جهاد الشيعة في العصر العباسي الأول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
    جز (جایگزینی متن - 'بيت اللّه' به 'بيت‌اللّه')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۶۱: خط ۶۱:
    1. دكتر احمد شرباصى استاد دانشگاه الأزهر در مقدمه‌اش تاريخ اسلامى را به اقيانوسى بى‌كران و دريايى ژرف تشبيه كرده كه، داراى امواجى متلاطم و گرداب‌هاى متعدد و مسيرهايى متنوع است. وى افزوده كه طايفه شيعه از طوايف اسلامى است كه تأثير بزرگى بر جامعه اسلامى داشته و اگر تشيع با محبت آل بيت پاك پيغمبر(ص)، آغاز شد، بعد از آن، مسير متفاوتى را در طى دوران‌هاى تاريخ پيش گرفت. اين مسير متفاوت، بسط و گسترش يافت تا جايى كه رجال، متفكران، رهبران، بزرگان، دلاوران، داعيان و مدافعان شيعه، گاهى با سخن و گاهى با تصميم و عمل (نيزه و شمشير) ظاهر مى‌شدند.... احمد شرباطى در مقدمه‌اش بر كتاب چنين مى‌نويسد: «كتر ليثى وقتى تحقيق خود را درباره جهاد شيعه ارائه مى‌دهد- آن‌گونه كه من تصور مى‌كنم- مى‌خواهد در اين درياى متلاطم غوطه‌ور شود و با امواج خردكننده و ژرفاى سهمگينش دست و پنجه نرم كند تا از اين غواصى طولانى، در حد توان، لؤلؤ و مرجان صيد كند و بتواند تصويرى يكپارچه از جهاد شيعيانى كه جنگيدند و از عقيده و فكر و ديدگاه‌هايشان دفاع كردند، ارائه دهد»<ref>مقدمه كتاب، ص15؛ جهاد شيعه در دوره اول عباسى، ص16</ref>
    1. دكتر احمد شرباصى استاد دانشگاه الأزهر در مقدمه‌اش تاريخ اسلامى را به اقيانوسى بى‌كران و دريايى ژرف تشبيه كرده كه، داراى امواجى متلاطم و گرداب‌هاى متعدد و مسيرهايى متنوع است. وى افزوده كه طايفه شيعه از طوايف اسلامى است كه تأثير بزرگى بر جامعه اسلامى داشته و اگر تشيع با محبت آل بيت پاك پيغمبر(ص)، آغاز شد، بعد از آن، مسير متفاوتى را در طى دوران‌هاى تاريخ پيش گرفت. اين مسير متفاوت، بسط و گسترش يافت تا جايى كه رجال، متفكران، رهبران، بزرگان، دلاوران، داعيان و مدافعان شيعه، گاهى با سخن و گاهى با تصميم و عمل (نيزه و شمشير) ظاهر مى‌شدند.... احمد شرباطى در مقدمه‌اش بر كتاب چنين مى‌نويسد: «كتر ليثى وقتى تحقيق خود را درباره جهاد شيعه ارائه مى‌دهد- آن‌گونه كه من تصور مى‌كنم- مى‌خواهد در اين درياى متلاطم غوطه‌ور شود و با امواج خردكننده و ژرفاى سهمگينش دست و پنجه نرم كند تا از اين غواصى طولانى، در حد توان، لؤلؤ و مرجان صيد كند و بتواند تصويرى يكپارچه از جهاد شيعيانى كه جنگيدند و از عقيده و فكر و ديدگاه‌هايشان دفاع كردند، ارائه دهد»<ref>مقدمه كتاب، ص15؛ جهاد شيعه در دوره اول عباسى، ص16</ref>


