تاریخ امپراطوری عثمانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
'''تاريخ امپراطورى عثمانى (سلطان التواريخ)''' نوشته [[هامر-پورگشتال، یوزف فون|هامر پورگشتال]] گزارش روىدادهاى روزگار عثمانى و ويژگىها و | '''تاريخ امپراطورى عثمانى (سلطان التواريخ)''' نوشته [[هامر-پورگشتال، یوزف فون|هامر پورگشتال]] گزارش روىدادهاى روزگار عثمانى و ويژگىها و کارهاى پادشاهان اين امپراطورى مىباشد. | ||
نويسنده پس از | نويسنده پس از کوششهاى فراوان در خواندن تاريخ شاهان مشرقزمين، به نوشتن تاريخ دولت عثمانى دست گشاد؛ زيرا فرمانروايان اين دولت، به هر سه بخش کره خاکى رفتند و به بيشتر سرزمينهاى جهان لشکر کشيدند و کشور گشادند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
اثر دَه جلدى پورگشتال | اثر دَه جلدى پورگشتال که نسخه فارسى آن اکنون در پنج جلد چاپ شده است، به دليل موشکافىها و ريزبينىهاى نويسنده آن، خود سندى براى کتابهاى تاريخى تازه درباره ترکيه عثمانى بهشمار مىرود و ديد جامع و تحليلى نويسنده درباره سير روىدادها، کتاب او را به منبعى اصلى و ماندگار بدل کرده و بهرغم اينکه پس از آن دهها کتاب در اين موضوع نوشته شده، همچنان ارزش خود را از دست نداده است. | ||
پيوستگى فصلها (بابها) در جلدهاى پنجگانه آن حفظ مىشود و جلد پنجم آن تا فصل 72 پيش مىرود و پس از آن، «ذيل تاريخ امپراطورى عثمانى» با چهار فصل به دنبال آن جاى مىگيرد. | پيوستگى فصلها (بابها) در جلدهاى پنجگانه آن حفظ مىشود و جلد پنجم آن تا فصل 72 پيش مىرود و پس از آن، «ذيل تاريخ امپراطورى عثمانى» با چهار فصل به دنبال آن جاى مىگيرد. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
کتاب با گزارشى درباره تبار و خاستگاه ترکان عثمانى و تاريخچهاى از طايفههاى ترک آغاز مىشود. طايفه ترک از گروههاى کهن تاريخ بهشمار مىروند و رسته عثمانلوها خود را به ترک منسوب مىکنند. هرودوت آن را تارژتااوس خوانده است و بسيارى از مورخان تاتار و مغول به انگيزه بزرگداشت طايفه خود، خويش را به ترک بنيافث بننوح(ع) منسوب کرده و تاتار و مغول را برابر يکديگر دانستهاند، اما عثمانلوها که ترکهاى حقيقى به شمار مىرفتند، از اين نسب ننگ داشتند و اين نام را به عشاير آورهگرد هرزهتاز منسوب مىکردند. | |||
پارسيان (قوم فرس) | پارسيان (قوم فرس) کشور خود را ايران مىخواندند، ديگر سرزمينها را انيران مىناميدند بهويژه ترکستان را توران مىگفتند که مانند «سيچ»، با سختى و بىرحمى برابر و با انسانيت، ادب و تربيت ناسازگار بود. توران نزد يونانيان به «تيران» بدل شد و در معناى ستمگر و بيدادگر به کار رفت. همچنين واژه ترک نزد عثمانلوها به معناى بىرحم و سنگدل بود. | ||
زبان خالص | زبان خالص ترک قديم (آيغور) بعدها به «جغتاى» معروف شد و اهل اين زبان به دليل انتساب به ازبک خان، «ازبک» خوانده شدند. واضع و بنيادگذار سلطنت ترکان، آغوزخان پسر قراخان، معاصر حضرت ابراهيم(ع) بود که در وضع سلطنت، بناى دولت و آسايش ملت و رعيت ترک بسيار کوشيد. شرح حال آغوزيان و چگونگى تأسيس سلسله آنان پس از برافتادن سلجوقيان، درونمايه گزارشهاى نخستين فصل اين کتاب است. | ||
