دلائل التوحيد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|دلائل التوحيد {| class="wikitable aboutBookTable" sty...» ایجاد کرد)
    (بدون تفاوت)

    نسخهٔ ‏۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۰

    دلائل التوحيد
    نام کتاب دلائل التوحيد
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان قاسمي، جمال‎الدين (نويسنده)

    عک، خالد عبدالرحمن (محقق)

    زبان عربي
    کد کنگره ‏‎‏BP‎‏ ‎‏217‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏2‎‏د‎‏8
    موضوع توحيد
    ناشر دار النفائس
    مکان نشر لبنان - بيروت
    سال نشر مجلد1: 1991م , 1412ق,
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE14777AUTOMATIONCODE

    دلائل التوحيد، تألیف محمد جمال‎الدین قاسمی (متوفی 1332)، از جمله آثار کلامی جدید است که به تبیین موضوع توحید و رد ادله منکرین پرداخته است. تحقیق و تصحیح این اثر را خالد عبدالرحمن العک به انجام رسانده و در ابتدای اثر مقدمه علمی مفصلی را ارائه کرده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر دو بخش است: بخش اول، که 170 صفحه از کتاب را پوشش داده است، مشتمل است بر: مقدمه محقق، سه شرح حال مؤلف به قلم آقایان شکیب ارسلان، انور جندی و عاصر بیطار، مقدمه مفصلی با عنوان «مقدمات روشمند درباره عقیده اسلامی» در سه فصل و هر فصل در چند مبحث. در بخش دوم، متن دلائل التوحيد آمده است که مشتمل بر هفت تمهید و چهار مطلب است. مطلب اول خود حاوی 25 دلیل است.

    گزارش محتوا

    محقق کتاب در بخشی از مقدمه‎اش بر این اثر، اعتقادات اسلامی را با ویژگی‎‎های عظیم بی‎شماری، از جمیع اعتقادات و ادیان دیگر ممتاز دانسته است؛ از جمله مهم‎ترین این ویژگی‎هاست: وضوح در ارکان، ثبات در مفاهیم، روشنی در قضایا، استحکام در قواعد، عمق در اساس، قوت در مضمون، سلامت در نصوص و یقین در اعتقادات[۱]‏.

    برای حفظ، محافظت، نشر و پیگیری عقاید اسلامی صدها هزار حافظ، محدث و عالم مخلص از همه اقوام در طول پانزده قرن از تاریخ اسلام پی‎درپی تلاش کرده‎اند، تااینکه اسلام صحیح و سالم همان‎ گونه که جبرئیل نازل کرده و رسول الله(ص) به زبان آورده، به دست ما رسیده است. بدون اینکه تبدیل یا تحریفی در آن راه یافته باشد یا مفهومی از مفاهیم بشری در آن داخل شده باشد[۲]‏.

    محقق سپس بسیاری از متکلمین را متأثر از فلسفه دانسته است؛ لذا مسائل کلامی‎ا‎شان مختلف و متضاد شده است؛ به‎گونه‎ای که هر مذهب کلامی تصورات و توهماتی برخلاف دیگر مذاهب دارد. لذا کتب کلامی پر از گفته‎هایی است که عاقل دانا در فهم آن به حیرت می‎افتد. او سپس شیوه سلفیه را در ارائه عقاید اسلامی روش برتری می‎داند که شایسته قدسیت و جلال اسلام است[۳]‏.

    به عقیده وی شیوه سلفیه به‎اختصار عبارت است از: تقدیم نصوص قرآن کریم و سنت نبوی بر عقل؛ طرد تأویلات کلامی برای آیات صفات؛ استدلال به آیات قرآن و احادیث نبوی ثابت و تبعیت از صحابه و تابعین و ائمه مجاهدین[۴]‏.

    نویسنده تلاش کرده که اسلوبش را در نوشتار از اسلوب گذشتگان و بلکه معاصرینش - که با سجع متکلف سبب تکرار یک فکر در عبارات متشابه شده و به ضعف در اسلوب منجر می‎شدند - ‎متفاوت کند، ولذا جز در موارد نادری از پیروی از روش گذشتگان پرهیز کرده است[۵]‏.

    مباحث اعتقادی متعددی در کتاب مطرح شده که به جهت رعایت اختصار به تعدادی از آنها اشاره می‎شود: در بحث دوم از فصل اول مقدمات روشمند محقق اثر، به موضوع توقیفی بودن اسماء و صفات الهی اشاره شده است. هیچ اسم یا صفتی را نمی‎توان جز به اذن شرع بر خداوند اطلاق نمود. پس جز آنچه که خداوند برای خود قرار داده، نمی‎توان برای خداوند اسمی یا صفتی را ثابت نمود و جز آنچه که خود یا رسولش نفی کرده نمی‎توان اسم یا صفتی را نفی کرد و درباره آنچه شرع به اثبات و یا نفی آن تصریح نکرده باید توقف نمود تا بدانیم مراد از آن چیست؛ اگر از آن معنای صحیحی موافق با آنچه نصی قبلاً درباره آن صادر شده به ‎دست آمد، پذیرفته شود و در غیر این ‎صورت رد شود[۶]‏.