    2. بر طبق پژوهش نويسنده: [[امام جعفر صادق(ع)]] با نهضت زيد بن على كه در عصر هشام بن عبدالملك، خليفه اموى در عراق برپا شد، همزمان بود. اگرچه امام از شركت در قيام زيد خوددارى ورزيد، اما هيچ مخالفتى هم بين اين دو بروز نكرد. البته شكى نيست كه آن حضرت نسبت به دولت اموى كه جدش حسين بن على(ع) را كشته بود، خشمگين بود و در قيام زيد بن على براى كشتن هشام بن عبدالملك، مشكلى نمى‌ديد. زيد هم دلايل قيام خود عليه امويان را چنين برمى‌شمارد: «بر بنى‌اميه‌اى كه جدم حسين را كشتند و در روز حرّه مدينه را غارت كردند، سپس با سنگ منجنيق و آتش، بيت اللّه را هدف قرار دادند، قيام كردم». امام زيد درباره خود و امام جعفر چنين گفته بود: «هركس خواستار جهاد است نزد من آيد، و هر كس طالب علم است نزد فرزند برادرم برود». همان‌گونه كه [[امام جعفر صادق(ع)]] فرموده بود: «آن‌كه قيام كرده، امام شمشير است و آن‌كه نشسته است، امام علم»<ref>متن كتاب، ص246- 247؛ جهاد شيعه، ص239</ref>
    2. بر طبق پژوهش نويسنده: [[امام جعفر صادق(ع)]] با نهضت زيد بن على كه در عصر هشام بن عبدالملك، خليفه اموى در عراق برپا شد، همزمان بود. اگرچه امام از شركت در قيام زيد خوددارى ورزيد، اما هيچ مخالفتى هم بين اين دو بروز نكرد. البته شكى نيست كه آن حضرت نسبت به دولت اموى كه جدش حسين بن على(ع) را كشته بود، خشمگين بود و در قيام زيد بن على براى كشتن هشام بن عبدالملك، مشكلى نمى‌ديد. زيد هم دلايل قيام خود عليه امويان را چنين برمى‌شمارد: «بر بنى‌اميه‌اى كه جدم حسين را كشتند و در روز حرّه مدينه را غارت كردند، سپس با سنگ منجنيق و آتش، بيت‌اللّه را هدف قرار دادند، قيام كردم». امام زيد درباره خود و امام جعفر چنين گفته بود: «هركس خواستار جهاد است نزد من آيد، و هر كس طالب علم است نزد فرزند برادرم برود». همان‌گونه كه [[امام جعفر صادق(ع)]] فرموده بود: «آن‌كه قيام كرده، امام شمشير است و آن‌كه نشسته است، امام علم»<ref>متن كتاب، ص246- 247؛ جهاد شيعه، ص239</ref>