عثمانىها | عثمانىها که گروهى از قبيلههاى ترکمن شمال شرق ايران بودند، در آخرين سالهاى سده سيزدهم ميلادى (هفتم هجرى) از حمله مغولان گريختند و با گذر از ايران به آناتولى رفتند و در آنجا نيروى نظامى خود را به خدمت سلجوقيان روم گماردند. سلجوقيان در آن هنگام با امپراطورى بيزانس مىجنگيدند و عثمانيان به پاس اين خدمت، منطقهاى را به نام «سوگوت» در مرزهاى غربى آناتولى صاحب شدند. هنگامى که سرپرستى آنان به دست عثمان افتاد (از 679 ه / 1280 م)، براى برپايى دولت تلاش کردند تا اينکه در روزگار فرزندان او و در دوره دهمين سلطان عثمانى؛ يعنى سليمان قانونى (باشکوه) دولتشان به امپراطورى جهانى بدل گشت. | ||
مرزهاى اين امپراطورى از سويى به اروپا تا مجارستان، رومانى، سراسر يونان و ناحيه | مرزهاى اين امپراطورى از سويى به اروپا تا مجارستان، رومانى، سراسر يونان و ناحيه بالکان و از سوى ديگر در آفريقا تا تونس و الجزاير و در آسيا از شبه جزيره کريمه تا شبه جزيره عربستان و سوريه مىرسيد. امپراطورى عثمانى کمابيش 650 سال، دولت نيرومند و حاکميتى بزرگ بود و از سده دهم هجرى (شانزدهم ميلادى) مرزهاى مشترکى با ايران داشت. از اينرو، جز اهميتش در جهان، اروپا و خاورميانه، نزد دولتهاى ايرانى نيز بسيار مهم مىنمود. | ||
نويسنده پس از گزارشهاى درازدامنى | نويسنده پس از گزارشهاى درازدامنى که درباره شکلگيرى اين امپراطورى عرضه مىکند، به دوران اوج قدرت آن در سده دهم هجرى مىپردازد و روند روىدادها را تا دوران حکومت سلطان سليمان و سرانجام پسروى اين حکومت تا اوايل سده چهاردهم هجرى (نوزدهم ميلادى) پى مىگيرد. وى همچنين به ظهور ترکيه جديد (1975 - 1808) و تلاشهاى اصلاحطلبانه مهم در سده نوزدهم براى حفظ امپراطورى از سقوط مىپردازد. | ||
تاريخ جلوس شاهان و عزل و نصب وزيران، گزارش جنگها و صلحها، وضع و گستره مرزهاى جغرافيايى و | تاريخ جلوس شاهان و عزل و نصب وزيران، گزارش جنگها و صلحها، وضع و گستره مرزهاى جغرافيايى و چکيدهاى از روىدادهاى بينالمللى مرتبط با دولت عثمانى، از مهمترين محورهايى است که نويسنده درباره آنها گزارش مىدهد. او همچنين به توصيف کاخها، نامهنگارى و ويژگىهاى مترجمان دربار و ازدواجهاى حاکمان و واليان و چند و چون سفارتخانههاى دولت عثمانى مىپردازد و از درونمايه معاهدات و مصالحههاى آنان خبر مىدهد. | ||
ذيل تاريخ امپراطورى عثمانى با جلوس سلطان حميد اول و وضع دولت و سپاهيان (قشون) عثمانى آغاز مىشود. نويسنده اين ذيل، با گزارشى درباره مصالحه | ذيل تاريخ امپراطورى عثمانى با جلوس سلطان حميد اول و وضع دولت و سپاهيان (قشون) عثمانى آغاز مىشود. نويسنده اين ذيل، با گزارشى درباره مصالحه کينارجى (قينارجه)، قتل والى بغدان و قتل عام در ايالت موره، به آمدن روسها به تاتارستان قرم اشاره مىکند و روىدادها را تا جلوس سلطان سليم سوم و شکست ترکان در کرانههاى درياى دانوب و مصالحه آنان با اتريش پى مىگيرد و آنگاه از عزل شدن وى خبر مىدهد. | ||
