهاى در قسنطينه، تشكيل انجمنى از جوانان براى فراگيرى موسيقى و هنرهاى ديگر، فرستادن طلبه به مراكز مهم علمى مانند الازهر، زيتونه و قرويين، پايهگذارى جمعيت بازرگانان مسلمان، تأسيس پرورشگاه اسلامى و ديگر مؤسسههاى خيريه براى رسيدگى به بىسرپرستان. | انتشار مجلههاى المنتقد، السنة، الصراط، الشريعة، الشهاب (كه بارها با مصادره و لغو امتياز روبهرو شد)، نگارش مقالههاى بسيار در زمينه مسائل گوناگون دينى، اجتماعى و سياسى، گسترش آموزش عمومى از رهگذر تأسيس مدرسههاى پسرانه و دخترانه، ايجاد كانونهايى براى نشر آثار فرهنگى، بنياد نهادن چاپخانهاى در قسنطينه، تشكيل انجمنى از جوانان براى فراگيرى موسيقى و هنرهاى ديگر، فرستادن طلبه به مراكز مهم علمى مانند الازهر، زيتونه و قرويين، پايهگذارى جمعيت بازرگانان مسلمان، تأسيس پرورشگاه اسلامى و ديگر مؤسسههاى خيريه براى رسيدگى به بىسرپرستان. | ||
بىگمان در ميان كارهاى ابن باديس، از همه مهمتر تأسيس جمعيت علماى الجزاير در 1350ق است. اين جمعيت، اگرچه در آغاز كار هدف اخلاقى داشت و شايد الگوى آنان جماعت المنار رشيد رضا در مصر بود، اما بهتدريج در پرتو انديشهها و كارهاى ابن باديس گامهاى بلندترى برداشت و سرانجام به مهمترين سازمان سياسى براى مقاومت در برابر استعمار فرانسه تبديل شد و دامنه كارش به جايى رسيد كه پس از تشكيل كنگره اسلامى در 1355ق، براى مطالبه استقلال به پاريس رفت و در برابر مسائل حساسى همچون ممنوعيت آموزش زبان عربى و الحاق الجزاير به | بىگمان در ميان كارهاى ابن باديس، از همه مهمتر تأسيس جمعيت علماى الجزاير در 1350ق است. اين جمعيت، اگرچه در آغاز كار هدف اخلاقى داشت و شايد الگوى آنان جماعت المنار رشيد رضا در مصر بود، اما بهتدريج در پرتو انديشهها و كارهاى ابن باديس گامهاى بلندترى برداشت و سرانجام به مهمترين سازمان سياسى براى مقاومت در برابر استعمار فرانسه تبديل شد و دامنه كارش به جايى رسيد كه پس از تشكيل كنگره اسلامى در 1355ق، براى مطالبه استقلال به پاريس رفت و در برابر مسائل حساسى همچون ممنوعيت آموزش زبان عربى و الحاق الجزاير به خاک فرانسه به مخالفت برخاست. | ||
ابن باديس در علوم و معارف سنتى از قبيل فقه، حديث، كلام، تفسير و نيز ادبيات كهن و نو عرب و همچنين روزنامهنگارى چنان توانا بود كه بزرگترين عالم شمال افريقا بشمار آمده است. وى اگرچه مالكىمذهب بود، اما بر مذاهب ديگر نيز احاطه داشت. ابن باديس از ذوق شعر بىبهره نبود. | ابن باديس در علوم و معارف سنتى از قبيل فقه، حديث، كلام، تفسير و نيز ادبيات كهن و نو عرب و همچنين روزنامهنگارى چنان توانا بود كه بزرگترين عالم شمال افريقا بشمار آمده است. وى اگرچه مالكىمذهب بود، اما بر مذاهب ديگر نيز احاطه داشت. ابن باديس از ذوق شعر بىبهره نبود. |
ویرایش