    3. نويسنده در پايان، عوامل تداوم نهضت‌هاى شيعيان در دوران‌هاى مختلف را اين چنين برشمرده است: استمرار نهضت‌هاى شيعه در آن دوران چند سبب داشت: 1- شيعيان به فرقه‌هاى متعدد تقسيم شده و در شهرهاى اسلامى پراكنده بودند، ازاين‌رو، چون قيام يكى از اين فرقه‌ها سركوب مى‌شد، فرقه ديگر پرچم قيام ديگرى را در منطقه جديدى برمى‌افراشت. 2- بهره‌گيرى پيشوايان علوى از سلاح تقيّه و پنهان‌كارى و دعوت سرّى بود كه به نهضت‌هاى نوپاى شيعه، مجال رشد و بالندگى مى‌داد و مانع از دسترسى خلفاى عباسى و واليانشان به آن‌ها مى‌شد. 3- محبت مسلمانان به اهل بيت پيامبر(ص) به شكل عام، و محبت ايشان به خاندان علوى به شكل خاص بود. خاندان علوى به امر ديگرى متمايل نشده بود، تا علم و فقه را از دست بدهد يا به ديگران واگذار كند. خاندان علوى در عصر اول عباسى يكى از بزرگ‌ترين سرچشمه‌هاى نور و عرفان، بخصوص در مدينه منوره بود و از زمان شهادت امام حسين(ع) در كربلا، اهل بيت(ع) توان خود را صرف تدريس و تعليم دانش‌ها ساختند. آن‌ها در بعضى دوران‌ها از سياست دورى مى‌گزيدند؛ چرا كه سختى‌هاى آن را لمس كرده بودند، ازاين‌رو، آن‌جانب علمى را براى همديگر به ارث گذاشتند و امامت را در علم به ارث بردند. امامت، استمرار نبوت بود، و همان عاملى كه موجب ضرورت ارسال پيامبران و بعثت انبيا بود، نصب امام بعد از نبى(ص) را هم واجب مى‌ساخت. بى‌شك همين اعتقاد، مردم را به اجتماع حول ائمه(ع) و پيوستن به نهضت‌هاى شيعى و جهاد با دولت عباسى سوق مى‌داد. 4- گشوده بودن باب اجتهاد در تشيع است، به‌گونه‌اى كه شيعيان حيات خود را در دايره بسته و پيله‌وار نمى‌گذرانند، بلكه به سوى تحوّل و تطور در حركت‌اند، و اجتهاد، راه اين تطوّر بوده است. 5- پيدايش آن در مناطق گوناگون عالم اسلامى بود. اين نهضت‌ها خود را با شرايط محيطى جديد وفق مى‌دادند و حالت‌ها و روحيه‌هاى ساكنان هر منطقه را مى‌پذيرفتند؛ مثلاً، نهضت يحيى بن عبداللّه سخن از خواسته‌ها و دردهاى ديلميان داشت، يا نهضت ادريس بن عبداللّه با احوال قوم بربر و فرهنگ و سختى‌هاى آنان هم‌نوا بود، نهضت‌هاى شيعيان حجاز هم با طبايع اهالى حجاز كه شاهد دوران صدر اسلام بودند، مطابقت مى‌كرد، و بالاخره حركت حسين بن على، صاحب فخ، كه وعده آزادى بندگان مكه را مى‌داد. 6- توانايى تطبيق شيعيان با شرايط دوران‌هاى مختلف و پى‌گيرى حوادث و پيوند آنان با فرقه‌هاى غيرشيعه بود كه اين امر به تكامل حركت‌هاى شيعى و تزريق خون جديد در رگ‌هاى آن مى‌انجاميد<ref>متن كتاب، ص431- 435؛ جهاد شيعه، ص460- 463</ref>
    3. نويسنده در پايان، عوامل تداوم نهضت‌هاى شيعيان در دوران‌هاى مختلف را اين چنين برشمرده است: استمرار نهضت‌هاى شيعه در آن دوران چند سبب داشت: 1- شيعيان به فرقه‌هاى متعدد تقسيم شده و در شهرهاى اسلامى پراكنده بودند، ازاين‌رو، چون قيام يكى از اين فرقه‌ها سركوب مى‌شد، فرقه ديگر پرچم قيام ديگرى را در منطقه جديدى برمى‌افراشت. 2- بهره‌گيرى پيشوايان علوى از سلاح تقيّه و پنهان‌كارى و دعوت سرّى بود كه به نهضت‌هاى نوپاى شيعه، مجال رشد و بالندگى مى‌داد و مانع از دسترسى خلفاى عباسى و واليانشان به آن‌ها مى‌شد. 3- محبت مسلمانان به اهل بيت پيامبر(ص) به شكل عام، و محبت ايشان به خاندان علوى به شكل خاص بود. خاندان علوى به امر ديگرى متمايل نشده بود، تا علم و فقه را از دست بدهد يا به ديگران واگذار كند. خاندان علوى در عصر اول عباسى يكى از بزرگ‌ترين سرچشمه‌هاى نور و عرفان، بخصوص در مدينه منوره بود و از زمان شهادت امام حسين(ع) در كربلا، اهل بيت(ع) توان خود را صرف تدريس و تعليم دانش‌ها ساختند. آن‌ها در بعضى دوران‌ها از سياست دورى مى‌گزيدند؛ چرا كه سختى‌هاى آن را لمس كرده بودند، ازاين‌رو، آن‌جانب علمى را براى همديگر به ارث گذاشتند و امامت را در علم به ارث بردند. امامت، استمرار نبوت بود، و همان عاملى كه موجب ضرورت ارسال پيامبران و بعثت انبيا بود، نصب امام بعد از نبى(ص) را هم واجب مى‌ساخت. بى‌شك همين اعتقاد، مردم را به اجتماع حول ائمه(ع) و پيوستن به نهضت‌هاى شيعى و جهاد با دولت عباسى سوق مى‌داد. 4- گشوده بودن باب اجتهاد در تشيع است، به‌گونه‌اى كه شيعيان حيات خود را در دايره بسته و پيله‌وار نمى‌گذرانند، بلكه به سوى تحوّل و تطور در حركت‌اند، و اجتهاد، راه اين تطوّر بوده است. 5- پيدايش آن در مناطق گوناگون عالم اسلامى بود. اين نهضت‌ها خود را با شرايط محيطى جديد وفق مى‌دادند و حالت‌ها و روحيه‌هاى ساكنان هر منطقه را مى‌پذيرفتند؛ مثلاً، نهضت يحيى بن عبداللّه سخن از خواسته‌ها و دردهاى ديلميان داشت، يا نهضت ادريس بن عبداللّه با احوال قوم بربر و فرهنگ و سختى‌هاى آنان هم‌نوا بود، نهضت‌هاى شيعيان حجاز هم با طبايع اهالى حجاز كه شاهد دوران صدر اسلام بودند، مطابقت مى‌كرد، و بالاخره حركت حسين بن على، صاحب فخ، كه وعده آزادى بندگان مكه را مى‌داد. 6- توانايى تطبيق شيعيان با شرايط دوران‌هاى مختلف و پى‌گيرى حوادث و پيوند آنان با فرقه‌هاى غيرشيعه بود كه اين امر به تكامل حركت‌هاى شيعى و تزريق خون جديد در رگ‌هاى آن مى‌انجاميد<ref>متن كتاب، ص431- 435؛ جهاد شيعه، ص460- 463</ref>