مهمترين بخشهاى ديگر اين ذيل، جلوس محمود ثانى، سلطان عبدالمجيد و صدراعظمى خسرو پاشاست. | مهمترين بخشهاى ديگر اين ذيل، جلوس محمود ثانى، سلطان عبدالمجيد و صدراعظمى خسرو پاشاست. | ||
==وضعيت | ==وضعيت کتاب== | ||
نويسنده با | نويسنده با کندوکاو در تاريخ دولتهاى اروپايى و گزارشهاى وزيران دربار عثمانى به دولتهاى خودشان و صدها نسخه خطى ترکى، فارسى و عربى و هزاران سند، اين اثر را سامان داد. نخست دوشز فرانسوى آن را از آلمانى به فرانسه و سپس ميرزا زکى علىآبادى به فرمان ناصرالدين شاه قاجار آن را از فرانسه به فارسى ترجمه کرد. | ||
توضيحات و حواشى مترجم در پانوشت | توضيحات و حواشى مترجم در پانوشت کتاب و با نشانه «م» ميان دو هلال ديده مىشود. مصحح جمشيد کيانفر نيز در دو محور يادداشتهايى بر کتاب افزوده است: 1. ضبط لاتين جاىها و کسان؛ 2. شناساندن شخصيتهاى علمى، ادبى و سياسى براى جبران کمبود توضيح نويسنده در اينباره. | ||
نمودار خانوادگى مترجم و | نمودار خانوادگى مترجم و عکسهايى از نسخههاى خطى ترجمه کتاب در آغاز جلد يکم و درختواره شاهان عثمانى در پايان آن آمده است. نمايه جاىها و کسان، مليتها، اقوام، مذاهب، کتابها و اصطلاحات ديوانى را در پايان جلد پنجم کتاب مىتوان يافت. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
#مقدمه و متن | #مقدمه و متن کتاب. | ||
#جواد عزاوى، قيس و غلامى دهقى، على (زمستان 1383)، «دولت عثمانى و امتيازدهى به اروپايىها؛ | #جواد عزاوى، قيس و غلامى دهقى، على (زمستان 1383)، «دولت عثمانى و امتيازدهى به اروپايىها؛ روىکردى نو به علل فروپاشى دولت عثمانى»، تاريخ در آيينه پژوهش، شماره چهارم. | ||
== پیوندها == | == پیوندها == | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۳۰
نام کتاب | تاریخ امپراطوری عثمانی |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | هامر-پورگشتال، یوزف فون (نويسنده)
علیآبادی، میرزا زکی (مترجم) کیانفر، جمشید (اهتمام) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | DR 486 /ﻫ2ت2 |
موضوع | ترکیه - تاریخ - امپراتوری عثمانی، 1288 - 1918م.
ترکیه - روابط خارجی ترکیه - سیاست و حکومت مسجدها |
ناشر | اساطير |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1387 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11737AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
تاريخ امپراطورى عثمانى (سلطان التواريخ) نوشته هامر پورگشتال گزارش روىدادهاى روزگار عثمانى و ويژگىها و کارهاى پادشاهان اين امپراطورى مىباشد.
نويسنده پس از کوششهاى فراوان در خواندن تاريخ شاهان مشرقزمين، به نوشتن تاريخ دولت عثمانى دست گشاد؛ زيرا فرمانروايان اين دولت، به هر سه بخش کره خاکى رفتند و به بيشتر سرزمينهاى جهان لشکر کشيدند و کشور گشادند.