    در بحث دوم از فصل سوم نیز موضوع شیوه عقلی در قرآن کریم با اشاره به جایگاه عقل در قرآن آغاز شده است. قرآن کریم از عقل حمایت کرده و ارزش آن را بالا برده است. علمای امت نیز در این موضوع از قرآن پیروی کرده‎ و از عقل و ارزش ادراکاتش دفاع کرده‎اند تا بدین‎وسیله راهی برای استدلال به آنچه (از مبادی و بینات و موازین) در آن وجود دارد، پیش گیرند[۷]‏.

    در تمهید هفتم دلائل التوحيد، این سؤال مطرح شده که معرفت خداوند بدیهی یا نظری است؟. متکلمین در این مسئله به دو گروه معروف تقسیم می‎شوند: گروهی آن را بدیهی دانسته‎اند که نیاز به استدلال ندارد؛ بلکه نیاز به یادآوری دارد که پرده غفلت را کنار بزند؛ نظیر تذکر موت که غفلت از آن را برطرف می‎کند[۸]‏.

    محقق کتاب در توضیح این مطالب معتقد است که معرفت الله در حقیقت فطری است و استدلال و تفکر در آیات قرآن کریم آن را تقویت می‎کند. وی با اشکال به شیوه متکلمین، تنها راه روشن بری از خطا را شناخت خداوند از خلال کلام او و کلام رسولش دانسته که مجالی برای شک و شبهه باقی نمی‎گذارد[۹]‏.

    نویسنده پس از تبیین تمهیدات در ذکر ادله بر وجود خداوند متعال، این‎گونه وارد بحث می‎شود که براهین بر این موضوع در شمار نمی‎آید؛ همان ‎گونه که گفته شده راه‎های رسیدن به خدا و استدلال بر او به عدد نفوس خلائق است. به تعبیر شاعر در هر مخلوقی برای او نشانه‎ای است که دلالت بر وحدانیت او می‎کند. سپس 25 استدلال را که از منابع جدید گرد آورده، ارائه می‎کند. برهان فطرت اولین دلیل بر وجود خداوند است. فطرت اگرچه بدیهی است، اما به‎عنوان برهان ذکر شده است؛ چراکه منظور از برهان در اینجا هر دلیل قانع‎کننده‎ای است که به آن احتجاج می‎شود و امور بدیهی اگرچه نیاز به برهان ندارد اما می‎توان به‎ آن‎ها استدلال کرد[۱۰]‏.

    در سومین مطلب کتاب نیز مباحث متعددی مطرح شده که از آن جمله تبیین مادی‎گرایی و رد آن است. مادیون در حقیقت هر موجودی غیر از ماده محسوس را نفی می‎کنند. آن‎ها معتقدند که وصف وجود مختص به چیزهایی است که به حواس پنج‎گانه درک می‎شوند و چیزی ورای آن را شامل نمی‎شود. در ادامه این مطلب شبهه مادیون تبیین و دلائل رد این دیدگاه را مطرح کرده است. در بخشی از عبارات نویسنده چنین می‎خوانیم: «کلام صاحب رسائل اخوان الصفا (مبنی بر اینکه ‎که مادیون نه فلسفه را می‎شناسند و نه شریعت را می‎فهمند. آنها ادعا می‎کنند که حقایق اشیا را می‎شناسند و در امور ناشناخته دشوار استدلال و تعمق می‎کنند؛ درحالی‎که نفس خود را که نزدیک‎ترین چیزها به ایشان است، نمی‎شناسند) بر مادیون صادق است[۱۱]‏.

    وضعیت کتاب

    محقق اثر، آیات قرآنی و احادیث نبوی را استخراج کرده است. درباره برخی اعلام، شرح حال مختصری نوشته است. در ابتدای کتاب شرح حال کافی از مؤلف در رابطه با جایگاه علمی و منزلت اجتماعی او آورده است. مباحث نویسنده را نقد و بر موارد خلاف شرع یا لغت، ردود و تعلیقات موجزی نوشته است. در انتهای کتاب نیز فهارس فنی (آیات، احادیث نبوی، اشعار، اعلام، فرق، کتب، مصطلحات علمی) و فهرست مطالب را برای استفاده پژوهشگران ارائه کرده است.

    پانویس

    1. ر.ک: بخش اول، ص8
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان، ص12
    4. ر.ک: همان، ص13-12
    5. ر.ک: همان، ص14
    6. ر.ک: همان، ص53
    7. ر.ک: همان، ص141
    8. ر.ک: بخش دوم، ص188
    9. ر.ک: همان، پاورقی 1
    10. ر.ک: همان، ص191
    11. ر.ک: همان، ص303-297

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها

    پیوندها