    نسخهٔ ‏۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۴

    جهاد الشیعه فی العصر العباسی الاول
    نام کتاب جهاد الشیعه فی العصر العباسی الاول
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان غریری، سامی (مصحح)

    لیثی، سمیره مختار (نويسنده)

    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏239‎‏ ‎‏/‎‏ل‎‏9‎‏ج‎‏9‎‏
    موضوع شیعه - تاریخ

    شیعه - جنبشها و قیامها

    عباسیان - تاریخ

    ناشر دار الکتاب الإسلامي
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1428 هـ.ق یا 2007 م
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE18211AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    «جهاد الشيعة في العصر العباسي الأول» از آثار علمى دكتر سميره مختار الليثى است كه در آن، فعاليت‌هاى مجاهدانه شيعيان را از دوره پيامبر(ص) تا پايان دوره اول خلافت عباسى (سال 232ق) بررسى كرده است. اين اثر، از نظر استناد و تحليل قابل توجه است و البته نقدهايى نيز بر آن وارد است كه در ترجمه فارسى آن به قلم جناب آقاى محمد حاجى تقى تحت عنوان «جهاد شيعه در دوره اول عباسى» به برخى از آن موارد اشاره شده است.

    ساختار

    اين كتاب از يك مقدمه و پنج بخش به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1- موضع شيعيان نسبت به برپايى دولت عباسى، 2- جهاد شيعه زيديه و اماميه در عصر منصور، خليفه عباسى، 3- جنبش‌هاى شيعه در عهد خلافت مهدى و هادى، 4- جنبش‌هاى شيعه در دوره هارون الرشيد و 5- قيام‌هاى شيعيان در دوران مأمون و معتصم.

    خاتمه كتاب نيز مرورى بر عوامل تداوم نهضت‌هاى شيعيان در دوران‌هاى مختلف است.