ساختار
اثر دَه جلدى پورگشتال که نسخه فارسى آن اکنون در پنج جلد چاپ شده است، به دليل موشکافىها و ريزبينىهاى نويسنده آن، خود سندى براى کتابهاى تاريخى تازه درباره ترکيه عثمانى بهشمار مىرود و ديد جامع و تحليلى نويسنده درباره سير روىدادها، کتاب او را به منبعى اصلى و ماندگار بدل کرده و بهرغم اينکه پس از آن دهها کتاب در اين موضوع نوشته شده، همچنان ارزش خود را از دست نداده است.
پيوستگى فصلها (بابها) در جلدهاى پنجگانه آن حفظ مىشود و جلد پنجم آن تا فصل 72 پيش مىرود و پس از آن، «ذيل تاريخ امپراطورى عثمانى» با چهار فصل به دنبال آن جاى مىگيرد.
گزارش محتوا
کتاب با گزارشى درباره تبار و خاستگاه ترکان عثمانى و تاريخچهاى از طايفههاى ترک آغاز مىشود. طايفه ترک از گروههاى کهن تاريخ بهشمار مىروند و رسته عثمانلوها خود را به ترک منسوب مىکنند. هرودوت آن را تارژتااوس خوانده است و بسيارى از مورخان تاتار و مغول به انگيزه بزرگداشت طايفه خود، خويش را به ترک بنيافث بننوح(ع) منسوب کرده و تاتار و مغول را برابر يکديگر دانستهاند، اما عثمانلوها که ترکهاى حقيقى به شمار مىرفتند، از اين نسب ننگ داشتند و اين نام را به عشاير آورهگرد هرزهتاز منسوب مىکردند.
پارسيان (قوم فرس) کشور خود را ايران مىخواندند، ديگر سرزمينها را انيران مىناميدند بهويژه ترکستان را توران مىگفتند که مانند «سيچ»، با سختى و بىرحمى برابر و با انسانيت، ادب و تربيت ناسازگار بود. توران نزد يونانيان به «تيران» بدل شد و در معناى ستمگر و بيدادگر به کار رفت. همچنين واژه ترک نزد عثمانلوها به معناى بىرحم و سنگدل بود.
زبان خالص ترک قديم (آيغور) بعدها به «جغتاى» معروف شد و اهل اين زبان به دليل انتساب به ازبک خان، «ازبک» خوانده شدند. واضع و بنيادگذار سلطنت ترکان، آغوزخان پسر قراخان، معاصر حضرت ابراهيم(ع) بود که در وضع سلطنت، بناى دولت و آسايش ملت و رعيت ترک بسيار کوشيد. شرح حال آغوزيان و چگونگى تأسيس سلسله آنان پس از برافتادن سلجوقيان، درونمايه گزارشهاى نخستين فصل اين کتاب است.
عثمانىها که گروهى از قبيلههاى ترکمن شمال شرق ايران بودند، در آخرين سالهاى سده سيزدهم ميلادى (هفتم هجرى) از حمله مغولان گريختند و با گذر از ايران به آناتولى رفتند و در آنجا نيروى نظامى خود را به خدمت سلجوقيان روم گماردند. سلجوقيان در آن هنگام با امپراطورى بيزانس مىجنگيدند و عثمانيان به پاس اين خدمت، منطقهاى را به نام «سوگوت» در مرزهاى غربى آناتولى صاحب شدند. هنگامى که سرپرستى آنان به دست عثمان افتاد (از 679 ه / 1280 م)، براى برپايى دولت تلاش کردند تا اينکه در روزگار فرزندان او و در دوره دهمين سلطان عثمانى؛ يعنى سليمان قانونى (باشکوه) دولتشان به امپراطورى جهانى بدل گشت.