    گزارش محتوا

    درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:

    1. دكتر احمد شرباصى استاد دانشگاه الأزهر در مقدمه‌اش تاريخ اسلامى را به اقيانوسى بى‌كران و دريايى ژرف تشبيه كرده كه، داراى امواجى متلاطم و گرداب‌هاى متعدد و مسيرهايى متنوع است. وى افزوده كه طايفه شيعه از طوايف اسلامى است كه تأثير بزرگى بر جامعه اسلامى داشته و اگر تشيع با محبت آل بيت پاك پيغمبر(ص)، آغاز شد، بعد از آن، مسير متفاوتى را در طى دوران‌هاى تاريخ پيش گرفت. اين مسير متفاوت، بسط و گسترش يافت تا جايى كه رجال، متفكران، رهبران، بزرگان، دلاوران، داعيان و مدافعان شيعه، گاهى با سخن و گاهى با تصميم و عمل (نيزه و شمشير) ظاهر مى‌شدند.... احمد شرباطى در مقدمه‌اش بر كتاب چنين مى‌نويسد: «كتر ليثى وقتى تحقيق خود را درباره جهاد شيعه ارائه مى‌دهد- آن‌گونه كه من تصور مى‌كنم- مى‌خواهد در اين درياى متلاطم غوطه‌ور شود و با امواج خردكننده و ژرفاى سهمگينش دست و پنجه نرم كند تا از اين غواصى طولانى، در حد توان، لؤلؤ و مرجان صيد كند و بتواند تصويرى يكپارچه از جهاد شيعيانى كه جنگيدند و از عقيده و فكر و ديدگاه‌هايشان دفاع كردند، ارائه دهد»[۱]

    2. بر طبق پژوهش نويسنده: امام جعفر صادق(ع) با نهضت زيد بن على كه در عصر هشام بن عبدالملك، خليفه اموى در عراق برپا شد، همزمان بود. اگرچه امام از شركت در قيام زيد خوددارى ورزيد، اما هيچ مخالفتى هم بين اين دو بروز نكرد. البته شكى نيست كه آن حضرت نسبت به دولت اموى كه جدش حسين بن على(ع) را كشته بود، خشمگين بود و در قيام زيد بن على براى كشتن هشام بن عبدالملك، مشكلى نمى‌ديد. زيد هم دلايل قيام خود عليه امويان را چنين برمى‌شمارد: «بر بنى‌اميه‌اى كه جدم حسين را كشتند و در روز حرّه مدينه را غارت كردند، سپس با سنگ منجنيق و آتش، بيت‌اللّه را هدف قرار دادند، قيام كردم». امام زيد درباره خود و امام جعفر چنين گفته بود: «هركس خواستار جهاد است نزد من آيد، و هر كس طالب علم است نزد فرزند برادرم برود». همان‌گونه كه امام جعفر صادق(ع) فرموده بود: «آن‌كه قيام كرده، امام شمشير است و آن‌كه نشسته است، امام علم»[۲]