مرزهاى اين امپراطورى از سويى به اروپا تا مجارستان، رومانى، سراسر يونان و ناحيه بالکان و از سوى ديگر در آفريقا تا تونس و الجزاير و در آسيا از شبه جزيره کريمه تا شبه جزيره عربستان و سوريه مىرسيد. امپراطورى عثمانى کمابيش 650 سال، دولت نيرومند و حاکميتى بزرگ بود و از سده دهم هجرى (شانزدهم ميلادى) مرزهاى مشترکى با ايران داشت. از اينرو، جز اهميتش در جهان، اروپا و خاورميانه، نزد دولتهاى ايرانى نيز بسيار مهم مىنمود.
نويسنده پس از گزارشهاى درازدامنى که درباره شکلگيرى اين امپراطورى عرضه مىکند، به دوران اوج قدرت آن در سده دهم هجرى مىپردازد و روند روىدادها را تا دوران حکومت سلطان سليمان و سرانجام پسروى اين حکومت تا اوايل سده چهاردهم هجرى (نوزدهم ميلادى) پى مىگيرد. وى همچنين به ظهور ترکيه جديد (1975 - 1808) و تلاشهاى اصلاحطلبانه مهم در سده نوزدهم براى حفظ امپراطورى از سقوط مىپردازد.
تاريخ جلوس شاهان و عزل و نصب وزيران، گزارش جنگها و صلحها، وضع و گستره مرزهاى جغرافيايى و چکيدهاى از روىدادهاى بينالمللى مرتبط با دولت عثمانى، از مهمترين محورهايى است که نويسنده درباره آنها گزارش مىدهد. او همچنين به توصيف کاخها، نامهنگارى و ويژگىهاى مترجمان دربار و ازدواجهاى حاکمان و واليان و چند و چون سفارتخانههاى دولت عثمانى مىپردازد و از درونمايه معاهدات و مصالحههاى آنان خبر مىدهد.
ذيل تاريخ امپراطورى عثمانى با جلوس سلطان حميد اول و وضع دولت و سپاهيان (قشون) عثمانى آغاز مىشود. نويسنده اين ذيل، با گزارشى درباره مصالحه کينارجى (قينارجه)، قتل والى بغدان و قتل عام در ايالت موره، به آمدن روسها به تاتارستان قرم اشاره مىکند و روىدادها را تا جلوس سلطان سليم سوم و شکست ترکان در کرانههاى درياى دانوب و مصالحه آنان با اتريش پى مىگيرد و آنگاه از عزل شدن وى خبر مىدهد.
مهمترين بخشهاى ديگر اين ذيل، جلوس محمود ثانى، سلطان عبدالمجيد و صدراعظمى خسرو پاشاست.
وضعيت کتاب
نويسنده با کندوکاو در تاريخ دولتهاى اروپايى و گزارشهاى وزيران دربار عثمانى به دولتهاى خودشان و صدها نسخه خطى ترکى، فارسى و عربى و هزاران سند، اين اثر را سامان داد. نخست دوشز فرانسوى آن را از آلمانى به فرانسه و سپس ميرزا زکى علىآبادى به فرمان ناصرالدين شاه قاجار آن را از فرانسه به فارسى ترجمه کرد.
توضيحات و حواشى مترجم در پانوشت کتاب و با نشانه «م» ميان دو هلال ديده مىشود. مصحح جمشيد کيانفر نيز در دو محور يادداشتهايى بر کتاب افزوده است: 1. ضبط لاتين جاىها و کسان؛ 2. شناساندن شخصيتهاى علمى، ادبى و سياسى براى جبران کمبود توضيح نويسنده در اينباره.
نمودار خانوادگى مترجم و عکسهايى از نسخههاى خطى ترجمه کتاب در آغاز جلد يکم و درختواره شاهان عثمانى در پايان آن آمده است. نمايه جاىها و کسان، مليتها، اقوام، مذاهب، کتابها و اصطلاحات ديوانى را در پايان جلد پنجم کتاب مىتوان يافت.
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- جواد عزاوى، قيس و غلامى دهقى، على (زمستان 1383)، «دولت عثمانى و امتيازدهى به اروپايىها؛ روىکردى نو به علل فروپاشى دولت عثمانى»، تاريخ در آيينه پژوهش، شماره چهارم.