    3. نويسنده در پايان، عوامل تداوم نهضت‌هاى شيعيان در دوران‌هاى مختلف را اين چنين برشمرده است: استمرار نهضت‌هاى شيعه در آن دوران چند سبب داشت: 1- شيعيان به فرقه‌هاى متعدد تقسيم شده و در شهرهاى اسلامى پراكنده بودند، ازاين‌رو، چون قيام يكى از اين فرقه‌ها سركوب مى‌شد، فرقه ديگر پرچم قيام ديگرى را در منطقه جديدى برمى‌افراشت. 2- بهره‌گيرى پيشوايان علوى از سلاح تقيّه و پنهان‌كارى و دعوت سرّى بود كه به نهضت‌هاى نوپاى شيعه، مجال رشد و بالندگى مى‌داد و مانع از دسترسى خلفاى عباسى و واليانشان به آن‌ها مى‌شد. 3- محبت مسلمانان به اهل بيت پيامبر(ص) به شكل عام، و محبت ايشان به خاندان علوى به شكل خاص بود. خاندان علوى به امر ديگرى متمايل نشده بود، تا علم و فقه را از دست بدهد يا به ديگران واگذار كند. خاندان علوى در عصر اول عباسى يكى از بزرگ‌ترين سرچشمه‌هاى نور و عرفان، بخصوص در مدينه منوره بود و از زمان شهادت امام حسين(ع) در كربلا، اهل بيت(ع) توان خود را صرف تدريس و تعليم دانش‌ها ساختند. آن‌ها در بعضى دوران‌ها از سياست دورى مى‌گزيدند؛ چرا كه سختى‌هاى آن را لمس كرده بودند، ازاين‌رو، آن‌جانب علمى را براى همديگر به ارث گذاشتند و امامت را در علم به ارث بردند. امامت، استمرار نبوت بود، و همان عاملى كه موجب ضرورت ارسال پيامبران و بعثت انبيا بود، نصب امام بعد از نبى(ص) را هم واجب مى‌ساخت. بى‌شك همين اعتقاد، مردم را به اجتماع حول ائمه(ع) و پيوستن به نهضت‌هاى شيعى و جهاد با دولت عباسى سوق مى‌داد. 4- گشوده بودن باب اجتهاد در تشيع است، به‌گونه‌اى كه شيعيان حيات خود را در دايره بسته و پيله‌وار نمى‌گذرانند، بلكه به سوى تحوّل و تطور در حركت‌اند، و اجتهاد، راه اين تطوّر بوده است. 5- پيدايش آن در مناطق گوناگون عالم اسلامى بود. اين نهضت‌ها خود را با شرايط محيطى جديد وفق مى‌دادند و حالت‌ها و روحيه‌هاى ساكنان هر منطقه را مى‌پذيرفتند؛ مثلاً، نهضت يحيى بن عبداللّه سخن از خواسته‌ها و دردهاى ديلميان داشت، يا نهضت ادريس بن عبداللّه با احوال قوم بربر و فرهنگ و سختى‌هاى آنان هم‌نوا بود، نهضت‌هاى شيعيان حجاز هم با طبايع اهالى حجاز كه شاهد دوران صدر اسلام بودند، مطابقت مى‌كرد، و بالاخره حركت حسين بن على، صاحب فخ، كه وعده آزادى بندگان مكه را مى‌داد. 6- توانايى تطبيق شيعيان با شرايط دوران‌هاى مختلف و پى‌گيرى حوادث و پيوند آنان با فرقه‌هاى غيرشيعه بود كه اين امر به تكامل حركت‌هاى شيعى و تزريق خون جديد در رگ‌هاى آن مى‌انجاميد[۳]

    4. در پايان گفتنى است كه در گزارش محتواى كتاب حاضر به متن عربى مراجعه ولى از ترجمه فارسى محمد حاجى‌تقى با اندك تغييراتى استفاده شده و براى آنكه امكان مقابله متن و ترجمه براى آشنايى بيشتر با چگونگى ترجمه فراهم‌تر شود به هر دو كتاب ارجاع داده شده است.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتداى كتاب ذكر شده و فهرست آيات، مصادر مخطوطات، مصادر و مراجع عربى چاپ شده، مصادر انگليسى در دو بخش ترجمه شده و نشده به عربى، در انتهاى كتاب آمده است. در پاورقى‌هاى كتاب نيز آدرس مطالب، ارجاعات و توضيحات مفيدى ذكر شده است.

    پانويس

    1. مقدمه كتاب، ص15؛ جهاد شيعه در دوره اول عباسى، ص16
    2. متن كتاب، ص246- 247؛ جهاد شيعه، ص239
    3. متن كتاب، ص431- 435؛ جهاد شيعه، ص460- 463

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.

    2.مختار ليثى، سميره، جهاد شيعه در دوره اول عباسى، به ضميمه گفتارى از حضرت آيت‌الله خامنه‌اى، ترجمه محمد حاجى‌تقى، تهران، مؤسسه شيعه‌شناسى، چاپ اول 1384ش.


    پیوندها